پیـــام های آسمــانی
جزء پانزدهم
(برگرفته از تفسیر نور)
1. ذُرِّيَّةَ مَنْ حَمَلْنَا مَعَ نُوحٍ إِنَّهُ كاَنَ عَبْدًا شَكُورًا
اى فرزندان مردمى كه با نوح در كشتيشان نشانديم،
بدانيد كه او بنده اى سپاسگزار بود.
در مكتب انبيا بودن و همراهى با آنان،
رمز نجات و بقاى انسان است.
«ذُرِّيَّةَ مَنْ حَمَلْنا مَعَ نُوحٍ»
(اسراء، 3)
2.اقْرَأْ كِتَابَكَ كَفَى بِنَفْسِكَ الْيَوْمَ عَلَيْكَ حَسِيبًا
بخوان نامه ات را. امروز تو خود براى حساب كشيدن از خود بسنده اى.
در قيامت، همه ى مردم قادر به خواندن نامه ى اعمال خود مى شوند.
«اقْرَأْ»
(اسراء، 14)
اى فرزندان مردمى كه با نوح در كشتيشان نشانديم،
بدانيد كه او بنده اى سپاسگزار بود.
در مكتب انبيا بودن و همراهى با آنان،
رمز نجات و بقاى انسان است.
«ذُرِّيَّةَ مَنْ حَمَلْنا مَعَ نُوحٍ»
(اسراء، 3)
2.اقْرَأْ كِتَابَكَ كَفَى بِنَفْسِكَ الْيَوْمَ عَلَيْكَ حَسِيبًا
بخوان نامه ات را. امروز تو خود براى حساب كشيدن از خود بسنده اى.
در قيامت، همه ى مردم قادر به خواندن نامه ى اعمال خود مى شوند.
«اقْرَأْ»
(اسراء، 14)
3. وَ ءَاتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ وَ الْمِسْكِينَ وَ ابْنَ السَّبِيلِ وَ لَا تُبَذِّرْ تَبْذِيرًا
حق خويشاوند و مسكين و در راه مانده را ادا كن
و هيچ اسرافكارى مكن.
در انفاق، بايد اولويّتها را در نظر گرفت.
اوّل والدين، سپس فاميل، بعداً فقرا و ابن السبيل.
«آتِ ذَا الْقُرْبى» .
(اسراء، 26)
حق خويشاوند و مسكين و در راه مانده را ادا كن
و هيچ اسرافكارى مكن.
در انفاق، بايد اولويّتها را در نظر گرفت.
اوّل والدين، سپس فاميل، بعداً فقرا و ابن السبيل.
«آتِ ذَا الْقُرْبى» .
(اسراء، 26)
4 . قُلْ كُونُواْ حِجَارَةً أَوْ حَدِيدًا
بگو: سنگ باشيد يا آهن.
زنده ساختن مجدّد مردگان، حتّى اگر سنگ و آهن هم
شده باشند، بر خدا آسان است.
«حِجارَةً أَوْ حَدِيداً أَوْ خَلْقاً» ...
(اسراء، 50)
بگو: سنگ باشيد يا آهن.
زنده ساختن مجدّد مردگان، حتّى اگر سنگ و آهن هم
شده باشند، بر خدا آسان است.
«حِجارَةً أَوْ حَدِيداً أَوْ خَلْقاً» ...
(اسراء، 50)
5. وَ مِنَ الَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَّكَ عَسَى أَن يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقَامًا محَّمُودًا
پاره اى از شب را به نمازخواندن زنده بدار. اين نافله خاص تو است.
باشد كه پروردگارت، تو را به مقامى پسنديده برساند.
نماز شب بر پيامبر اسلام واجب بود.
«فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَكَ»
آرى مقام رهبرى، مستلزم تكاليف سنگينترى است.
دل شب بهترين زمان براى عبادت است.
«وَ مِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ»
(اسراء، 79)
پاره اى از شب را به نمازخواندن زنده بدار. اين نافله خاص تو است.
باشد كه پروردگارت، تو را به مقامى پسنديده برساند.
نماز شب بر پيامبر اسلام واجب بود.
«فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَكَ»
آرى مقام رهبرى، مستلزم تكاليف سنگينترى است.
دل شب بهترين زمان براى عبادت است.
«وَ مِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ»
(اسراء، 79)
6 . وَ قُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا
بگو: حق آمد و باطل نابود شد. حقا كه باطل نابودشدنى بود.
بايد حقّ را به ميدان آورد تا باطل از بين برود.
«جاءَ ... زَهَق»
(اسراء، 81)
بگو: حق آمد و باطل نابود شد. حقا كه باطل نابودشدنى بود.
بايد حقّ را به ميدان آورد تا باطل از بين برود.
«جاءَ ... زَهَق»
(اسراء، 81)
7 . وَ لَا تَقُولَنَّ لِشَاْىْءٍ إِنّى فَاعِلٌ ذَالِكَ غَدًا هرگز مگوى: فردا چنين مى كنم. در سخن گفتن و تصميم گيرى خدا را فراموش نكنيم. «وَ لا تَقُولَنَّ» (کهف، 23)
8. وَ لَمْ تَكُن لَّهُ فِئَةٌ يَنصُرُونَهُ مِن دُونِ اللَّهِ وَ مَا كَانَ مُنتَصِرا جز خدا گروهى كه به ياريش برخيزند نبود و خود قدرت نداشت.
عاقبتِ اعتماد به غير خدا، ناكامى است. «لَمْ تَكُنْ لَهُ فِئَةٌ يَنْصُرُونَهُ» ( کهف، 43)
عاقبتِ اعتماد به غير خدا، ناكامى است. «لَمْ تَكُنْ لَهُ فِئَةٌ يَنْصُرُونَهُ» ( کهف، 43)
9. وَ رَءَا الْمُجْرِمُونَ النَّارَ فَظَنُّواْ أَنهَّم مُّوَاقِعُوهَا وَ لَمْ يَجِدُواْ عَنْهَا مَصْرِفًا چون مجرمان آتش را ببينند بدانند كه در آن خواهند افتاد و راه رهايى از آن نيست. مجرم در قيامت اميدى به نجات و راه فرار ندارد. «لَمْ يَجِدُوا عَنْها مَصْرِفاً» (کهف، 53)
10.قَالَ لَهُ مُوسَى هَلْ أَتَّبِعُكَ عَلَى أَن تُعَلِّمَنِ مِمَّا عُلِّمْتَ رُشْدًا موسى گفتش: آيا با تو بيايم تا از آنچه به تو آموخته اند به من كمالى بياموزى؟ براى دريافت علم، بايد در مقابل استاد،ادب و تواضع داشت. «هَلْ أَتَّبِعُكَ» (کهف، 66)
نظرات شما عزیزان: