مدینه چه شهری چه شهر و دیاری
مدینه چه باغی چه باغ و بهاری
مدینه سپیده مدینه سپیدار
مدینه چه نوری چه نور و نگاری
مدینه حریمش حریم بهشتی
مدینه نسیمش نسیم بهاری
مدینه ی احمد مدینه ی حیدر
مدینه ی زهرا چه نسل و تباری
مدینه ی مظلوم مدینه ی محروم
مدینه ی شیون مدینه ی زاری
مدینه غم آور مدینه غم انگیز
به چهره ی ماهش نشسته غباری
مدینه چه داغی چه داغ و چه سوزی
مدینه چه شوری چه شور و شراری
مدینه ، شکسته دلم چو غریبان
که مثل بقیع اش ندیده مزاری
مدینه ، به خاکش نهان شده قبری
نمانده ازین غم به سینه قراری
مدینه ، گرفته دلم به حریمش
بهانه ی اشکی بهانه ی یاری
سپرده چو “یاسر” همیشه به خاطر
ز مکه ببیند حضور سواری
شاعر:حاج محمود تاری
پایگاه اطلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام
نظرات شما عزیزان: