تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ندای وحی و آدرس nedayevahi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 7774
بازدید دیروز : 70777
بازدید هفته : 87000
بازدید ماه : 140278
بازدید کل : 10532033
تعداد مطالب : 16946
تعداد نظرات : 80
تعداد آنلاین : 1


Alternative content


حدیث موضوعیاک مهدویت امام زمان (عج)اک آیه قرآناک
 
 
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : شنبه 25 / 12 / 1394


دل من در پی یک واژه بی ‏خاتمه بود  اولین واژه که آمد به نظر، فاطمه بود 
زهرا علیهاالسلام ، کوثر خداست. لیلة القدر خداست. جلوه جمال خداست و تفسیر جلال خدا.
زهرا علیهاالسلام دختر رسول صلی‏ الله‏ علیه‏ و‏ آله و سلم است و همتای علی علیه‏السلام .
زهرا علیهاالسلام معرّف نهایت کمال زن است و اوج عروج یک انسان.
طنین فریاد زهرا علیهاالسلام هم‏پای ضربت خندق است.
زهرا علیهاالسلام تلاوت بیداری است، سایبان شوق است و بهار سرشار دل‏ های آشنا.
خورشید در تابوت زهرا علیهاالسلام غروب کرد و ملائک به عشق دیدار او، به سجده درافتادند و با اشک‏ هاشان، راهش را تا به خدا علامت گذاردند.


سیمای ام ‏ابیها علیهاالسلام در آیه تطهیر
قرآن، هرچند نام زهرا علیهاالسلام را به میان نیاورده، امّا گاه به اشاره، به آن بانوی یگانه دوران اشاره کرده که از آن شمار آیه تطهیر است: «خدا چنین می‏خواهد که ناپاکی و گناه را از شما خاندان نبوت ببرد، و شما را از گناه پاک و پیراسته گرداند».
آیه تطهیر، از آیه‏ های معروفی است که درباره اهل بیت پیامبر صلی‏ الله‏ علیه‏ و‏ آله و سلم نازل شده و آن‏ها را، انسان‏ های پاک از گناه معرفی می‏کند و با توجه به احادیث متواتر، دخت پیامبر صلی‏ الله‏ علیه‏ و‏ آله و سلم نیز از شمار اهل‏بیت است.
پس از نزول این آیه، از پیامبر اکرم صلی‏ الله‏ علیه‏ و‏ آله و سلم سؤال شد که این آیه شریف در شأن کیست؟ حضرت فرمودند: در شأن من، علی علیه‏السلام ، فاطمه علیهاالسلام و حسنین علیهماالسلام .
پیامبر اکرم صلی‏ الله‏ علیه‏ و‏ آله و سلم برای اثبات و روشن نمودن این حقیقت که مراد از اهل بیت علیهم‏السلام ، پنج نور عظیم هستند و نه دیگری، بعد از نزول این آیه، هر روز تا زمان رحلتش، هنگام خروج از منزل برای اقامه نماز صبح، به در خانه حضرت صدیقه علیهاالسلام می‏آمد و می‏فرمود: سلام بر شما ای اهل بیت، به درستی که خدا اراده فرموده است که هر ناپاکی را از شما خاندان نبوت دور گردانده، شما را پاک و منزه گرداند.

موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : چهار شنبه 24 / 12 / 1394

حضرت فاطمه (س) سرور زنان عالم

حضرت فاطمه هدیه عاشقانه خداوند به عالم وجود است، هدیه ای بس ارزشمند که مانندش نباشد، شخصیت والای آن حضرت و مقام بلند و کم نظیری که در وادی عرفان و عبادت کسب کرده بود او را ممتاز و در جایگاه سرور زنان عالم قرار داد .
آن حضرت در بیت انقلاب متولد شد و تمام دوران کودکی را در آغوش پدری گذراند که مشغول یک مبارزه عظیم جهانی و فراموش نشدنی بود. 
وی در دوران کودکی ، سختیهای مبارزه دوران مکه را چشید، به شعب ابی طالب برده شد، گرسنگی و سختی و رعب و انواع شدتهای دوران مبارزه مکه را لمس و بعد که به مدینه هجرت کرد، همسر مردی شد که تمام زندگی اش جهاد فی سبیل الله بود .
در تمام قریب به یازده سال زندگی مشترک فاطمه زهرا (س) و امیرالمومنین (ع)، هیچ سالی ، بلکه هیچ نیم سالی نگذشت که این شوهر، کمر به جهاد فی سبیل الله نبسته و به میدان جنگ نرفته باشد و این زن بزرگ و فداکار، همسری شایسته یک مرد مجاهد و یک سرباز و سردار دائمی میدان جنگ را نکرده باشد . 
زندگی فاطمه زهرا (س ) اگر چه کوتاه و حدود بیست سال بیشتر طول نکشید، اما این زندگی از جهت جهاد، مبارزه ، تلاش ، کار انقلابی ، صبر انقلابی ، درس ، فراگیری و آموزش، سخنرانی و دفاع از نبوت و امامت و نظام اسلامی ، دریای پهناوری از تلاش و مبارزه و کار و در نهایت هم شهادت است . 
شک نیست که علاقه پیامبر به حضرت فاطمه (س)  تنها به دلیل رابطه پدر و فرزندی نبود . هر چند این عاطفه در وجود پیامبر موج می زد ، اما تعابیر و سخنانی که پیامبر به هنگام اظهار علاقه نسبت به دختر خود بیان می کرد، نشان دهنده این بود که در اینجا معیارهای دیگری مطرح است. 
بی تردید شخصیت والای حضرت فاطمه و مقام بلند و کم نظیری که در وادی عرفان و عبادت کسب کرده بود، همچنین عفاف و تفوایی که از خود نشان داد ، نقش محوری و اصلی را در این تجلیلها و تکریم ها ایفا کرد ، تا جایی که پیامبر ایشان را " مادر خویش " لقب داده و آن حضرت را " ام ابیها" نامیدند.

سیده النساء   
رسول خدا فرموده است: فاطمه سیده نساء اهل الجنه. (فاطمه بانوی زنان بهشت است.) 
از امام صادق (ع) پرسیده شد: آیا این سخن پیامبر، تنها درباره زنان صدر اسلام صادق است؟ ( آیا فاطمه فقط سرور و بانوی زنان زمان خودش بوده است؟) 
امام صادق فرمود: نه، فاطمه سرور همه زنهای بهشت است، از اولین تا آخرین. 
در روایتی دیگر رسول خدا فرمود: دخترم فاطمه بزرگ تمام زنهای عالم است.
و نیز فرمود: ای علی، خدای تعالی به تمام دنیا نگاهی افکند و مرا بر همه مردهای دنیا برگزید، سپس نگاهی دیگر کرد و تو را بر همه مردان بعد از من اختیار کرد، آن گاه نگاهی افکند و ائمه ‏ای را که از فرزندان تو هستند را بر دیگران برگزید و سرانجام برای چهارمین بار نگاهی افکند و فاطمه را بر تمام زنهای عالم را برگزید.
 
پایگاه استاد حسین انصاریان

منبع: خبرگزاری مهر
 

 

موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : چهار شنبه 24 / 12 / 1394

اسرار نامهای حضرت فاطمه (س)

حضرت فاطمه (س) تنها یک تفکر یا تصور یک حقیقت حیات بخش نیست، بلکه تجسمی عینی و زنده از برکت خداوند بر انسان است، در آستانه 20 جمادی الثانی سالروز ولادت آن حضرت، گروه دین و اندیشه خبرگزاری مهر برخی از فضایل بانوی عترت را منتشر می کند .
حضرت امام صادق (ع) فرمود: فاطمه نزد خدای تعالی 9 اسم دارد: فاطمه، صدیقه، مبارکه، طاهره، زکیه، راضیه، مرضیه، محدثه و زهرا.

فاطمه ؟
رسول خدا فرمود: زیرا او و شیعیانش از آتش جهنم قطع شده اند. (فاطمه به معنای قطع شده و بریده است.) 
و نیز امام صادق (ع) فرمود: زیرا او از هر شر و بدی بریده شده است و نیز چون مردم از رسیدن به معرفت کامل او قطع شده اند.

 صدیقه ؟
زیرا او هرگز در زندگی جز راست نگفت و هر آنچه پدر بزرگوارش فرمود، تصدیق کرد. 
رسول خدا به امیرالمومنین فرمود: یا علی، من به فاطمه سفارش هایی کرده ام که به تو بگوید. او هر چه گفت بپذیر، زیرا او راستگوست، بسیار راستگو.

مبارکه ؟ 
برکت به معنای خیر فراوان است و از فاطمه نسل فراوانی به عالم اسلام هدیه شده . لذا در بعضی از تفاسیر آمده است که در آیهی « انا اعطیناک الکوثر» ( ای رسول گرامی ما به تو خیر کثیر عطا کردیم) منظور، فاطمه (س) است.

طاهره ؟ 
امام باقر (ع) فرمود: زیرا او از هر ناپاکی ظاهری و هر گونه ناپاکی دامن، مبری است.
و نیز طبق روایات متعدد، آیه تطهیر( انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا) درباره حضرت فاطمه  نازل شده است. پس فاطمه طاهره است زیرا هر گونه رجس و پلیدی و ناپاکی از وجود مقدسش دور است.

زکیه ؟ 
زکاه هم به معنای رشد و نمو و هم به معنای طهارت است، بنابراین زکیه هم یعنی از فاطمه نسل پرباری پا به عرصه وجود خواهد گذاشت و هم اینکه او وجودی است پاک و طاهر .

راضیه ؟ 
زندگی کوتاه حضرت فاطمه با غم و اندوه و نیز با تلاش و سختی همراه بود. او زندگی بسیار مشکلی را پشت سر گذاشت ولی هرگز لب به شکایت باز نکرد، بلکه همواره خدای بزرگ را شکر می کرد و راضی بود د. 
روایت شده روزی رسول خداحضرت فاطمه را دید که لباس خشنی بر تن داشت و با دست های مبارکش آسیاب می کرد در حالیکه طفل کوچک خود را هم شیر می داد. رسول خدا گریان شد و فرمود: ای دخترکم، تلخی این دنیا را بچش، برای رسیدن به شیرینی آخرت.
حضرت فاطمه نه تنها لب به شکایت باز نکرد، بلکه عرض کرد: ای رسول خدا، من خدا را برای نعمتهایش سپاسگزارم. 
و نیز روزی امیرالمومنین از رسول خدا خواست اگر ممکن باشد برای فاطمه مستخدمه ای بگیرد، اما رسول خدا تسبیح فاطمه را به آنها تعلیم فرمود. حضرت زهرا پس از شنیدن این دستور پیغمبر اکرم سه بار فرمود: من از خدا و رسولش راضیم.

مرضیه ؟ 
تمام کارهای حضرت فاطمه مورد رضایت خدا و رسول بود. رسول خدا هیچ گاه بر فاطمه غضب نکرد، به او خرده نگرفت و برعکس، گاهی می فرمود: فداها ابوها. (پدرش به قربانش) . 
این چنین است که رسول خدا رضای فاطمه را رضای خدا می دانست و می فرمود: خدا از غضب فاطمه غضب می کند و از رضایت او راضی می شود.

محدثه ؟ 
امام صادق (ع) در این مورد فرمود: زیرا ملائکه از آسمان فرود می آمدند و با او سخن می گفتند.
در فرهنگ اسلامى محدثان راستین همواره از حرمت و منزلت ویژه اى برخوردار بوده اند، محدثان و راویان در حفظ و حراست از گنجینه هاى معارف و ارزشهاى دینى و ذخایر گرانمایه مکتب تشیع و رشد و تعالى فرهنگ غنى اسلامى نقش اول را داشته اند و حامل ودایع و امانتهاى گرانقدر الهى و رازدار اسرار آل رسول بوده اند.

زهرا ؟ 
امام صادق فرمود: زیرا نور آن بانوی مکرمه در یک روز سه بار برای امیرالمومنین می درخشید، و چون در محراب عبادت می ایستاد نور درخشنده او برای اهل آسمان می درخشید همانگونه که نور ستارگان برای اهل زمین می درخشد.
برخی نامهای دیگر حضرت فاطمه (س)
حصان (محفوظ)، حره (آزاده، شریف)، سیده (بانوی محترم)، عذراء (پرده نشین)، حوراء (فرشته، حوریه)، مریم کبری (مریم برتر)، نوریه (تابناک، درخشنده ) و نام آن بانو در آسمان، منصوره (یاری شده) است.

کنیه های حضرت 
ام الحسن، ام الحسین، ام المحسن، ام الائمه، ام ابیها. 
حضرت فاطمه (س) آن قدر به پدر بزرگوارش محبت می کرد و مادرانه عشق می ورزید که " ام ابیها" (مادر پدرش) لقب گرفت.
 
پایگاه استاد حسین انصاریان

منبع: خبرگزاری مهر
 

موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : چهار شنبه 24 / 12 / 1394

سیره حضرت زهرا (س)؛ پاسخ‌گوی نیازهای جامعه‌ امام عصر(عج)

فاطمه اسوه ی عهد و عصر خاصى نیست ما هم چنان از چشمه ی جوشان او مى‏نوشیم و بعد از ما نیز نسل هاى آینده بر کناره ی این چشمه زانو خواهند زد شاید از این روست که امام زمان(عج)، فاطمه(س) را اسوه ی خویش مى‏خواند؛ زیرا نیازها و مسایل جامعه ی امام عصر(عج) را سیره و سلوک فاطمه(س) پاسخ مى‏دهد. 
به گزارش خبرگزاری قرآنی ایران (ایکنا)، فقه در کنار کلام. تفسیر و حدیث، کوشیده است وظیفه خویش را نسبت‏به «کوثر» آفرینش ادا کند. راه حق شناسى از او را ارائه دهد، بخشى از افتخار طرح این الگوى بزرگ بشریت را بر دوش کشد و سیماى او را در آینه ی خود منعکس سازد. 
بررسى برخى از احکام فقهى مربوط به فاطمه(س) نشان مى‏دهد که این احکام در شمار پرسابقه‏ترین احکام فقهى قرار داشته‏اند به عنوان مثال نماز حضرت زهرا(س) تا آنجا در صدر اسلام شهرت داشت که اهل کوفه به این نام آن را مى‏شناختند و یا زیارت آن حضرت(ع) آنگونه که صاحب جواهر مى‏گوید از ضروریات مذهب بلکه از ضروریات دین به شمار مى‏رود.


1 - آگاهى و شناخت نسبت ‏به فاطمه(س) 
آن که بر قله ی شناخت فاطمه(س) مى‏ایستد و پهن دشت اختلاف هاى مسلمین را نظاره مى‏کند، حق را به درستى از باطل تشخیص مى‏دهد. 
کسى که به سرزمین شناخت فاطمه(س) سفر کند، درخت اندیشه‏اش به بار اسلام‏شناسى مى‏نشیند، زمینه‏هاى بحثى که خورشید شناخت فاطمه(س) بر آن ها بتابد روشنایى و وضوح مى‏یابد امامت این نابترین اندیشه کلامى با شناختن سیره ی فاطمه(س) شناخته مى‏شود. تاریخ، کژی ها و درستى‏هاى آن با تاریخ فاطمه(س) دانسته مى‏شود و ... ولى دریغا که بسیارى در نیم کره ی تاریک جهل و دور از نور فاطمه(س) رحل اقامت افکنده‏اند و از مزایاى شناخت او در همه زمینه‏ها بى‏بهره مانده‏اند، شناختن فاطمه(س) و غور در این شناخت ‏یک ضرورت است و وظیفه. 
امام صادق(ع) در بیان جایگاه شناخت او فرمود: «کسى که فاطمه را بدرستى بشناسد «شب قدر» را درک کرده است.»


2 - اسوه‏پذیرى از فاطمه(س) 
فاطمه اسوه ی همه است، اسوه ی عهد و عصر خاصى نیست. هر چه زمان ما را از عصر او دورتر کند، بیشتر به او نیازمند خواهیم شد. ما هم چنان از چشمه ی جوشان او مى‏نوشیم بعد از ما نیز نسل هاى آینده بر کناره ی این چشمه زانو خواهند زد. شاید از این روست که امام زمان(عج) همان نجات دهنده ی بشر در آخرالزمان فاطمه(س) را اسوه ی خویش مى‏خواند؛ زیرا نیازها و مسایل جامعه ی امام عصر(عج) را سیره و سلوک فاطمه(س) پاسخ مى‏دهد «وفى ابنه رسول الله(ص) لى اسوه حسنه‏» 
چشم‏هاى جوینده ی ما باید زندگى او را سراپا به نظاره بنشیند، چه آن که سیره ی این هدیه بزرگ خدا مشعلى است که ما را از شب‏هاى جهل و گودال هاى انحراف رهایى مى‏بخشد. فقیهان مستند برخى از فتاوى خود را فعل فاطمه(س) و تاسى به آن حضرت(ع) قرار داده‏اند. به عنوان نمونه صاحب جواهر زیارت قبور در شنبه و پنج شنبه را بر پایه ی تاسى به فاطمه(س) مستحب موکد مى‏شمرد.

 
پایگاه استاد حسین انصاریان

منبع: خبرگزاری ایکنا
 

موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : سه شنبه 23 / 12 / 1394

حضرت زهرا(س)، تجسم رضایت و سخط الهی

مقام صدیقه کبری فاطمه زهرا(س) مقام بسیار بزرگی است، ایشان بر گردن مسلمانان حق بزرگی دارند، ولی متاسفانه آنگونه که مستحق است این حق را ادا نکرده ایم، از آن می ترسم که محکمه ای در دنیا که قاضی آن حضرت صاحب الزمان، ارواحنا له الفداء، و یا در آخرت که قاضی آن خداوند تبارک و تعالی باشد تشکیل شود و ما را مورد سوال قرار دهند که آیا برای ادای حقتان نسبت به حضرت فاطمه زهرا(س) کاری انجام داده اید؟ حتی به مقدار اعتراف یک فقیه سنی؟ می ترسم که آن زمان جوابی نداشته باشیم.

باید آنچه را که صحیح بخاری درباره حقوق حضرت فاطمه(س) آورده است را ببینیم و لو غیر عامدانه؟ متعصب ترین و نقادترین فقهای اهل سنّت، بخاری را صحیح و معتبر می دانند، در این کتاب از ابی ولید از ابن عیینه، از عمرو بن دینار، از ابن ابی ملیکه از موربن مخرمه روایت شده است که رسول الله(ص) فرمود:
فاطمه بضعه منّی، من اغضبها فقد اغضبنی

فاطمه(س) پاره تن من است، هر آنکس او را غضبناک کند مرا خشمگین کرده است.

می خواهیم در مورد این حدیث بحث و بررسی کنیم، حدیثی که یک فقیه سنی آن را روایت می کند و در میان فقهای اهل سنّت، سند این حدیث صحیح و از درجه بالایی برخوردار است، چرا که بخاری ـ کسی که در صحت احادیث بسیار محتاط است ـ آن را از امام جعفر صادق(ع) نقل کرده است و از طرفی ذهبی ـ که از نقادترین افراد نسبت به احادیث است ـ این حدیث را صحیح و معتبر دانسته و آن را به گونه ای دیگر روایت می کند:

انّ الرّب یرضی لرضا فاطمه و یغضب لغضب فاطمه.(مستدرک الحاکم، جلد 3، ص 154)
همان خداوند با خوشنودی فاطمه خشنود و با ناراحتی فاطمه ناراحت می شود.

پس در نزد آنها این حدیث از لحاظ سند در حد قطعی الصدور از پیامبر اکرم(ص) نقل شده است. ما حدیث بخاری را مفّسر و مویدی برحدیث ذهبی می دانیم. حال می گوییم این حدیث بر چه چیزی دلالت می کند؟ خشنودی و غضب در انواع مردم از کجا ناشی می شود؟ حیات نباتات به دو عامل بستگی دارد؛ عامل اول قوت جذب و عامل دوم قوت دفع است، این دو قوت در حیات حیوان به صورت دو قوه خشنودی و خشم ظاهر می شود، که هر دو ناشی از طبع و غریزه اند، امّا در حیات انسانی چه؟ معنای حیات انسانی آن است که هریک از ما به درجه انسانیتی برسد که رکن و پشتیبان وجودش، عقلش باشد، «دعامه الانسان عقله» (علل الشرایع، جلد 1، ص 103.)اینجاست که عقل منشا تمام خشنودی ها و خشم ها در وجود انسان می گردد، امّا قبل از آن، منشا آن دو طبع و غریزه بود.

آیا من به مرحله انسانیتی که منشا خشنودی و خشمش، عقل است رسیده ام؟ می گویم: هرگز، اصلاً، هر عاقلی در اولین درجات تعقلش باید بداند که به درجه انسان عاقل نرسیده است، این اعتراف خیلی مهم است.

آیا ما تاکنون نفهمیده ایم که محک انسانیت مان و میزان آن چیست و به چه مقدار است؟ خوشحالی و خشم ما به خاطر حاجات بدنی ما است، هرکدام از ما در وجود خود بنگرد، هنگامی که شخصی که به او اطمینان و اعتقاد دارد او را ترک کند، آیا ناراحت می شود یا نه؟ این ناراحتی خود یک گناه است، به درجه انسانیت نرسیده است، هیچ کدام از ما به درجه انسانیت نرسیده است مگر اینکه منشا خشم و خشنودی او عقلانی باشد نه غریزی.
پس هرگاه در زندگی مان، منشا خشنودی و خشم مان را، حتی برای یک بار از عقل دیدیم، آن موقع است که برای یک بار انسان شده ایم، امّا اگر خشنودی و غضبمان ناشی از بطن و فرج بود مطمئناً از حیوانات خواهیم بود ولی در شکل انسان.

امّا انسان عقلانی کسی است که برای همیشه با خشنودی عقل، خشنود می شود و با خشم عقل، خشمگین می گردد. پس اگر کسی را در روی کره زمین پیدا کردید که به این درجه از شخصیت رسیده بود مرا خبر کنید تا پیش او بروم و نه تنها دستش را ببوسم، بلکه گرد وغبار گام هایش را نیز ببوسم.

موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : سه شنبه 23 / 12 / 1394

کوثر خانه وحی

ماه جمادی یادآور بزرگ بانوی جهان اسلام، حضرت فاطمه زهرا(س) است.

فاطمه، کوثر پیامبر و نمونه کامل زنان مسلمان است، و زهرا همانگونه که از نامش پیداست، درخشانترین چهره و زیباترین الگو برای تمامی بانوان با فضیلت در طول تاریخ است.

از همان آغازین لحظاتی که پا به عرصه گیتی نهاد و چشمان پرجاذبه اش را گشود، نور وجودش جهان انسانیت را روشن ساخت و برای همیشه تاریخ سر آمد زنان عالم شد (سیده نسا العالمین).

فاطمه در خانه ای که ریشه دارترین خاندان قریش است بدنیا آمد، پدرش، صادق امینی که احدی از قریش به پایه شرافت و امانتش نمی رسد، مادرش، بانویی که در مکه از نظر شرافت و عزت و رفعت همانندی ندارد، خانه ای که عرب در اصالت و کرامت و پاکی برای آن مانندی نمی شناخت. فاطمه از این فضای پاک و روحانی خانه پیامبر بهره می جست و از چشمه زلال معارف ناب اسلامی که سرچشمه اش پیامبر بود سیراب می شد. زهرا در بستر حوادثی که چون نسیم تندی با مرگ مادر وزیدن گرفت بزرگ شد، به راستی که خداوند متعال، فاطمه زهرا(س) را به بیشترین سهم از رنج و امتحان و آزمایش های بزرگ و تحمل بی نظر گرامی داشت! برای او مقدر کرده بود که شاهد آن محنت و ابتلای عظیم از همان دوران کودکی باشد.

گر چه عمر فاطمه(س) کوتاه بود، لیکن از آموزگاری چون پیامبر و از مادری چون خدیجه و نیز فرشتگان الهی درس آموخت (کانت محدثه) و الگوی تمام عیار صالحان و پرهیزگاران روی زمین شد. او بسان رسول خدا(ص) سخن گفت و نزد آن حضرت جایگاهی والا و بس رفیع داشت.

روزی که آیه و انذر عشیرتک الاقربین ـ نازل شد و پیامبر را به دعوت خویشاوندان نزدیک فراخواند، این قلب فاطمه بود که از ترحم و تاثر می تپید و با صدای آرام می گفت: لبیک ای بهترین پدر و گرامی ترین دعوت گر ـ و در همان روز فاطمه ضرب المثل پیامبر قرار گرفت کوثر خانه پیامبر اسلام روز به روز رشد و نمو یافت تا اینکه به دستور الهی با امیرالمومنین(ع) که سرآمد مردان روزگار بود ازدواج کرد، فاطمه هم شان علی(ع) بود و به فرموده امام صادق(ع) اگر خداوند علی(ع) را نمی آفرید، از زمان آدم تا قیامت همتایی برای زهرا یافت نمی شد.

زندگانی زهرا(س) توام با رفاه و اسراف نبود بلکه به ریاضت و به رنج نزدیک تر بود تا رفاه و آسایش، زندگی او توام با قناعت و تعاون، رضا به داده های الهی و شادمان به آن خانه پاک که خدا نسل های پیراسته و ذریه مبارک و عترت گرانقدر را از آن خانه پدید آورد.

زهرا(س) از همان کودکی در متن مبارزات ایمان و کفر و حق و باطل قرار داشت، زیرا او در محیطی پرورش یافت که آکنده از تلاش و کوشش خستگی ناپذیر بود، نخستین مشارکت زهرا(س) در جهاد پس از ازدواج، شرکت در غزوه اُحد بود و قبل از ازدواج نیز در تعدادی غزوات پیامبر(ص) شرکت جست و پیامبر پاره ای اسرار را با او درمیان می گذاشت.

موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : سه شنبه 23 / 12 / 1394

فاطمه(س) الگوی جاودانه زنان عالم

بى‏شک خلقت فاطمه پاسخ غیرتمندانه دستگاه آفرینش به تحقیر تاریخى زن و پاسخى جاودانه به چگونگى جریان یافتن زنانگى در متن حیات بشرى است.

آفرینش و زندگی فاطمه این نکته را به اثبات رساند که مى‏توان احساسات و انعطاف زنانه را با شعور و درایت حماسى پیوند زد؛ مى‏توان از محیط خانه منشا تحولات اجتماعى و تاریخى شد؛ مى‏توان در محراب عبادت با ملک همنوا گردید و از آنجا، پاى به مسجد گذاشت و بلاغت را در ادبیات سیاسى و فرهنگى به اوج رساند؛ مى‏توان اوج اقتدار زنانه را در خضوع به همسر، پرورش فرزند، خانه‏ دارى هدفمند، توجه به علم و معرفت و حضورموثر در مهم‏ ترین عرصه‏ هاى حیات سیاسى و اجتماعى، تعریف کرد و عمر کوتاه زندگى مادى را تا همیشه تاریخ جاودانه ساخت.

امروزه بازشناسى شخصیت فاطمه(س) از آنجهت اهمیت دارد که ادعا مى‏کنیم جبران تحقیر تاریخى زن و نمایش توانمندى و ارزشمندى آنها، در سلوک مردانه و به خود بستن صفات مذکر نیست و باید اوج اقتدار زن را در بازبینى «هویت زنانه» جست.

 

شخصیت فاطمه زهرا(س) شخصیتی ممتاز و برجسته

شخصیت زهرای اطهر، در ابعاد سیاسی و اجتماعی و جهادی ، شخصیت ممتاز و برجسته ای است؛ به طوری که همه زنان مبارز و انقلابی و برجسته و سیاسی عالم می توانند از زندگی کوتاه و پرمغز او درس بگیرند.

 

زنی که در بیت انقلاب متولد شد و تمام دوران کودکی را در آغوش پدری گذراند که مشغول یک مبارزه عظیم جهانی و فراموش نشدنی بود. وی در دوران کودکی ، سختیهای مبارزه دوران مکه را چشید، به شعب ابی طالب برده شد، گرسنگی و سختی و رعب و انواع شدتهای دوران مبارزه مکه را لمس و بعد  که به مدینه هجرت کرد، همسر مردی شد که تمام زندگی اش جهاد فی سبیل الله بود و در تمام قریب به یازده سال زندگی مشترک فاطمه زهرا (س) و  امیرالمومنین (ع)، هیچ سالی ، بلکه هیچ نیم سالی نگذشت که این شوهر، کمر به جهاد فی سبیل الله نبسته و به میدان جنگ نرفته باشد و این زن بزرگ و فداکار، همسری شایسته یک مرد مجاهد و یک سرباز و سردار دائمی میدان جنگ را نکرده باشد .

 

موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : دو شنبه 22 / 12 / 1394

نظریه ای شگفت انگیز :علی کوثر است نه حضرت فاطمه 

همانطوری که مرحوم طباطبایی ،مکارم شیرازی و بقیه ی علماءهم در کتب تفسیر آورده اند مشرکان به پیامبر طعنه می زدند که پسر واولاد ذکور ی ندارد وباقی قضایا که درکتب مربوطه آمده است 

امانتیجه ی پژوهش وادعای غیر طبیعی اینجانب غلامعلی نوری این است که 

اگر بنا باشد کوثر را در سوره ی کوثر اشاره به فردی 
بگیریم

آن فرد حضرت علی است نه فاطمه 


اما دلایل 

زمینه ودلیل اول 

طبق آنچه که مشهور است حضرت علی از کودکی وقبل از بعث در خانه ی پیامبر بزرگ شده اند و
مانند پسری عزیز در خانه ی او پرورش یافته بود

از طرفی منابع تفسیری وتاریخی سال نزول سوره ی کوثر را سال اول بعثت ذکر کرده اند در حالیکه 
حضرت فاطمه سال 5 بعثت بدنیا آمده است

یعنی موقع نزول سوره کوثر حضرت فاطمه هنوز که بدنیا نیامده بودند که خدا بگوید ما به تو حضرت فاطمه را اعطاء کردیم !

ولی در زمان نزول سوره امام علی مثل پسری گرانقدر در خانه پیامبر بود ه است

دلیل دوم

کلمه ی کو ثر مذکر است نه مونث (ساده ترین دلیل بدون استعانت از تاویلات شاذی که بعضی می آورند ! )

دلیل سوم 

در قرآن اگر از قبل دقت نموده باشید موقعی که حرف از بخشش فرزند نسبی 

به کسی است کلمه ی 
وهب بکار برده نه اعطاء

دقت کنید در آیات زیر

فَلَمَّا اعْتَزَلَهُمْ وَمَا يعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ 
وَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيعْقُوبَ وَكُلًّا جَعَلْنَا نَبِيا(مريم/49)
و چون از آنها و [از] آنچه به جاي خدا مي‏پرستيدند کناره گرفت اسحاق و يعقوب را به او عطا کرديم و همه را پيامبر گردانيديم


هُنَالِكَ دَعَا زَكَرِيا رَبَّهُ قَالَ رَبِّ 
هَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ ذُرِّيةً طَيبَةً إِنَّكَ سَمِيعُ الدُّعَاءِ(آل عمران/38)
آنجا [بود که] زکريا پروردگارش را خواند [و] گفت پروردگارا از جانب خود فرزندي پاک و پسنديده به من عطا کن که تو شنونده دعايي


وَالَّذِينَ يقُولُونَ رَبَّنَا 
هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّياتِنَا قُرَّةَ أَعْينٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِينَ إِمَامًا(الفرقان/74)

بنابر این اگر منظور فرزند نسبی بود می فرمود :

انا وهبنا لک الکوثر
 

دلیل چهارم 

گاهی خلقت وتداوم نسل ونسب انسان از طریق داماد است

دقت کنید
 

وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ مِنَ الْمَاءِ بَشَرًا فَجَعَلَهُ نَسَبًا وَصِهْرًا وَكَانَ رَبُّكَ قَدِيرًا(الفرقان/54)

و اوست کسي که از آب بشري آفريد و(تداوم نسل) او رابا( خویشاوندان)
 

نسبي و دامادي 
قرار داد و پروردگار تو همواره تواناست


هر کس سوالی دارد بپرسد

تحقیقی از :غلامعلی نوری

موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : دو شنبه 22 / 12 / 1394


 

درب خانه حضرت زهرا(س)

در این باب اول ایه از قران کریم و بعد از ان 5 حدیث معتبر که بیشتر از منابع خود اهل سنت است خدمت عزیزان عرض می شود:

قران و باز کردن درب با کلید!

لَيْسَ عَلَى الْأَعْمى‏ حَرَجٌ وَلا عَلَى الْأَعْرَجِ حَرَجٌ وَلا عَلَى الْمَريضِ حَرَجٌ وَلا عَلى‏ أَنْفُسِكُمْ أَنْ تَأْكُلُوا مِنْ بُيُوتِكُمْ أَوْ بُيُوتِ آبائِكُمْ ... أَوْ ما مَلَكْتُمْ مَفاتِحَهُ أَوْ صَديقِكُمْ لَيْسَ عَلَيْكُمْ جُناحٌ أَنْ تَأْكُلُوا جَميعاً أَوْ أَشْتاتاً.(النور / 61 .)

بر نابينا و افراد لنگ و بيمار گناهى نيست (كه با شما هم غذا شوند)، و بر شما نيز گناهى نيست كه از خانه‏هاى خودتان [بدون اجازه خاصّى‏] غذا بخوريد و همچنين خانه‏هاى پدرانتان ... يا خانه‏اى كه كليدش در اختيار شماست، يا خانه‏هاى دوستانتان، بر شما گناهى نيست كه به طور دسته‏جمعى يا جداگانه غذا بخوريد .


مطمئنا این ایه اولا پاسخگوی به این سوال است

حال احادیثی که در این باب نقل شده را خدمت شما عرض می کنم:

1. عُمر و کلید درب!

از دُكَين بن سعيد مزنى نقل شده است كه گفت: خدمت پيامبر رفتيم و تقاضاى غذا كرديم، به عمر فرمود: برو و به آنان غذا بده. عمر ما را به اتاق بالا برد، سپس كليد را از كمربندش بيرون آورد و در را باز كرد.

السجستاني الأزدي، سليمان بن الأشعث أبو داود (متوفاي275هـ)، سنن أبي داود، ج 2 ص 527، ح 5240، تحقيق: محمد محيي الدين عبد الحميد، ناشر: دار الفكر.

2. بستن درب خانه شبها

مسلم نيشابورى در صحيحش مى‌نويسد:

ابو حميد مى‌گويد: پيامبر به ما امر كرد كه شب‌ها ظروف آب را در گوشه‌اى قرار دهيم و نيز دستور داد كه شب‌هنگام درها را ببنديم.

النيسابوري، مسلم بن الحجاج أبو الحسين القشيري (متوفاي261هـ)، صحيح مسلم، ج 3، ص 1593، ح2010، كتاب الأشربة (والاطعمة)، باب فِي شُرْبِ النَّبِيذِ وَتَخْمِيرِ الإِنَاءِ، تحقيق: محمد فؤاد عبد الباقي، ناشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت. 


3. خانه پیامبر (ص)

ابن كثير دمشقى به نقل از حسن بصرى مى‌نويسد:

اتاق‌هاى رسول خدا (ص) از شاخه و چوب عَرعَر به وسيله مو بافته شده بود، و در تاريخ بخارى آمده است: دَرِ خانه پيامبر را با نُك انگشتان و ناخن‌ها مى‌زدند و اين دلالت بر اين دارد كه حلقه‌هايى براى كوبيدن بر در نداشته است

القرشي الدمشقي، إسماعيل بن عمر بن كثير أبو الفداء (متوفاي774هـ)، البداية والنهاية، ج 3، ص 221، ناشر: مكتبة المعارف – بيروت.


4. خانه امیر المومنین (ع)

درباره ازدواج حضرت زهرا(س) و امیر المونین (ع):

رسول خدا (ص‌) علي بن ابوطالب (ع) را احضار نمود و همان عملى را كه با فاطمه انجام داده بود با علي نيز انجام داد. آنگاه همان دعائى را براى علي خواند كه براى فاطمه خوانده بود. سپس به علي و فاطمه عليهما السّلام فرمود: برخيزيد بسوى خانه خود رويد، خدا شما را نسبت به يك ديگر مهربان كند! و به نسل شما بركت دهد! و عاقبت شما را بخير نمايد! رسول خدا (ص) پس از اين دعاها برخاست و دَرِ خانه را بست.

الصنعاني، أبو بكر عبد الرزاق بن همام (متوفاي211هـ)، المصنف، ج 5 ص 489، تحقيق حبيب الرحمن الأعظمي، ناشر: المكتب الإسلامي - بيروت، الطبعة: الثانية، 1403هـ؛
الطبراني، سليمان بن أحمد بن أيوب أبو القاسم(متوفاي360هـ)، المعجم الكبير، ج 22 ص 412، تحقيق: حمدي بن عبدالمجيد السلفي، ناشر: مكتبة الزهراء - الموصل، الطبعة: الثانية، 1404هـ – 1983م؛
التميمي المغربي، أبو حنيفة النعمان بن محمد (متوفاي363 هـ)، شرح الأخبار في فضائل الأئمة الأطهار، ج 2 ص 359، تحقيق: السيد محمد الحسيني الجلالي، ناشر: مؤسسة النشر الاسلامي ـ قم، الطبعة: الثانية، 1414 هـ

5. حدیث اخر در باب شكستن در خانه حضرت زهرا(س) در هجوم:

عمر گفت: ما را نزد وى ببر، ابوبكر و عمر و عثمان و خالد بن وليد و مغيرة بن شعبه و ابوعبيده جراح و سالم مولى ابوحذيفه و قنفذ حركت كردند و من نيز با آنان به راه افتادم. هنگامى كه به خانه رسيديم، فاطمه آن‌ها را ديد، در را بر روى آنان بست، فاطمه شك نداشت كه آنان بدون اجازه وى داخل نخواهند شد؛ اما عمر با لگد در را كه از چوب درخت خرما بود، شكست.

المجلسي، محمد باقر (متوفاي 1111هـ)، بحار الأنوار، ج 28 ص 227، تحقيق: محمد الباقر البهبودي، ناشر: مؤسسة الوفاء - بيروت - لبنان، الطبعة: الثانية المصححة، 1403 - 1983 م.

موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : دو شنبه 22 / 12 / 1394

توانايى علمى فاطمه زهرا (س)


قال رسول‏اللَّه (ص): ان اللَّه جعل علياً و زوجته و ابناءه حجج على خلقه و هم ابواب العلم فى امتى من اهتدى بهم هدى الى صراط مستقيم. (1) 
پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمودند: خداوند متعال على و همسر و فرزندانش را حجت مردم قرار داده و آنان درهاى علم و آگاهى در ميان امت من هستند، هركس به آنان تمسك نمايد، به راه راست هدايت يافته است. 


در اين حديث فاطمه‏ى زهرا عليهاالسلام مانند اميرالمؤمنين عليه‏السلام و ساير حضرات معصومين دروازه‏ى علم و عامل هدايت مردم شناخته شده‏اند. بنابراين آن حضرت علاوه بر اينكه حجت خدا در ميان امت اسلامى بوده، نقش آموزشى و پرورشيش نيز از اين حديث استفاده مى‏گردد. (من اهتدى بهم). 

قال النبى لها: اى شى‏ءٍ خير للمرأة؟ قالت: ان لاترى رجلاً و لايراها رجلٌ، فضمها اليه و قال: ذرية بعضها من بعضٍ. (2) 
پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله به فاطمه عليهاالسلام گفتند: براى زن چه چيز خوب است؟ آن حضرت فرمودند: زن مردى را نبيند و مرد نيز زن را نبيند، رسول گرامى اسلام چون اين جواب صحيح را شنيد، دخترش را در آغوش گرفته و فرمود: ذريه‏اى است كه بعضى از بعض ديگر بهتر. 
اين حديث نيز علم و آگاهى فاطمه عليهاالسلام را در بر دارد، كه باعث تعجب و تحسين رسول خدا قرار گرفته است. 


عن ابى‏عبداللَّه عليه‏السلام: ان فاطمة عليهاالسلام مكثت بعد رسول‏اللَّه (ص) خمسة و سبعين يوماً، و كان دخلها حزن شديد على ابيها، و كان يأتيها جبرئيل فيحسن عزاها على ابيها و يطيب نفسها و يخبرها عن ابيها و مكانه، و يخبرها بما يكون بعدها فى ذريتها و كان علىٌّ يكتب ذلك. (3) 
حضرت امام صادق عليه‏السلام مى‏فرمايند: مادرم فاطمه عليهاالسلام پس از رحلت پدرش هفتاد و پنج روز زندگى كردند، ولى در اين ايام بسيار محزون بود و در فراق پدر مى‏سوخت. در طول اين مدت جبرئيل به حضور زهرا مى‏رسيد، و او را در عزاى پدر تسليت مى‏گفت، و دلش را از غصه‏ها آرام مى‏ساخت و از جايگاه پيامبر صلى اللَّه عليه و آله و اخبار او آگاهش مى‏كرد، حتى اخبار آينده را در مورد فرزندانش به اطلاع او مى‏رسانيد و اميرالمؤمنين على عليه‏السلام نيز آنها را مى‏نوشت.

پی نوشت ها


1ـ عوامل، ج 11، ص 78. 
2ـ بحارالانوار، ج 43، ص 84. 
3ـ اصول كافى، ج 1، ص 458، ح 1.

موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : دو شنبه 22 / 12 / 1394

حجاب نزد فاطمه زهرا (س)



چند روایت درباره اهمیت حجاب در نظر فاطمه زهرا علیهاسلام: 


حضرت موسی بن جعفر علیه السلام از پدران گرامیش از حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام نقل فرمود که: 
روزی شخص نابینایی اجازه ورود خواست. فاطمه علیهاسلام برخاست و چادر به سر کرد. 
رسول خدا فرمود:« چرا از او رو می‌گیری، او که تو را نمی‌بیند؟» 
فاطمه عرض کرد:« او مرا نمی‌بیند، اما من که او را می بینم. و او اگر چه مرا نمی‌بیند ولی بوی مرا که حس می‌کند.» 
رسول خدا فرمود:« شهادت می دهم که تو پاره تن منی.» 

روزی رسول خدا از اصحاب خود پرسید:« نزدیکترین حالات زن به پروردگارش کدام است؟» اصحاب نتوانستند جواب بدهند. این سؤال به گوش فاطمه علیهاسلام رسید. فاطمه فرمود:« نزدیکترین حالات زن به پروردگارش وقتی است که در خانه اش بنشیند (و خود را در کوچه و بازار، جلو چشم نا محرمان قرار ندهد.)» 
وقتی رسول خدا این سخن را شنید، فرمود:« فاطمه پاره تن من است.» 


امیرالمؤمنین علیه السلام می‌فرماید: روزی رسول خدا از ما پرسید:« بهترین کار برای زنان چیست؟» 
فاطمه علیهاسلام پاسخ داد:« بهترین کار برای زنان این است که مردان را نبینند و مردان نیز آنها را نبینند » 
رسول خدا فرمود:« فاطمه پاره تن من است » 

رسول خدا بعد از ازدواج فاطمه علیهاسلام کارها را بین او و علی علیه السلام تقسیم کرد و فرمود کارهای منزل با فاطمه و کارهای خارج از منزل با علی. 
فاطمه علیها سلام می‌فرماید:« هیچ کس نمی‌‌داند من چقدر خوشحال شدم که رسول خدا مرا از ظاهر شدن در پیش چشم مردان معاف کرد.» 


روزی فاطمه زهرا سلام الله علیها به اسماء فرمود:« چه بد است این تخته‌هایی که بدن مرده را برای تشییع جنازه روی آن می‌گذارند! زیرا وقتی زنی را روی آن قرار می دهند و پارچه ای بر بدنش می کشند، حجم بدن او معلوم است.» 



اسماء گفت:« من که در حبشه بودم، می‌دیدم مردم آنجا تابوتی از چوب درست می‌کردند و مرده را داخل آن می‌گذاشتند.» 
سپس اسماء با چوب خرما تابوتی لبه‌دار درست کرد و به فاطمه علیهاسلام نشان داد. حضرت فاطمه بسیار خوشحال شد و فرمود:« این خیلی خوب است. وقتی مرده را داخل آن قرار دهند و پارچه‌ای روی آن بکشند، دیگر معلوم نمی‌شود مرده مرد است یا زن.» و فرمود:« پس از مرگم، مرا در همین تابوت بگذارید.»

منابع:

- بحارالانوار، ج 43، صفحات 91 و 93 و 54 و 81 و 189. 
- بحار/92/43 اول صفحه
- بحار/189/43
- بحار1/81/43
- بحار/54/43

موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : یک شنبه 21 / 12 / 1394

حضرت زهرا علیهاالسلام از منظر امیرالمومنین

منزلت و جایگاه رفیع حضرت زهرا علیهاالسلام در نزد حضرت علی علیه السلام نشانگر اوج شخصیت زن در نگاه اوست، یك زن می‌تواند چنان بالا رود كه مایه مباهات و افتخار امام (علیه السلام) گردد. اگرچه بیان عظمت مقام حضرت فاطمه علیهاالسلام در نزد حضرت علی علیه السلام خود تحقیق مستقلی می‌طلبد لكن در اینجا فهرست‌وار، به ذكر پاره‌ای از موارد، پرداخته شده تا بیانگر اوج مقام و مرتبه زن در نگرش حضرت باشد.
مباهات حضرت علی به همسری فاطمه علیهماالسلام
شخصیت بزرگی چون علی علیه السلام به همسری فاطمه علیهاالسلام افتخار می‌كند و همسری با او را برای خود فضیلت و ملاك برتری بر دیگران و شایستگی پذیرش مسئولیت‌های سنگینی چون رهبری جهان اسلام می‌داند. برخی از موارد كه حضرت برای اثبات حقانیت خود به داشتن همسری فاطمه علیهاالسلام استناد فرموده‌اند عبارت است از:
* در پاسخ نامه‌ای به معاویه از جمله فضیلت‌ها و امتیازهایی كه حضرت به آن اشاره می‌فرمایند این است كه «بهترین زنان جهان از ماست و حمالة الحطب و هیزم كش دوزخیان از شماست.»(1)
حضرت علی علیه السلام در ضمن پاسخ به نامه معاویه می‌نویسد: «دختر پیامبر صلی الله علیه و آله همسر من است كه گوشت او با خون و گوشت من در هم آمیخته است. نوادگان حضرت احمد(صلی الله علیه و آله)، فرزندان من از فاطمه علیهاالسلام هستند، كدامیك از شما سهم و بهره‌ای چون من دارا هستید.»

* در جریان شورای شش نفره كه خلیفه دوم برای جانشینی وی را تعیین كرده بود حضرت خطاب به سایر اعضا فرمود: «آیا در بین شما به جز من كسی هست كه همسرش بانوی زنان جهان باشد؟» همگی پاسخ دادند: نه.(2)
* حضرت علی علیه السلام در ضمن پاسخ به نامه دیگر معاویه می‌نویسد: «دختر پیامبر صلی الله علیه و آله همسر من است كه گوشت او با خون و گوشت من در هم آمیخته است. نوادگان حضرت احمد(صلی الله علیه و آله)، فرزندان من از فاطمه علیهاالسلام هستند، كدامیك از شما سهم و بهره‌ای چون من دارا هستید.»(3)
* در جریان سقیفه حضرت ضمن برشمردن فضایل و كمالات خویش و این‌ كه باید بعد از پیامبر، او رهبری و هدایت جامعه اسلامی را عهده‌دار شود به ابوبكر فرمود: «تو را به خدا سوگند می‌دهم! آیا آن كس كه رسول خدا او را برای همسری دخترش برگزید و فرمود خداوند او را به همسری تو [علی] در آورد من هستم یا تو؟ ابوبكر پاسخ داد: تو هستی.(4)

 

موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : یک شنبه 21 / 12 / 1394

متن وصيتنامه حضرت زهرا (سلام الله عليها)

بسم الله الرحمن الرحيم 
هذا ما اوصت به فاطمة(سلام الله عليها) بنت رسول الله(صلي الله عليه و آله)اوصت و هي تشهد أن لا إله إلا الله و أن محمد(صلي الله عليه و آله) عبده و رسوله و ان الجنة حق و النار حق و ان الساعة آتية لاريب فيها و ان الله يبعث من في القبور يا علي! انا فاطمة(سلام الله عليها) بنت محمد(صلي الله عليه و آله) زوجني الله منك لاكون لك في الدنيا و الآخرة انت أولي بي من غيري حنطني غسلني كفني باليل و صل علي و ادفني باليل و لا تعلم احدا و استودعك الله و اقرء علي ولدي السلام الي يوم القيامة .

به نام خداوند بخشنده مهربان
اين وصيت نامه فاطمه(سلام الله عليها) دختر رسول(صلي الله عليه و آله) خداست، در حالي كه وصيت مي كند كه شهادت مي دهم، خدايي جز خداي يگانه نيست و محمد(صلي الله عليه و آله) بنده و پيامبر اوست و بهشت حق است و آتش جهنم حق است و روز قيامت فرا خواهد رسيد، شكي در آن نيست و خداوند مردگان را زنده وارد محشر مي كند. اي علي! من فاطمه(سلام الله عليها) دختر محمد(صلي الله عليه و آله) هستم، خدا مرا به ازدواج تو درآورد، تا در دنيا و آخرت براي تو باشم. تو از ديگران بر من سزاوارتري، حنوط و غسل و كفن كردن مرا در شب به انجام رسان و شب بر من نماز بگزار و شب مرا دفن كن و هيچ كسي را اطلاع نده! تو را به خدا مي سپارم و بر فرزندانم تا روز قيامت سلام و درود مي فرستم .

 

موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : یک شنبه 21 / 12 / 1394


نام و القاب
ریحانه گرامی پیامبر، نام‏های جاودانه و پرمعنایی دارد که فرشتگان از بارگاه حضرت حق برای پیامبر(ص) آوردند. در روایات آمده که: برای ریحانه پیامبر، حضرت فاطمه علیهاالسلام دربارگاه خدا نُه نام مقدس و با عظمت است. این نام‏های بلند عبارتند از: فاطمه، صدیقه، مبارکه، طاهره، زکیّه، راضیه، مرضیه، محدثه و زهرا. گفتنی است که هر یک از این نام‏ها و القاب آن حضرت، مفهوم و محتوایی ویژه دارد و بیانگر بُعدی از ابعاد شخصیتِ پرشکوه و الهام بخش اوست.
کُنیه‏ های آن حضرتْ ام الحسن، ام الحسین، ام الائمه و ام أبیها است.


نام مقدس «فاطمه»
واژه مقدس و پرارج «فاطمه» نخستین نام بلندآوازه ریحانه پیامبر است. حضرت امام صادق علیه‏السلام در این باره می‏فرمایند: فاطمه در پیش‏گاه خدا نام‏های بلند و برگزیده‏ای دارد و از جمله آن‏ها فاطمه است. پرسیدند: فاطمه یعنی چه؟ فرمود: منظور این است که او از هر بدی، شرارت و تاریکی جدا و دور است، و ذرّه‏ ای سیاهی و ظلمت در قاموس زندگی او راه ندارد.
«زهرا» اختر فروزان
واژه مقدس زهرا، از دیگر نام ‏های حضرت فاطمه است. امام صادق علیه‏ السلام در جواب از این سؤال که چرا زهرا، زهرا نامیده شد؟ فرمودند: زیرا هنگامی که در محراب عبادتش می‏ ایستاد، نور وجودش آسمان‏ها را نورانی و روشن می‏ساخت، چنان‏که ستارگانْ زمین را روشن می‏سازند.

 

موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : یک شنبه 21 / 12 / 1394

دل من در پی یک واژه بی ‏خاتمه بود  اولین واژه که آمد به نظر، فاطمه بود 
زهرا علیهاالسلام ، کوثر خداست. لیلة القدر خداست. جلوه جمال خداست و تفسیر جلال خدا.
زهرا علیهاالسلام دختر رسول صلی‏ الله‏ علیه‏ و‏ آله و سلم است و همتای علی علیه‏السلام .
زهرا علیهاالسلام معرّف نهایت کمال زن است و اوج عروج یک انسان.
طنین فریاد زهرا علیهاالسلام هم‏پای ضربت خندق است.
زهرا علیهاالسلام تلاوت بیداری است، سایبان شوق است و بهار سرشار دل‏ های آشنا.
خورشید در تابوت زهرا علیهاالسلام غروب کرد و ملائک به عشق دیدار او، به سجده درافتادند و با اشک‏ هاشان، راهش را تا به خدا علامت گذاردند.

موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : پنج شنبه 20 / 12 / 1394

با رعایت این نكات می توانید به آرامش دست یابید

1-   مشكل را نادیده بگیرید و آرام نما باشید!  نادیده گرفتن نیمه ی هشیار، آرامش و آسودگی را باز می گرداند.

2-   گاهی لباس با طرح های كودكانه بپوشید. چنین كاری یادآور روزهای شاد زندگی است.

3-   تفاوت میان فرودست و فرادست، در نگرش ها است. فرادست كار خود را مهم می داند و با خشنودی كه از این طریق فراهم می شود به آرامش دست می یابد.

4-   هنگامی كه بحث و تعارض كار را مشكل می كند، به سادگی از بحث دوری گزینید و آن را به زمانی دیگر موكول كنید  و از آرامشی كه می توانید بدان دست یابید شگفت زده شوید.

5-   یا رنگ صورتی  یا  سبز. هریك از این رنگ ها در دستیابی جان آشفته به آرامش اثری جادویی دارد.

6-   جزئیات جذاب هر لحظه را دریاب، از هر صدا و رنگ نشاط آور شادمان شو، از چنین راهی است كه آرامش فرا می رسد.

7-   در هرجا هستی و به هر جا می روی ، اندكی بر زیبایی آن مكان بیفزا، یا در زیبایی آنجا سهیم باش.

8-   تعارف و خوشامد گویی احساسی نیكو پدید می آورد؛ حالتی كه از احساس مخاطب هم بهتر است.

9-   مجال انتخاب و انجام دادن بسیار است، آن چه انجام شدنی نیست فراموش كن.

11-هر چه بیشتر گذشت داشته باشی، در انجام تمرین های آرام بخش تواناتر خواهی بود. با گذشت بیشتر، تشویش زندگی را كمتر كنید.

12- خوش خو باشید و با خوی خوش سخن بگویید. خوش خویی بیشتر، آرامش بیشتر.

13- جویای تغییر باشید و از داوری مهراسید. گشاده رو و تن آرام ، تغییر را بپذیرید.

14- در گریستن ، از نظر جسمی و روحی آرامشی است.

15- به هنگام تنش به كاری دیگر بپرداز. جایی بایست كه غالباً نمی ایستی ؛ جایی بنشین كه به عادت نمی نشینی؛ به گونه ای بیندیش كه تاكنون نمی اندیشیدی.

16- به باورهای آیینی خویش بپرداز، بی تردید یكی از آرامش بخش ترین رفتارها، روی آوردن به نیایش و نماز است.

موضوعات مرتبط: آرامش در زندگی
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : پنج شنبه 20 / 12 / 1394

اگر می خواهید همیشه سالم و شاداب باشید ...

1-  در نظر داشته باشید آنچه امروز می خورید در احساسی كه فردا خواهید داشت مؤثر است ، بدین سان انجامبرنامه ی غذایی سالم یا ناسالم برمیزان نیروی حیاتی و انرژی شما در روز بعد تأثیر می گذارد.

2- هنگامی كه احساس خستگی و از كارافتادگی می كنید ، زمانی را به گردش و تعطیلی اختصاص دهید . این ندای خستگی رابه آسانی می توان شنید ؛ هرچند برخی ، به این ندای درونی بدن خویش گوش نمی دهند .داشتن یك تعطیلی هرچند بسیار كوتاه ، راهی مناسب برای تمدید قوایجسمی و روحی شماست.

3- درد پاها را با غوطه ور كردن آنها در محلول داغ  نمك سولفات منیزیم همراه با سه قطره روغن نعنا تخفیف دهید.پاهایتان را ماساژ دهید به نحوی كه مالش ، متمركز بر مفاصل باشد. بعد از آن ، پاها و پنجه هایتان را همراه با حركت پاها به بالا و پایین ، به مدت چند دقیقه به حالت كشش در آورید.

4- اگر به نظر می رسد كه روزهای عمرتان سریع طی می شود ؛رد پای زمان را در یك دفتر روزانه ثبت كنیدو خلاقیت خود را با بررسی یك روز كشف نمایید.

5- اگر تصمیم دارید فعالیت های فیزیكی را در زندگی تان افزایش دهید ، واقع گرا باشید. ابتدا سه بار در هفته به مدت پانزده دقیقه ورزش كنید. سپس به آرامی این مدت را افزایش دهید.

6- اگر هنگامی كه بیمار هستید و تمایل به ملاقات پزشك ندارید، از رفتن پیش یك ماساژ دهنده- زمانی كه عضلات شما سخت و دردناك هستند- اجتناب نكنید . در این حال احساس آرامش و تجدید قوا خواهید كرد.

7- خواسته های برآورده نشده می توانند به غم ، خشم و افسردگی تبدیل شوند و حتی به دوره های بعدی زندگی تعمیم یابند. زندگی بسیار كوتاه است

خواسته های تان را دنبال كنید.

8- ما می توانیم ناخود آگاه برده ی عادات خود شویم و كارهای قدیم را به همان روش قدیم هر روز انجام دهیم .هر چند وقت عادات خود را تغییر دهید . به جای غذای هفتگی و همیشگی، یك شام جدید درست كنید؛ به جای روزنامه یك داستان كوتاه جدید بخوانید ؛ به جای دوچرخه سواری قدم بزنید ؛ با این كار احساس تازگی خواهید كرد.

موضوعات مرتبط: آرامش در زندگی
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : پنج شنبه 20 / 12 / 1394

چگونه می توان لحظاتی آرام و توأم با آسایش داشت

1 -  تصور كن كه هر روزِ تو مانند روزهای تعطیل است.چنان كن كه گویی خلق و خوی روز تعطیل را داری. با این كار تنش ها رخت بر می بندند.

2 - وانمود كن كه آرام هستی: ویژگی های فردی آرام را به خود بگیر. بگذار دیگران شما را آرام ببینند. با این كار اندك اندك شخصیتی آرام می یابی.

3 - اثر صندلی ای كه به شما تن آسانی می دهد و شما را دچار رخوت نمی سازد ، شگفت انگیز است. صندلی خوب برجان شما اثر می نهد. بهترین انتخاب شما صندلی ای است كه پشت شما را حمایت می كند تا راست بنشینید.

4 - دویدن یكی از پادزهرهای مفید در برابر تنش است. نیازی به تمرین ندارد، و تأثیر آن در نخستین دویست مترپدیدار می شود.

5 - به زیبایی بیندیش. زیبایی به هر جا آرامش می آورد، چه دست ساز انسان و چه طبیعی.

6 - آن چه خواب را و در نتیجه آرامش را آشفته می سازد الكل و قهوه است .

7 - انجام برخی تمرین ها گاه مشكل است ؛ اما پیاده روی ، آسان و شادی بخش است. پیاده روی را هر روز تكرار كن.

8 - هر وعده غذا خوردن را با چیزی خام شروع كن: میوه یا سبزی . با چنین كاری آرامش را افزون و غذاها را هماهنگ می سازی.

9 - پا را مرطوب و با روغنی خوب ماساژ بده. از این راه آرامش فرا می رسد.

10 - رانندگی كاری پر تنش است. حتی اگر از رانندگی لذت می بری ، گاهی آن را كنار بگذار. در صندلی عقب بنشین و بگذار در طول سفر آرام یابی.

11 - آنچه در زندگی روزانه بدان می پردازید  و اندك ترین چیزی كه از آن خود می كنید ، باری است بر شما؛ همین اندك هاست كه با تنش همراه اند.

12 - به كاری بپردازید كه دست یافتنی است. كارهای دیگر را به دیگران واگذارید.

13 - برای تعالی خویش، نسبت به دیگران مؤدب باشید. پاسخ متقابل كه غالباً وجود دارد، چندان مهم نیست. آنچه مهم است احساس خوبی است كه به شما دست می دهد.

14 - تفاوت ها را بشناس: تفاوت زیستن و زندگی كردن را.

15 - در سردی آرامش نیست، ساییدن دست ها گرمی را پدید می آورد و در پی گرمی آرامش فرا می رسد.

موضوعات مرتبط: آرامش در زندگی
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : جمعه 19 / 12 / 1394

فخر فروشي

برخى از مردم به خاطر مباهات و فخر فروشى مبتلا به غيبت مى‏شوند، يعنى براى اينكه اظهار وجود كنند و فضل و كمال خود را به رخ بكشند ديگران را كوچك مى‏شمارند و از آنان بدگويى مى‏كنند و با گفتن جملاتى از اين قبيل كه فلان كس چيزى نمى‏داند و چنين و چنان است با اين هدف و انگيزه كه خود را از او بهتر معرفى كند، به گفتن عيوب وى مى‏پردازد، ولى از اين نكته غفلت دارد كه اين گونه برخورد علاوه بر اينكه نظر مردم را جلب نمى‏كند ممكن است عقيده آنها را نيز نسبت به او سست كند. اين بيمارى (خودستايى و فخر فروشى) عامل بسيارى از گناهان كبيره مى‏تواند باشد كه يكى از آنها غيبت است. از اين رو قرآن كريم و ائمه معصومين -عليهم السلام- به شدت با آن برخورد كرده و آن را مورد نكوهش قرار داده‏اند كه به طور اختصار به چند مورد اشاره مى‏كنيم:
خودستايى از نظر قرآن
قرآن كريم دستور مى‏دهد هيچگاه انسان نبايد خود را تزكيه و از ديگران بدگويى كند، زيرا هيچ كس از درون ديگران با خبر نيست، آنجا كه مى‏فرمايد:
... فَلا تُزكُّوا أنْفُسَكُمْ هُوَ أعْلَمُ بِمَنِ اتَّقى‏ [1] خودستايى نكنيد چرا كه او پرهيزكاران را بهتر مى‏شناسد.
و در جاى ديگر مى‏فرمايد:
أ لَمْ تَرَ إلَى الَّذينَ يُزَكُّونَ أنْفُسَهُمْ بَلِ اللّهُ يُزَكّى مَنْ يَشاءُ وَ لا يُظْلَمُونَ فَتيلا [2] آيا نديدى آنهايى را كه خودستايى مى‏كنند؟ (اين خودستاييها ارزش ندارد) بلكه خدا هر كس را كه بخواهد مى‏ستايد و كمترين ستمى به آنها نخواهد شد.
پس انسان بايد از خودستايى و تزكيه نفس بپرهيزد و هيچگاه خود را از عيوب و نقايص پاك و منزّه نشمارد، كه اين، كار شيطان و شيوه متكبّران و نابخردان است.
خودستايى در روايات
در احاديث اسلامى نيز خودستايى به طور جدّى مذمّت شده است كه به چند مورد اشاره مى‏كنيم.
حضرت على - عليه السّلام- متّقين را اين گونه توصيف مى‏كند:
لا يرضون من أعمالهم القليل و لا يستكثرون الكثير، فهم لأنفسهم متّهمون، و من أعمالهم مشفقون، إذا زكّى أحد منهم خاف ممّا يقال له فيقول أنا أعلم بنفسى من غيرى، و ربّي أعلم بي منّي بنفسى. اللّهمّ لا تؤاخذني بما يقولون و اجعلنى أفضل ممّا يظنّون و اغفر لي ما لا يعلمون ... .
(پرهيزكاران‏) از اعمال خويش به اندك خشنود نيستند و اعمال فراوان خود را زياد نمى‏بينند. آنان خويشتن را متّهم مى‏سازند و از كردار خود بيمناكند (كه مبادا مورد قبول خداوند نباشد). هرگاه يكى از آنها ستوده شود، از آنچه در باره‏اش گفته شده در هراس مى‏افتد و مى‏گويد: من از ديگران نسبت به خود داناترم و پروردگارم به اعمالم از من آگاه‏تر است. پروردگارا مرا بهتر از آنچه آنها گمان مى‏كنند قرار ده و گناهانى را كه نمى‏دانند بيامرز... و در ضمن نامه‏اى كه به معاويه بن أبي سفيان نوشت مى‏فرمايد:
و لولا ما نهى اللّه عنه من تزكيه المرء نفسه لذكر ذاكر فضائل جمّه تعرفها قلوب المؤمنين و لا تمجّها اذان السّامعين... .
... اگر نه اين بود كه خداوند نهى كرده است كه انسان خويشتن را بستايد، فضايل فراوانى را (درباره خود) بر مى‏شمردم كه قلوب مؤمنان با آن سابقه آشنايى دارد و گوش شنوندگان آن را بيگانه نمى‏شمارد... و در جاى ديگر فرمود:
أقبح الصّدق ثناء الرّجل على نفسه. زشت‏ترين سخن درست مدح و ثناى انسان نسبت به خويشتن است.
به هر حال، انسان نبايد خود را از ديگران برتر بداند بلكه وظيفه دارد ديگران را از خود بهتر بداند، آن گونه كه حضرت على بن موسى الرضا - عليه السّلام- در ضمن حديثى فرمود:
العاشره و ما العاشره قيل له ما هي قال عليه السّلام لا يرى أحدا إلا قال: هو خير منّى و أتقى، إنّما النّاس رجلان: رجل خير منه و أتقى و رجل شرّ منه و أدنى، فإذا لقى الّذى شرّ منه و أدنى قال لعلّ خير هذا باطن و هو خير له و خيرى ظاهر و هو شرّ لي و إذا راى الّذى هو خير منه و أتقى تواضع له ليلحق به فإذا فعل ذلك فقد علا مجده و طاب خيره و حسن ذكره و ساد أهل زمانه.... (عقل هيچ مسلمانى كامل نمى‏شود مگر اينكه ده خصلت در او باشد) سپس فرمود: آيا مى‏دانيد دهمين (خصلت‏) كدام است؟ گفته شد: چيست؟ فرمود:
هيچ كس را ننگرد مگر اينكه بگويد او از من پرهيزكارتر است. همانا مردم (دو دسته‏اند): گروهى كه از او بهتر و پرهيزكارتر، و گروهى كه از او بدتر و زبون‏ترند.
پس، هرگاه كسى را ببيند كه از او پست‏تر است بگويد شايد درونش بهتر باشد و آن بهتر بودن باطن براى او بهتر است و خوبى من ظاهر است و شايد اين ظاهر خوب در واقع به ضرر من باشد، و هرگاه كسى را ببيند كه بهتر و با تقواتر از او باشد در برابرش فروتنى كند تا به او برسد، و هنگامى كه اين گونه رفتار كند عزّت و احترامش بالا مى‏رود و نامش به نيكى برده مى‏شود.
خلاصه هرگز نبايد انسان به بهانه تزكيه خويش (كه خود اين تزكيه نيز از نظر اسلام نكوهيده است) از ديگران بدگويى كند و ناگفته پيدا است كسانى كه از طريق مباهات، ديگران را تحقير مى‏كنند بايد بدانند كه ممكن است در اثر غيبت آنان عدّه‏اى به شخص غيبت شونده بد بين شوند. لكن غيبت كننده علاوه بر اينكه براى جلب رضايت مردم ارزش و فضيلت خود را نزد خدا از دست مى‏دهد در روز قيامت نيز مردم نمى‏توانند او را از غضب الهى نجات دهند.


[1] . سوره‌ نجم، آيه‌32.
[2] . سوره‌ نساء، آيه‌42.

آيت الله مهدوي كني - نقطه هاي آغاز در اخلاق عملي، ص191

 

موضوعات مرتبط: خط قرمز های قرآنی
برچسب‌ها: فخر فروشي
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : جمعه 19 / 12 / 1394


فرار از جهاد

اهميت جهاد
جهاد يک قانون عمومي در عالم آفرينش است و همه موجودات زنده اعم از نباتات و حيوانات به وسيله جهاد موانع را از سر راه خود بر مي دارند تا بتوانند به کمالات مطلق خويش برسند؛ به عنوان مثال، درختي که در زمين کاشته مي شود داراي ريشه هايي است که براي به دست آوردن نيرو و غذا به طور دايم در حال فعاليت مي باشد و اگر روزي اين فعاليت و کوشش را ترک کند، ادامه حيات و زندگي براي او غير ممکن است. به همين دليل هنگامي که ريشه درخت در اعماق زمين با موانعي برخورد کند، اگر بتواند به طور جدي وارد مبارزه مي شود و موانع را سوراخ کرده و از آنجا مي گذرد. عجيب اين است که گاهي ريشه هاي لطيف همانند مته هاي فولادي با موانع به نبرد بر مي خيزند و اگر اين توانايي را نداشته باشند، راه خود را کج مي کنند و در مسيري ديگر به حرکت ادامه مي دهند.
همچنين در وجود ما نيز در تمام شبانه روز و حتي در ساعاتي که در خواب هستيم نبرد عجيبي ميان گلبولهاي سفيد خون و دشمنان مهاجم وجود دارد که اگر اين جهاد براي ساعتي خاموش گردد و مدافعان کشور تن از پيکار دست بکشند، انواع ميکروبهاي موذي در دستگاه هاي مختلف بدن رخنه کرده و سلامت آدمي را به مخاطره مي اندازند.
شبيه همين مطلب در ميان جوامع انساني و اقوام و ملل مختلف وجود دارد. آناني که هميشه در حال جهاد و مراقبت به سر مي برند همواره زنده و پيروزند، اما کساني که به فکر خوش گذراني و ادامه زندگي فردي هستند دير يا زود از بين ميروند و ملتي زنده و مجاهد جاي آنها را خواهد گرفت. رسول گرامي اسلام ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ مي فرمايد:
«فَمَن تَرَکَ الجهادَ أَلبسهُ اللهُ ذُلاً و فقراً في معيشتِهِ و محقاً في دينِهِ إنَّ اللهَ أعزَّ أمتي بسنابک خيلها و مراکز رماحِها»؛
[1]
«کسي که جهاد را ترک کند خداوند بر اندامش لباس ذلت مي پوشاند و فقر و احتياج را بر زندگي و تاريکي را بر دين او مستولي مي کند. خداوند پيروان مرا به وسيله سم اسبان که به ميدان جهاد پيش مي روند و به وسيله پيکان ها و نيزه ها عزت مي بخشد».
همچنين در روايت ديگري از پيامبر بزرگ اسلام ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ آمده است:
«اغزوا تُورِثُوا أبنائکُم مَجداً»؛
[2]
«جهاد کنيد تا مجد و عظمت را براي فرزندانتان ارث بگذاريد!»
امير مؤمنان علي ـ عليه السلام ـ نيز در اين باره مي فرمايد:
«فإنّ الجهادَ بابٌ مِن أبوابِ الجنهِ فتحَهُ اللهُ لخاصهِ أوليائهِ و هو لباسُ التقوي و دِرعُ اللهِ الحصينهُ و جنتُهُ الوثيقَهُ فَمَن ترکَهُ رغبهً عنه ألبسَهُ اللهُ ثوبَ الذُّل و شملَهُ البلاءُ ودّيثَ بالصغارِ و القماءهِ»؛
[3]
«جهاد دري از درهاي بهشت است که خداوند آن را به روي دوستان خاص خود گشوده است. جهاد لباس پرفضيلت (تقوا) است. جهاد زره نفوذ ناپذير الهي است. جهاد سپر محکم پروردگار است. آن کسي که جهاد را ترک گويد، خداوند بر اندام او لباس ذلت و بلا مي پوشاند و او را در مقابل ديدگاه مردم خوار و ذليل مي کند.


موضوعات مرتبط: خط قرمز های قرآنی
برچسب‌ها: فرار از جهاد
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : جمعه 19 / 12 / 1394

قتل نفس

قتل نفس که در عصر حاضر و در قوانين جديد بصورت جرم عمومي در آمده و قضات به نام حفظ منافع اجتماعي و برقراري نظم جامعه مرتکبين قتل را تعقيب مي نمايند، از خطرناکترين و بزرگترين جرائمي است که سابقه تاريخي آن از همه جرائم بيشتر بوده و در کليه شرايع يا قوانين باستاني، پيرامون آن بحث شده است.
قرآن مجيد نخستين تعدي و تجاوز انسان را بر انسان به صورت قتل نفس ياد آور شده و همين جنايت را منشأ و اساس اولين تشريع جنايي در نخستين ادوار زندگي اجتماعي انسان هاي اوليه، نشان مي دهد.
البته در اجتماعات ابتدايي قتل نفس و کيفر آن معمولا شکل انتقام جويي داشته و از حدود جنبه هاي شخصي و خصوصي تجاوز نمي کرده است، به اين معنا که اگر «ولي دم» قدرت داشت و مي توانست، در مقام قصاص بر مي آمد، در غير اين صورت راه ديگري براي انتقام و مجازات وجود نداشت.
مثلا اعراب در دوره قبل از اسلام قاتل را از راه هاي گوناگون و با کيفرهاي مختلف به مجازات مي رساندند که از آن جمله، قتل بود. ولي در اجراي اين کيفر، هيچ گاه جانب عدالت را رعايت نکرده و در بسياري از موارد بجاي قاتل، ديگري را مي کشتند و يا گاهي چند نفر را در برابر يک نفر به قتل مي رساندند و چه بسا که خون انساني را در مقابل کشتن چهارپايي مي ريختند و همين بي عدالتي ها بود که موجب اختلافات قبيلگي و زد و خوردهاي طايفه اي مي شد و پيوسته آنان را به جنگ هاي طولاني مي کشيد.
اعراب حتي در جراحات و ديات هم به حکم عصبيت قبيلگي و نژادي رفتار کرده و گاهي چندين برابر، ديه گرفته و يا جراحت وارد مي کردند.
در کتب تفسير در بيان مقام شأن نزول آيات قصاص، داستان زير که نموداري از رويه ظالمانه اعراب زمان جاهليت است، نقل شده:
انساني از اشراف عرب به وسيله شخصي عادي به قتل رسيد، خويشان و نزديکان قاتل جمع شده و نزد پدر مقتول رفتند و به او گفتند چه مي خواهي انجام دهي؟
پدر گفت: يکي از سه چيز را:
يا اين که پسرم را زنده کنيد! و يا خانه ام را از ستارگان آسمان پر کنيد! و يا اين که فرد فرد قبيله شما را خواهم کشت.[1]

 

موضوعات مرتبط: خط قرمز های قرآنی
برچسب‌ها: قتل نفس
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : شنبه 18 / 12 / 1394

فلسفه جهر و اخفات خواندن نمازهای یومیه ؟

فلسفه و حکمت بیشتر احکام و مقرارت اسلام براى ما مشخص نیست و تنها از باب تعبّد آن ها راپذیرفته ایم، و چون خداوند و نبى گرامى اسلام (ص) و ائمه اطهار(ع) فرموده اند یقین داریم تمام دستور آن ها مبتنى بر مصالح و مفاسد واقعی است؛ از این رو با جان و دل از آن­ها اطاعت مى کنیم اگر چه علت گفتارشان را ندانیم. 
جهر (بلند) و اخفات (آهسته) در نماز نیز تعبدى است و ما فلسفه آن را به طور کامل نمى دانیم. البته وقتى به روایات مراجعه مى کنیم، به اشاراتى ازناحیه ائمه معصومین (ع) و پیامبر اکرم (ص) برخورد مى کنیم، لکن نمى­توان آن راعلت حقیقى و فلسفه واقعى و تمام و کمال جهر و اخفات دانست. به این معنا که تمام فلسفه و حکمت در آن خلاصه شود و چیز دیگری نباشد. 
محمد بن حمران یا محمد بن عمران از امام صادق علیه السّلام علت بلند خواندن حمد و سوره را در بعضى نمازها وآهسته خواندن آن را در بعض دیگر پرسید. حضرت فرمود: 
وقتى که پیامبر (ص) را به آسمان بردند، اولین نمازى که خداوند بر او واجب نمود، نماز ظهر روز جمعه بود و فرشتگان بر او اقتدا کردند. خداوند براى این که عظمت نماز ظهر روز جمعه را به ملائکه نشان دهد، به پیامبر فرمان داد حمد و سوره را بلند بخواند. دومین نمازى که بر او واجب نمود نماز عصر بود، ولى چون کسى بر پیامبر اقتدا نکرده بود، دستور رسید که آهسته بخواند. بعد نماز مغرب و همین طور عشا را بر او واجب نمود و گروهى از فرشتگان نیز به او اقتدا کردند. باز دستور رسید که بلند بخواند. سپس وقتى به زمین رسید، موقع صبح بود و براى این که عظمت نماز صبح را براى مردم تبیین کند، به پیامبر امر فرمود که حمد و سوره را بلند بخواند. . . . (1)
بنا براین بلند خواندن حمد و سوره در نمازهاى مغرب و عشا و صبح بر اساس روایات است که فقهاى عظام به آن ها استدلال کرده اند و مشهور علما بر این عقیده اند، ولى تعدادى از فقها مانند سیدمرتضى به واجب نبودن قرائت جهریه(بلند خواندن) فتوا داده اند. برخی از علما نیز به این حکم گرایش دارند و آن روایات صحیح را نیز حمل بر استحباب جهر کرده اند، نه اینکه بلند خواندن واجب باشد. 
برخی از فقها نیز گفته اند : باتوجه به این که درصدر اسلام مساجد فاقد وسیله روشنایی بود، مسلمانان موظف بودند نمازهایی که درتاریکی خوانده می شد(نماز صبح ومغرب وعشا)را بلند بخوانند، تا دیگر مسلمانان متوجه آنان باشند، و به صف جماعت ملحق شوند، ولی نسبت به نماز ظهر وعصر نیازی به این کار نبود. پس از آن که مساجد به وسائل روشنایی مجهز شد، سنت مذکور به حال خود باقی ماند. (2)

پی نوشت ها : 
1. صدوق، علل الشرائع، ج 2، ص 17و 18.
2. آیت الله مکارم، بخشی از مسائل کثیر الابتلا، مسئله 20.

موضوعات مرتبط: نماز
برچسب‌ها: نمار
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : شنبه 18 / 12 / 1394

لصفا" بگویید که در هنگامی که می خواهیم نماز بخوانیم .در رابطه با سر و صدای خانه چه کنیم؟

چرا که در خانه از هر جای ان که باشیم صدای سخنان و گفتگوی افراد خانه یا مهمانان به گوش میرسد. 

و جای کاملا ساکتی نمی توان یافت که با ارامش و تمرکز نماز خواند . در چنین مواقعی چه باید کرد؟

و چگونه به گفتگوی خود با خدای خویش توجه کرد؟ یا حق.
باسلام وتقدیر .
خوش به سعادت تان که این همه دغدغه بندگی دارید واهل عبادت وعبویت هستید .
در ابتدا باید گفت : نماز خواندن در مکان هایی که سرو صدا زیاد است اشکال ندارد و لازم هم نیست که انسان صدای خودش را بشنود. بلکه همین مقدار که ذکر های نماز را درست بگوید صحیح است و اگر قرائت نماز مغرب و عشا و صبح باشد، جوهره صدا خارج شود نماز صحیح است و اگر شک کند به احکام شک عمل کند.
اگر بتواند نماز را درجایی که سرو صدا نباشد با حضور قلب بیشتر بخواند بهتر است. ولی در جایی شلوغ و پر سر و صدا نیز نماز صحیح است.
در تبیین مسله باید اشاره شود : 
عواملی که می‏تواند عبادت و و زیارات را برای انسان لذت بخش کند چند چیز است:
الف) قبل از عبادت انسان خود را مستعد و مهیا سازد؛ یعنی، قدری به خود تلقین کند من در صدد نیایش و نماز هستم و سعی کند افکار متفرق را از ذهنش دور کند.
ب) حتی الامکان در بهترین وقت عبادت کند؛ مثلاً، با کسالت - خستگی و خواب آلودگی - وارد نماز نشود. «لاتقربوا الصلوة و انتم کسالی».
ج) در محیط پر سر و صدا و آشوب به مناجات نایستد، بلکه محیط آرام و با فراغتی را انتخاب کند.
د) در حین نماز مصمّم بر مراقبت باشد و اگر احیاناً افکار دیگری به او هجوم آورد، همین که متوجه شد، سعی کند خود را از دام آن افکار برهاند.
یکی از عواملی که باعث صفای دل و زدون حالت قساوت می‏شود همین دعاها و نیایش‏ها و نمازهای سازنده است. البته اگر با شرائط ویژه‏اش ادا گردد. 1ـ یعنی در وقت نشاط، 2ـ با توجه کامل به خدا،
3ـ در محیطی با فراغت و دور از سر و صدا و جنجال، 4ـ گریه از خوف خدا و اهوال قیامت عامل دیگری است که در صفای دل مؤثر است، 5- نشست و برخاست با علماء و شخصیت‏های بر جسته و وزینی که خود مظهر صفا و تقوا هستند. همچنین تلاوت قرآن با توجه به آیات الهی نیز مؤثر است، 6- و نیز عامل دیگر طلب صفای دل از خداست. در این زمینه بسیار به جا است که شما نیز با امام سجاد(ع) هم نوا گشته و مناجات شاکین را بخوانید (مفاتیح الجنان، مناجات خمسه عشر).
انسان حالات گوناگونی دارد. در نهج‏البلاغه از امیرالمؤمنین(ع) نقل شده: «ان للقلوب شهوه واقبالا و ادبارا» بنابراین قلب انسان گاه اقبال به خدا و معنویات دارد و گاه پشت می‏کند. در این رابطه فرموده‏اند: در هنگام اقبال دل به مستحبات و مندوبات بپردازید و در صورت ادبار به واجبات اکتفا کنید. البته هر قدر انسان مجاهده نفس بیشتری کند و با خدا و قرآن و اهل‏بیت(ع) انس بیشتری گرفته و دل از هواهای نفسانی تخلیه کند به تدریج اقبالش بیشتر شده و به صورت ملکه راسخه در می‏آید. آن گاه است که در همه حالات به یاد خدا و متوجه اوست و هیچ چیز نمی‏تواند او را از محبوب حقیقی باز دارد. این همان حالتی است که ازآن تعبیر به «نماز دائم» شده است:
خوشا آنان که الله یارشان بی به حمد و قل هوالله کارشان بی
خوشا آنان که دایم در نمازند بهشت جاودان ماوایشان بی
برای لذت بردن از نماز و انس با آن راهکارهای زیرا را دقیق عمل کنید:
1. باور کردن اهمیت نماز: باید یک مطالعه‏ی مستمری را درباره‏ی اهمیت نماز پیش بگیرید و کتاب‏های مختلفی را که در این باره نگاشته شده پیوسته مطالعه کنید تا با تکرار این مطالعه به اهمیت نماز برسید و از اعتقاد صرف به باور و ایمان دست یابید. لذا کتب زیر سفارش می‏شود: الف. «اسرار الصلوة» اثر میرزا جواد ملکی تبریزی.
ب. «پرواز در ملکوت یا اسرار الصلوة»، اثر امام خمینی(ره). البته اگر شروع مطالعات با کتاب‏های آقای محسن قرائتی در باب نماز باشد بهتر است.
2. باور کردن زشتی تارک نماز: وعید و عذاب‏های الهی درباره‏ی تارک نماز همیشه باید مدّ نظر باشد تا انسان به خود بباوراند که چنین عذاب‏هایی واقعا وجود دارد کتاب‏هایی مثل «گناهان کبیره» اثر شهید دستغیب در این باره مفید است.
3. تفکر در مرگ : روزی نیم ساعت، در زود گذشتن دوران زندگی خود، خاطرات تلخ و شیرین و خلاصه انتهای عمر و ورود به عالم قبر و قیامت و رسیدن عذاب‏های الهی و سرافکندگی و روسیاهی و... این فکر باید در مکانی خلوت باشد تا دل شما متأثر گردد و تا تحریک برای نماز و هر توشه اخروی گردید. اگر این تفکر اثر خود را بخشید هفته‏ای نیم ساعت کفایت می‏کند.
4. گزیدن دوستانِ نماز دوست و گریز از دشمنان بی‏نماز به ظاهر دوست: اثر همنشین بر کسی پوشیده نیست.
5. پرهیز از گناه: گناه دل انسان را سیاه می‏کند و او را نسبت به اعمال عبادی کم رغبت و گاهی بی رغبت می‏کند.
6. انس با محیط‏های معنوی: مساجد و کلاً محافل نشاط بخش معنوی، دل را به سمت عبادت و نماز می‏کشاند. حتی شنیدن و دیدن مثل دعای ندبه و کمیل به وسیله‏ی صدا و سیما مفید و روح بخش هستند.
7. استقامت و پافشاری عملی بر نماز در محیط‏های ملامت‏گر نماز: نماز را به هیچ قیمتی ترک نکنید هر چند در محیط و موقعیتی قرار گیرید که دیگران شما را سرزنش کنند.
8. پرهیز از نمازهای طولانی تحمیلی: نماز واجب را خلاصه بخوانید. فقط هر وقت قلب شما به طولانی کردن نماز اقبال و تمایل نشان داد به همان اندازه نماز را طولانی کنید.
9. انجام مستحبات نشاط‏آور: در بین مستحبات چه نماز، چه ذکر چه دعا آن را که بیش از همه به شما حال خوش و لذّت روحی می‏بخشد، انتخاب کرده و بیشتر انجام دهید.
10. دعا و توسل: رغبت به نماز را هم با دعا و توسل به ائمه معصومین(ع) از خداوند تعالی بخواهید.
11. عزم جزم: تصمیم جدی بگیرید که هیچ گاه نماز را ترک نکنید و اگر احیانا به خاطر عذر شرعی مثل فراموشی ترک شد حتما قضای آن را به جا آورید.
12. مطالعه احوال علما: شرح حال بزرگان را دانستن و مطالعه کردن بسیار مفید است.

 

موضوعات مرتبط: نماز
برچسب‌ها: نمار
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : شنبه 18 / 12 / 1394

چه کار کنیم که در نماز توجه داشته باشیم؟
اگر صفتی یا حالتی برای انسان ملکه شود آن صفت یا حالت در همه صحنه‏ها و تمام شئون زندگی خود را نشان داده و آدمی را رها نمی‏کند. کسی که در کوچه و بازاردر کلاس و مدرسه در محیط خانه محل‏أ کار یکسره به یاد خداست و از او غافل نیست. بدون تردیددر نماز نیز حواسش را جمع کرده و از خداوند غفلت نمی‏کند. بر خلاف کسی که در محیط خانه، محل کار، در کلاس ، مدرسه و کوچه و بازار از خدا غافل است و یکسره سرش بند مسائل مادی و روزمره زندگی دنیاست و دلش متعلق به غیر خداست. بی شک چنین کسی نمی‏تواند در نماز قلب خود را متوجه خدا کند بلکه دلش دنبال همانی است که قبل از نماز دنبال آن بود و وجودش غرق در همانی است که قبل از ورود به نماز غرق در آن بود. خداوند در وصف بندگان مومن خویش می‏فرماید: ((رجال لاتلهیهم تجاره و لابیع عن ذکر الله ;مردانی که آنها را هیچ تجارت و معامله‏ای از یاد خدا بازنمی‏دارد. (1)(نور، 37)
وقتی که کسب و کار آنان را از یاد خدا باز ندارد. بدون تردید موقعی که وضومی‏سازند و رو به قبله می‏ایستند و نماز می‏گذارند ازخدا غفلت نمی‏کنند.اولیای خدا و بندگان مخلص حق‏أ نماز خویش را برداشته و آن را با خود به محیط کار و بازار می‏برند. در آنجا هم که هستند مشغول نمازند و به قول باباطاهر ((خوشا آنان که دائم در نمازند)) 
باری ای عزیز! اگر صادقانه قصدآن داری که در نماز دلت متوجه به خدا باشد و از اوغافل نگردی باید کار را قبل از نماز شروع کنی و درهمه جا و همه حال به یاد خدا باشی و از او غفلت نکنی بی شک اگر چنین توفیقی را به کف آوری درنماز دلت متوجه به خدا خواهد بود وگرنه نه.
مرحوم علامه طباطبایی در اواخرعمر با برکت خود موقعی که در بستر بیماری افتاده بود در خواب شخصی که از آن جناب از چگونگی تحصیل حضور قلب در نماز پرسش کرده بود چندبار با عنایت خاصی فرموده بود: مراقبه، مراقبه. مراد آن بزرگوار از عبارت مزبوراین است که اگر می‏خواهید در نماز حواستان جمع خودتان باشد و از خدا غافل نشوید باید در طول شبانه روز وقتی که به کارهای دیگر اشتغال داریداهل مراقبه باشید زیرا اگر این حالت ملکه شما گردد و چنین صفتی بر شما غالب آید در نماز نیز این حالت برای شما محفوظ خواهد ماند همان طور که اگر در طول شبانه روز از خدا غافل باشید و غفلت ازحق در شما رسوخ کند در حال نماز نیز چنان خواهید بود و از آن خلاصی نخواهید داشت.
عوامل تحصیل حضور قلب بسیارند که به مهم‌ترین آنها اشاره می‌کنیم:
1ـ اهمیت دادن به عبادت. کسانی که عبادت (به معنای وسیع آن که شامل نماز و گفتن اذکار می‌شود) را سرسری می‌گیرند و نسبت به آن بی توجه هستند و به اهمیت آنها توجهی ندارند، حضور قلب نخواهند داشت. بر عکس کسانی که اهمیت می‌دهند و برای آنها سرمایه‌گذاری می‌کنند و وقت و فرصت بیشتری را صرف آنها می‌کنند، حضور قلب بیشتری خواهند داشت.
عارف بزرگ میرزا جواد آقا ملکی تبریزی (ره) می‌گوید: «حضور قلب سببش همّت آدمی است، زیرا قلب تابع همّت بوده و اگر همّت نماز و عبادت باشد،‌ قلبت هم نزد نماز حاضر خواهد بود و اگر همتت در پی چیز دیگری بوده است،‌قلبت هم غافل از نماز و نزد آن چیز خواهد بود، چون خداوند برای هیچ کس دو قلب قرار نداده است و برای احضار قلب در عبادت جز این که همتت را متوجه آن سازی راه دیگری نیست».(2)
2ـ احساس و درک عظمت و بزرگی خدا.
درک عظمت و بزرگی هر کسی بستگی به مقدار شناخت و معرفت به او دارد. هر مقدار این شناخت بیشتر شود، ‌بزرگی و عظمت او بیشتر جلوه‌گر خواهد شد. اگر کسی به عظمت و بزرگی خدا پی ببرد، ‌طبعاً‌خضوع و خشوع بیشتری در پرستش و عبادت خواهد داشت.
ابان بن تغلب می‌گوید: به امام صادق(ع) گفتم: علی بن الحسین(ع) را دیدم وقتی که به نماز می‌ایستاد، رنگ به رنگ می‌شد. فرمود: «آری او خدایی را که در برابرش ایستاده بود، کاملاً می‌شناخت».(3)
امیرالمؤمنین(ع) در وصف عارفان و خداپرستان واقعی فرمود: «عظم الخالق فی أنفسهم فصغر ما دونه فی أعینهم؛(4) آنان خدا را به عظمت و بزرگی شناخته‌اند. بنابراین هر چه غیر او است، در نظرشان کوچک جلوه می‌کند».
3 - آمادگی قبل از نماز: کسی که می‌خواهد در نماز حضور قلب داشته باشد، لازم است به مقدمات نماز توجه داشته باشد و وضو را به صورت کامل انجام دهد و قبل از نماز لحظاتی را با خدا خلوت کند. امام صادق (ع) می‌فرماید: «هنگامی که به قصد نماز به جانب قبله ایستادی، دنیا و آن چه در آن است و مردم و احوال آنها را فراموش کن. قلبت را از هر شاغلی که تو را از یاد خدا باز می‌دارد، فارغ ساز و با چشم باطن، عظمت و جلال خدا را مشاهده کن. به یادآور توقف خودت را در برابر خدا، در روزی که هر انسانی اعمالی پیش فرستاده‌اش را آشکار می‌سازد».(5)
4ـ جلوگیری از هرزگی قوة خیال:
یکی از بزرگترین عوامل حواس‌پرتی در نماز و عبادت،‌هرزگی و پراکندگی قوة خیال است. اگر قبل از نماز و هر عبادتی چند دقیقه‌ای به وسیلة ذکر خدا و مناجات و خواندن نمازهای مستحبی و تلاوت قرآن، خود را آمادة نماز کنیم، ‌ذهن از حواس پرتی و پراکندگی و از توجه به کثرت، به سوی وحدت معطوف می‌شود، ‌در نتیجه در نماز فکر انسان به این طرف و آن طرف متوجه نمی‌شود. کسی که قبل از نماز با دیگری بگو مگو و بحث داشته یا خوشحال یا ناراحت شده، اگر فوراً وارد نماز شود، نمازش تحت تأثیر آن افکار خواهد بود و حضور قلب نخواهد داشت.
5ـ توجه به معانی الفاظ عبادت (مخصوصاً نماز) و تفکر در افعال نماز مانند رکوع و سجود و این که نمازگزار بداند چه می‌گوید و چه می‌کند.
6ـ طول دادن و با تأنی انجام دادن نماز: اگر کسی رکوع و سجود را مقداری طولانی کند و با حال خوشی اذکار رکوع و سجود را بگوید، در حضور قلب مؤثر خواهد بود.
7ـ حالت خاصی در عبادت که بیانگر خضوع است، این حالت در خشوع که حالت قلبی است، تأثیر می‌گذارد. 
8- رعایت مستحبات نماز: از اسباب حضور قلب، رعایت احکام و آداب نماز است، مانند نگاه کردن به محل سجده در حال قیام، نگاه کردن بین دو پا در حال رکوع، نگاه کردن به دامن در حال تشهد و سلام و چسباندن دست‌ها به بدن در حال قیام و موارد دیگر که در رساله‌های توضیح المسائل نیز آمده است.
9ـ رعایت بعضی از آداب مانند به موقع خواندن و مواظبت بر وقت و به حالت کسالت داخل عبادت نشدن و... بسیار مؤثر است. 
10ـ ترک گناه یکی از مهم‌ترین عوامل توفیق در حضور قلب است. کسی که اهل معصیت و گناه باشد،‌توفیق باریابی به درگاه خدا نمی‌یابد
11- دوری از غذاهای شبهه ناک و حرام و اموالی که از طریق غیر مشروع به دست می‌آید در حضور قلب و ایجاد آمادگی درونی برای نماز و عبادات بسیار موثر است.
12- رعایت آدابی از قبیل مسواک زدن،‌انگشتر به دست کردن،‌عطر زدن و ... که باعث آمادگی و تمیزی و پاکی انسان می‌شود. این کارها موجب بهره‌برداری هر چه بیشتر از برکات معنوی عبادت می‌شود. 
با رعایت این نکات می‌توان نماز وعبادات و اذکار را بهترین برنامه زندگی‌ساز دانست.


پی‌نوشت‌ها:
1-نور، آیه 37
2. علی‌اصغر عزیزی، علل و درمان حواس‌پرتی در نماز، ص 107، به نقل از اسرار الصلوه.
3. همان،‌ص 114، به نقل از بحارالانوار،‌ج48، ص 236.
4. همان، به نقل از نهج البلاغه، فیض الاسلام، خطبة 184.
5. بحارالانوار، ج 84، ص 230.

 

موضوعات مرتبط: نماز
برچسب‌ها: نمار
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : چهار شنبه 17 / 12 / 1394

آرامش اعصاب روان تمدد تدریجی شاد شادی غم اندوه ذهنی بادرنجبویه ضعف استرس اضطراب خشم ارامش ویتامین روحیه پیری خواب بیخوابی ضداضطراب راه روش راهنمایی ورزش کاهش راهکارهای شغلی کنترل عصبانیت گیاهان دارویی فشارهای روانی فشار حمایت اجتماعی خانگی درمان گل گاوزبان تقویت آرامبخش حافظه تغذیه مبارزه موسیقی سردرد مقوی

آرامش اعصاب روان تمدد تدریجی شاد شادی غم اندوه ذهنی بادرنجبویه ضعف استرس اضطراب خشم ارامش ویتامین روحیه پیری خواب بیخوابی ضداضطراب راه روش راهنمایی ورزش کاهش راهکارهای شغلی کنترل عصبانیت گیاهان دارویی فشارهای روانی فشار حمایت اجتماعی خانگی درمان گل گاوزبان تقویت آرامبخش حافظه تغذیه مبارزه موسیقی سردرد مقوی



برای آرامش اعصاب، باید از مصرف چه غذاهایی پرهیز کرد؟
 

ارامش اعصاب روان

برای آرامش اعصاب، باید از مصرف چه غذاهایی پرهیز کرد؟

بیماری روحی، بیماری‌ای نیست که به  ‌طور ناگهانی و اتفاقی ایجاد شود. بلکه در اثر یک رشته علل پیش می‌آید.
خوشبختانه بعضی از دلایل بروز بیماری‌های روانی، صرفاً به تغذیه مربوط می‌شوند، بنابراین می‌توان با تغییر شیوه‌ی رژیم غذایی آن را برطرف کرد. از مدت‌ها پیش ثابت شده است، که کمبود ویتامین‌های گروه B می‌تواند یک نوع جنون بوجود اورد…
تحقیقات نشان می‌دهد، کسانی که تحت رژیم‌های غذایی فاقد ویتامین‌های گروهB قرار گرفته‌اند، به اختلال روانی،  اضطراب  شدید و افسردگی مبتلا شده‌اند.آرامش اعصاب.

 این چهار ماده عبارتند از: ۱- آدنین، ۲- تیامین، ۳- سیتوزین، ۴- گوآمین.
این چهار ماده در گوشت‌ها مانند گوشت گوساله یا گوسفند ،جگر، مغز و قلوه وجود دارد.
کمبود ویتامین های گروه B باعث ایجاد اختلالات عصبی مانند اضطراب شدید، افسردگی، عصبانیت و فشار عصبی می‌شود…
اضطراب شدید و ناراحتی عصبی دائمی، اغلب ناشی از کمبود ویتامین‌های گروه B بخصوص تیامین (ویتامین B1)، است و اگر رژیم غذایی شما سرشار از مواد نشاسته‌ای (کربوهیدرات‌ها) باشد، عواقب کمبود ویتامین شدیدترو بیشتر خواهد بود…

بت های قلبت را بشکن
چنانچه غذای شما حاوی  کلسیم  کافی نباشد، میزان کلسیم در بدن شما پایین خواهد آمد و درنتیجه اعصاب شما تحریک خواهد شد. شیر و فرآورده‌های آن، بهترین منبع کلسیم محسوب می‌شوند. پس لازم است مصرف آنها را جدی بگیرید.
منابع ویتامین های گروه B به طور کلی شامل: مخمر (ماءالشعیر)، جوانه گندم  و جو، غلات  و نان سبوس دار، جگر و انواع گوشت است…

 

مصرف این سه خوراکی موجب «آرامش اعصاب» می‌شود.

اگر می خواهید به آرامش اعصاب برسید، پیشنهاد میکنیم از این سه خوراکی استفاده کنید. 
مصرف ماست، شیر، ماهی، گردو، موز، خرما و انجیر، به دلیل داشتن اسید آمینه ضروری تریپتوفان، موجب آرامش اعصابمی‌شود….
 دکتر سید ضیاءالدین مظهری، عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران، با بیان این مطلب گفت: “افراد باید در طول روز، از تمام گروه‌های غذایی به صورت متعادل و متنوع استفاده کنند”.
وی گفت: “مصرف مواد غذایی حاوی اسیدآمینه تریپتوفان مانند ماست، شیر، ماهی، گردو، موز، خرما، انجیر، به آرامش اعصاب افراد کمک بیشتری می‌کند؛ از این رو توصیه می‌شود قبل از خواب یک لیوان شیر گرم با خرما یا انجیر بنوشیم”.
گردآوری: گروه سلامت سیمرغ

 

 

“راههایی برای بدست آوردن آرامش در هر شرایطی”

بعضی مواقع پیش می آید، که مرتب این طرف و آن طرف می دوید، حتی بیست دقیقه وقت برای تمدد اعصاب زمان ندارید. شاید قرار یک مصاحبه شغلی بسیار مهم داشته باشید، یا می خواهید نمایشگاه برگزار کنید، یا هر موقعیت دیگری که فشار روانی زیادی بر شما واردمی کند را بگذرانید…

(در این وضعیت احتمالاً به دنبال راهی می گردید تا بتوانید بر اعصاب خود مسلط شوید و مسئولیت های خود را به نحو احسن انجام دهید.) بنابراین سعی شده است، در ابن مقاله در مورد راههایی برای ایجاد آرمش روحی بحث می کنیم، که قبلاً توسط متخصصین امر به کار گرفته شده و موفق بوده است…

 راز خوشبختی انسان

 

 

دو میوه قرانی موجب «آرامش اعصاب»

انواع ماهی و آبزیان، تخم کدو و تخم کتان، گردو از منابع مهم امگا ۳ و گوشت بدون چربی، تخم ‌مرغ و حبوبات از منابع مهم آهن محسوب می‌شوند…
به گزارش «شیعه نیوز» به نقل از فارس، یک متخصص تغذیه گفت: مصرف ماست، شیر، ماهی، گردو، موز، خرما و انجیر، به دلیل داشتن تریپتوفان، موجب آرامش اعصاب می‌شود. سید ضیاءالدین مظهری افزود: افراد باید در طول روز، از تمام گروه‌های غذایی به صورت متعادل و متنوع استفاده کنند.

مصرف مواد غذایی حاوی تریپتوفان، مانند ماست، شیر، ماهی، گردو، موز، خرما، انجیر، به آرامش اعصاب افراد، کمک بیشتری می‌کند و بهتر است قبل از خواب یک لیوان شیر گرم مصرف شود.
وی اضافه کرد: ‌ویتامین‌های گروه B، به خصوص B3، با تولید سروتونین به رفع بی‌خوابی کمک می‌‌کنند. مواد غذایی حاوی اسید‌های چرب امگا۳ و آهن نیز از کم‌ خونی جلوگیری می‌کند و موجب خواب راحت می‌شود.

انواع ماهی و آبزیان، تخم کدو و تخم کتان، گردو از منابع مهم امگا ۳ و گوشت بدون چربی، تخم ‌مرغ و حبوبات از منابع مهم آهن محسوب می‌شوند. آرامش اعصاب…
 
وی با اشاره به اینکه کاهو و سیب، دارای ترکیبات آرامبخش هستند، افزود: از این رو بهتر است قبل از خواب یک سیب، خورده شود…

 

 زندگی محترمانه

 

راههای داشتن اعصاب آرام”

امروز بدترین روز زندگی خود را تجربه کـرده ایـد. کارفـرمـای شما در مقابل دیگران به شما توهین کرده و وقتی در راه برگشت از رستوران بودید، با اتـومـبیل خود تصـادف کرده و این باعث دیر رسیدن به جلسه بعد ازظهر گردیده و موجب برخورد شدیدتر کارفرما شده است…

هنگام مراجعه به خانه لیز خورده و با کمر روی زمین می‌افتیـد. بـا دردسـر فـراوان وارد اتومبیل شده و با سرعت هرچـه تمام به طـرف مـنـزل حرکت کرده و بدلیل سرعت غیر مجاز توسط پلیس جریمه می‌شوید. فکرش را بکنید…

بعد از تلو تلو خوردن و باز کردن درب منزل، فقط میخواهید استراحت کرده و آرامش خـود را بدست بیاورید. بنابراین ممکن است با یک نوشیدنی خنک و تماشای تلویزیون خود را آرام و ریلکس کنید. اما این کار توصیه نمی‌شود. شما قصد دارید استرس را از خود بیرون نمایید و هدف فقط استراحت کردن نیست. کارشناسان بر این نظرند، که بهترین راه برای ارامش اعصاب این است که فرد به تدریج احساسات خود را ارضا نماید.

 

 

“تمدد اعصاب تدریجی”

روش بعدی، یکی از تکنیکهای تست شده و مؤثر می‌باشد؛ که می تـوانـد فـرد را بـه حالت مطلقی به آرامش برساند. با بکار بردن این روش می تـوانـیـد احـساسـی تـازه و بـدور از ناملایمات بدست آورید. همانطور که قبلا نیز گفته شد، با گوش دادن به موزیکی دلپـذیر شروع کنید…

(سپس روی سطحی راحت دراز بکشید. چشمان خود  را بـسته و نـفـسی عـمـیق بکشید. اجازه دهید شکمتان به طرف بالا و پایین حرکت کند. در همان حـال کـه بـا آرامـش دراز کـشیده اید، روی پاک کردن ذهن خود تمرکز کنید.)

 

«بیاد داشته باشید که با یاد خدا دلها آرام می‌گیرند…»

ملاقات خدا

 

گیاهان دارویی مفید برای «آرامش اعصاب»

دکتر محمد حسین صالحی سورمقی،

 گیاهان دارویی مفید برای اعصاب را به شرح زیر نام می‌بریم: بنگ دانه – بید- پونه- تاتوره- تاجریزی سیاه- خشخاش- چای کوهی- شاهدانه – زرشک- گل مغربی- گریپ فروت- مارچوبه- کاسنی- گل محمدی- قهوه- نسترن- اسطوخودوس – بابونه – بادرنجبویه – بهارنارنج – جوی دوسر – جین سینگ – جینکو – چای – رازک – ریحان – زردچوبه – زعفران – سنبل الطیب – علف چای – کرفس – گل رنگ – گل ساعتی – گل گاو زبان – نعنا فلفلی– نعنا قمی…
در متن پایین، تعدادی از گیاهان دارویی مفید برای بهبود و رفع برخی ناراحتی های اعصاب را ذکر می کنیم، که تعدادی با هم و تعدادی به تنهایی استفاده می‌شوند.
این نکته ی خیلی مهم را باید متذکر شویم، که ذکر موارد استفاده ی این گیاهان دارویی، تنها بر اساس وظیفه اطلاع رسانی سایت می باشد و به هیچ عنوان به معنای تجویز یا تکذیب مورد درمانی ذکر شده نمی باشد. آرامش اعصاب.

 

 

«آرامش اعصاب»

 

ارامش اعصاب

آرامش اعصاب

?- یک قسمت گل بابونه، یک قسمت گیاه اسطو خودوس، یک قسمت برگ نعناع، دو قسمت ریشه سنبل الطیب، سه قسمت میوه رازیانه و سه قسمت گل و برگ پاخری را بکوبید (منظور از قسمت، نسبت مواد به هم می باشد) و با هم مخلوط کنید. (یک قاشق غذا خوری از این مخلوط را در یک لیوان آب جوش ریخته و مدت ?? دقیقه بگذارید تا دم بکشد. سپس آن را صاف کرده و روزی دو بار، هر بار یک فنجان صبح و شب میل کنید.)

 

 

“برای آرامش اعصاب، باید از مصرف چه غذاهایی پرهیز کرد؟”

میبایست از مصرف بیش از حد گوشت های سرخ شده پرهیز نمود. مواد غذایی کنسرو شده نیز به علت آن که حاوی مواد نگاه دارنده هستند، خطری برای سلامت افراد به حساب می‌آیند. ادویه جات، محرک اعصاب و روانند…

گرچه گوشت برای بدن لازم است، اما نباید در مصرف آن افراط کرد. به علاوه باید به خاطر داشت، که گوشت های سرخ شده نسبت به گوشت های آب پز شده؛ از خطر بیشتری برخوردارند، ترشی، سرکه و موادی که حاوی اسید هستند تنش زا بوده و باید در مصرف آنها دقت کرد. 
منبع:مجله ی حدیث زندگی

 

 نیروی کارما

 

 

“داروی طول عمر و آرامش اعصاب”

سمنو، داراى ویتامینهاى K-E-A و گروه ویتامینهاى B12,B8, B5, B3, B1 و مواد مهم دیگر مانند: فسفر، کرومیوم، روى، سلنیوم، آهن و مس است…  
سمنو، یکی از دسرهای سنتی ایرانی و مخصوص سفره هفت سین نوروزی است. سمنو را از عصاره جوانه گندم تازه و آرد کامل گندم، تهیه می‌کنند. سمنو خوشمزه وشیرین است و این در حالى است، که به آن هیچ نوع ماده شیرین کننده اضافه نمی‌کنند. دلیل شیرینى آن، ترکیب عصاره جوانه گندم با آرد کامل است؛ که طعم شیرین به آن می‌دهد.

گردآوری: گروه سلامت سیمرغ

 

 

“مصرف این سبزی باعث آرامش اعصاب می‌شود”

اگر دچار تشویش و استرس هستید و می خواهید آرامش اعصاب خود را به دست آورید، از این سبزی میل کنید.
یک متخصص تغذیه گفت: کرفس، به علت داشتن منیزیم و پتاسیم، باعث آرامش اعصاب و کاهش فشارخون و کلسترول خون می‌شود.
مسعود کیمیاگر افزود: کرفس، سرشار از ویتامین A و C است و می‌تواند تأمین کننده بخشی از نیازهای بدن به این ? ویتامین باشد.
وی گفت: در بین مردم رایج شده، که کرفس یا آب آن انسان را لاغر می‌کند؛ ولی اشتباه است. در کرفس ترکیبی وجود ندارد که لاغر کننده باشد…
این متخصص تغذیه اضافه کرد: “کرفس سبزی زیبا خوش عطر و پرخاصیتی است و در تغذیه مردم می‌تواند، جا داشته باشد. یک وعده غذای کرفس دار، بوی بد دهان را از بین می‌برد. احتمالاً موادی که در معده تولید می‌شوند، با مواد معطر کرفس ترکیب شده و از بوی بد دهان جلوگیری می‌کند. ? تا ? درصد آن اسانس یا عطر خوش بو کننده دهان است”. آرامش اعصاب.

وی افزود: کرفس، دارای مواد معدنی منیزیم و پتاسیم است؛ که برای آرامش اعصاب مفید و پر فایده است. کرفس، تقویت کننده معده، تقویت کننده اعصاب، ضد التهاب مفاصل، ضد باکتری، ضد افسردگی، ضد نفخ، هضم کننده، کاهش دهنده فشار خون، کاهش دهنده چربی خون و ادرار آور است.  
گردآوری : گروه سلامت سیمرغ

 خدا غم را نیافرید

 

 

“به اعصاب خود آرامش دهید!!”

 

 گل گاو زبان و پیشگیری

قرن‌هاست که برگهای گل گاو زبان، میهمان سالاد انسانها و میزبان زنبورهای عسل می‌باشند. گل گاو زبان، در پیشگیری از:
  * بروز تنشهای عصبی؛
  *  تجمع خلط در عفونتهای تنفسی موثر است.

 

تقویت اعصاب و عضلات با این خوراکی” 
  
خرما ماده غذایی مقوی، مغذی و مناسبی برای شروع افطار است؛ چون کالری زود هضمی داشته و سریع جذب بدن می‌شود!
در میان انواع خرما و فرآورده‌هایش، انتخاب رطب تازه، بهترین کار است؛ زیرا در کنار مواد معدنی بسیار، ویتامین‌های گروه B و C فراوانی نیز دارد. از سوی دیگر، خرما، منبع فیبر نامحلولی است؛ که در دستگاه گوارش حل نشده و موجب حجیم شدن محتویات روده می‌شود و از بروز یبوست جلوگیری می‌کند…
 به همین دلیل توصیه می‌شود، در ماه مبارک رمضان در وهله اول آب فراوان، بعد میوه و سبزی، غلات تصفیه نشده و سبوس‌دار و حتما روزی سه عدد خرمای تازه، استفاده  شود!

 

گیاهان دارویی ارامش اعصاب

درمان آرامش اعصاب

برخی به اشتباه گمان می‌کنند خرما، چون قند بالایی دارد سبب چاقی می‌شود، در حالی که حقیقت چیز دیگری است؛ اینکه بیش از نیاز غذا بخوریم. حال این غذای اضافی می‌تواند هر چیزی باشد. بنابراین، با خوردن خرما به همراه زولبیا‌ بامیه، حلوا و دیگر مواد شیرین و چرب بیش از نیاز روزانه به انرژی است؛ که اضافه وزن به وجود می‌آید. آرامش اعصاب.

از آنجا که سه عدد خرما، تقریبا بین ?? تا ?? کیلوکالری دارد، در صورتی که فردی علاقه مند است؛ که از فرآورده‌های خرما نظیر شهد یا شیره آن بخورد، باید حتما میزان کالری درج شده روی بسته‌بندی‌اش را بخواند و در حجم مساوی و مناسب از فرآورده‌ها استفاده کند!
(کاملا روشن است، که مصرف کلوچه و شیرینی حاوی خرما، کالری بالاتری دارد و در درجه اول متخصصان تغذیه مصرف خرمای تازه را سفارش می‌کنند و معتقدند خرما، بهترین شیرینی ماه مبارک رمضان برای افطار است.)

خرما، آهن بالایی دارد و به همین دلیل مصرف آن به افراد کم‌خون، نیز توصیه می‌شود. همچنین به دلیل داشتن منیزیم، به آرامش اعصاب و ضعف ماهیچه‌ها کمک می‌کند؛ زیرا این ماده معدنی روی اعصاب و ماهیچه‌ها تاثیر مستقیم گذاشته و موجب تقویت شان می‌شود. ویتامین‌های گروه B موجود در این میوه هم، با دخالت در چرخه تولید انرژی از غذاهای خورده شده وتقویت اعصاب، فایده های این میوه را بیش از پیش برای همه آشکار و روشن ساخته است…  
گردآوری: گروه سلامت سیمرغ

 

 

«آرامش اعصاب»

روح قدیس اسمانی

 

وسواس های غذایی

تداخلات غذایی و حذف کربوهیدرات ها، یکی از وسواس های مهم که بسیاری از افراد، به خصوص خانم ها به آن مبتلا می‌باشند، عدم مصرف یا دریافت ناکافی مواد نشاسته ای از قبیل نان، برنج، ماکارونی و حبوبات، به دلیل  ترس از افزایش وزن و چاقی است.

در مطلب قبل، در مورد تأثیر تغذیه‌ی صحیح در حفظ سلامت انسان و پیشگیری از بیماری ها صحبت و بر این نکته تکیه شد؛ که تغذیه در صورتی برای انسان مفید است؛ که از سه ویژگی کفایت، تعادل و تنوع برخوردار باشد، ولی چنانچه هر یک از این سه دچار اختلال شود، می تواند به سلامت انسان لطمه وارد کند….

همچنین در مورد وسواس های غذایی نیز صحبت  شد و در این مطلب ادامه ی وسواس های غذایی را پی می گیریم: * در برخی یافته های علمی تغذیه ای، عنوان می شود که مصرف برخی مواد مغذی در جذب بعضی دیگر از مواد اختلال بوجود می‌اورد؛ – مثلا مصرف کلسیم، جذب آهن را کاهش می دهد و یا آهن از جذب روی جلوگیری می کند، یا مصرف بعضی سبزیجات به علت داشتن اگزالات، جذب آهن و کلسیم را مختل می‌کند. آرامش اعصاب.

منبع : همشهری آنلاین

 

 بتهای قلبت را بشکن

 

روش خانگی برای درمان اضطراب”

 چای رزماری، نیز تاثیر آرامش بخشی روی اعصاب دارد. بر اساس دو مطالعه ای که در مطب دندانپزشکی صورت گرفتند، معلوم شد که پخش کردن بوی روغن خاص پرتقال در هوا، می تواند اعصاب بیماران مضطرب را آرام کند. برای بهره مندی از تاثیر آرامش بخش رزماری، از چای آن استفاده کنید…

 (امروزه متخصصان دریافتند که این گیاه تاثیر آرامش بخشی روی اعصاب دارد. در این مقاله توصیه شده است، که برای بهره مندی از تاثیر آرامش بخش رزماری، از چای آن استفاده کنید.)

بو کردن رزماری، هم می تواند باعث ارامش شما بشود و می توانید از عطر این گیاه برای کاهش اضطراب استفاده کنید. علاوه بر این ها تنفس عمیق، یوگا و مدیتیشن نیز می توانند به شما آرامش بدهند…
   منبع : تبیان 
کرفس، جوش ها و لک های پوستی را از بین می برد؛ کرفس به دلیل مواد معدنی منیزیم و پتاسیم، برای آرامش اعصاب و بیماری های روحی مفیدو موثر است.
   منبع : سلامت نیوز

 

 

پسته برای سلامت قلب و آرامش اعصاب مفید است”

پسته برای آرامش قلب و آرام کردن اعصاب مفید است و مصرف آن برای باز کردن مجاری کبد توصیه می‌شود. 
   منبع : همشهری آنلاین

     راز خوشبختی انسان و راه سعادت بشر

 

“دم کرده گل گاوزبان آرام کننده اعصاب و تصفیه کننده خون است”

یک متخصص تغذیه گفت: گل گاوزبان آرام کننده اعصاب، تصفیه کننده خون، عرق آور و ادرار آور است، کلیه ها را تقویت و سرماخوردگی را بهبود می‌بخشد. این متخصص تغذیه اضافه کرد: گل گاوزبان را همراه با لیمو امانی دم کرده و مصرف می کنند و مصرف آن باعث آرامش اعصاب، می‌شود…  
 منبع : سلامت نیوز 

 

  
“ریلکسیشن (تمدد اعصاب)”
 
اولین قدم در یوگا، یادگیری آرامش دادن به ذهن و جسم است. در اینجا یاد می گیریم، که چرا ریلکسیشن در تمرین یوگا، ضروری و لازم است و تکنیکهای مختلف ریلکسیشن را می‌اموزیم؛ که چگونه جسم و روح را آرامش می‌دهند. در اینجا با ریلکسیشن (تمدد اعصاب)، که بخش ضروری یوگا است آشنا می شویم. برای تمدد اعصاب، باید از نظر روحی، فیزیکی و جسمی آماده شویم. برای آرامش دادن به جسم، شما می توانید از ساواشانا (جسد)، استفاده کنید! آرامش اعصاب.

در این حرکت، روی زمین دراز می‌کشیم و هر قسمت بدن را ابتدا منقبض کرده و سپس رها می سازیم. این عمل را Tense و Relax  می‌گوییم. تا زمانیکه بدن خود را منقبض نکرده باشیم، متوجه آرامش بوجود آمده بعد از آن نمی‌شویم…
به مرور زمان با انجام این عمل، ذهن به ماهیچه‌ها یاد می‌دهد، که منقبض شوند و به شما تلقین می‌شود که آنها را رها کنید. با تمرینهای روزانه، کم کم یاد می‌گیرید که ذهن ناخودآگاه خود را برای کنترل ماهیچه های غیر ارادی، نظیر قلب، سیستم گوارش و باقی ارگانها نیز بکار ببریم.

تهیه و ترجمه: گروه سلامت سیمرغ

 زندگی محترمانه

 

 

“مغز به کدامیک سریعتر پاسخ می‌دهد: شادی یا غم؟”

آیا می دانید مغزتان در چه شرایطی به سیگنالهای محیطی سریعتر پاسخ می دهد، هنگامی که شاد هستید یا غمگین؟
پژوهشگران اسپانیایی دریافتند، که مغز انسان نسبت به سیگنالهای مثبت صورتهای شاد در مراودات اجتماعی، سریعتر از سیگنالهای منفی ناشی از اندوه، واکنش نشان می دهد. تحقیقات گذشته نشان می داد، که مغز انسان تنها پس از ??? هزارم ثانیه بعد از مشاهده صورت افراد، در مراودات اجتماعی نسبت به مردم یک برداشت اولیه می کند.
اکنون محققان دانشگاه بارسلونا، با بررسی ?? دانشجوی رشته روانشناسی، تفاوتهای میان نیمکره‌های مغزی آنها را در درک سیگنالهای مثبت و منفی صورت افراد دیگر بررسی  کردند. در این آزمایش از تکنیک “میدان بینایی تفکیک شده” استفاده شد. نتایج این تحقیقات، که در نشریه علمی Laterality منتشر شده است؛ نشان می دهد، که نیمکره راست در فرایندهای احساسی بهتر عمل می‌کند و در این عملکرد، فرایندهای شادی و صورتهای شگفت زده را بهتر از صورتهای غمگین و یا وحشتزده درک می‌کند…
به گفته این محققان، بیانات مثبت بسیار سریعتر و دقیقتر از بیانات منفی درک می شوند؛ بنابراین در مغز، شادی و شگفت زدگی سریعتر از ترس و ناراحتی، پردازش می‌شوند.
گردآوری: گروه سلامت سیمرغ
 

 

 

چند راه کنار آمدن با غم و اندوه مرگ”

پذیرش احسا‌س‌تان: غم، اندوه، اشک، احساس تهی شدن و غیره موضوعی طبیعی است.
سعی نکنید تا عواطف و احساسات‌تان، همچون خشم، گناه، ناامیدی یا درد را انکار کنید.
اجازه بدهید که سایرین به شما کمک کنند: با غذا آوردن برای شما، مراقبت کردن، برطرف کردن نیازهای روزمره‌تان، …
احساسات‌تان را از طریق اشک‌، صحبت با سایرین و… ابراز کنید.
احساس نکنید که شما باید قوی و شجاع و آرام باشید، اگر چه این حق را دارید.
روزها را همان‌گونه که هستند بپذیرید و آماده مواجهه با آینده باشید.
به خودتان، فرصت و زمان بدهید تا دردها، درمان و زخم‌ها، التیام یابند.
مراسم بزرگداشت را فراموش نکنید…
فکر نکنید، حق ندارید ناراحت باشید؛ بلکه  سوگواری، امری طبیعی است.
به دنبال مشورت‌های تخصصی باشید، البته اگر هنوز پس از شش ماه، ناراحتی و غصه‌تان رفع نشده. موارد درمانی می‌تواند کاملا موثر بوده و از مشکلات روان‌شناختی آتی پیشگیری کند.
گردآوری: گروه سلامت سیمرغ

 ملاقات خدا

 

 

“با خودت قشنگ‌تر حرف بزن”

همه ما گاهی با خود صحبت می‌کنیم و این صحبت‌ها در واقع همان افکار مثبت یا منفی است، که گاهی آن را با صدای بلند و گاه در ذهن خود می‌گوییم. اگر حرف‌های ما با خودمان مثبت باشد، موجب آرامش بیشتر و کنترل استرس می‌شود، اما اگر منفی باشد، موجب شدت استرس می‌شود.
به گفته روان‌شناسان این گفتگوها بازتاب حالات عاطفی ما هستند و اعتماد به نفس، دیدگاه، انرژی، عملکرد و ارتباط با دیگران را تحت تاثیر قرار می‌دهند…

پس بهتر است، با به کار بردن روش‌های زیر گفتگوهای درونی منفی خود را به مثبت تبدیل کنیم و از نتایج خوب آن بهره‌مند شویم.
* بهتر است به جای اینکه روی مشکل تمرکز کنید، به راه حل آن فکر کنید. همه مشکلات راه حل دارند. از خود بپرسید: «چه‌طور می‌توانم این وضعیت را تغییر دهم؟»
*سعی کنید این جمله را که «هر اتفاق بدی یک فاجعه است.» به کار نبرید. واقع بین باشید و از ترساندن خود دست بردارید، پس بهتر است بگویید «بله ممکن است به دلیل اشتباهات کوچک اتفاق بدی بیفتد اما فاجعه‌ای در کار نیست.»

 *با تصویرسازی ذهنی پیشاپیش در مورد خود و دیگران، فرصت شناخت افرادی را که در ذهن خود کلیشه کرده‌اید، از دست ندهید…

بهتر است با خود بگویید «همه ما انسان‌هایی هستیم با شخصیت‌هایی منحصر به فرد، هر کدام از ما نقاط ضعف و قوتی داریم.»
*همه بایدها، پیش فرض قوانین و استانداردهای رفتاری هستند، که وجود واقعی ندارند. مثلا شما ملزم به رعایت قوانین رانندگی هستید، اما در هوش شما «باید» وجود ندارد. پس به جای اینکه بگویید «من باید باهوش‌تر از این باشم»، بگویید«من می‌توانم از این باهوش‌تر باشم.»
*«همیشه»، «هرگز» و «هیچ‌» کلماتی مبالغه‌آمیز برای نشان دادن واقعیت هستند. پس نگویید «من همیشه زیاد غذا می‌خورم، بنابراین هرگز لاغر نخواهم شد» بهتر است بگویید: «من اغلب بیش از حد غذا می‌خورم، اما می‌توانم این عادت را تغییر دهم»
* سعی کنید واقعیت را با سیاه و سفید دیدن تحریف نکنید. فکر نکنید که تلاش شما باید، یا به شکست کامل تبدیل شود یا به پیروزی کامل. ممکن است بگویید «یا با ورزش کردن تا روز جمعه دو کیلو لاغر می‌کنم یا اینکه اصلا ورزش را کنار می‌گذارم» به جای اینکه بگویید: «من می‌خواهم با ورزش کردن تا روز جمعه دو کیلو لاغر شوم. حتی اگر یک کیلو هم لاغر شوم نشان می‌دهد که ورزش مفید بوده است اگر هم همان وزن ماندم با رژیم غذایی و ورزش سعی می‌کنم خود را لاغرکنم». درمان

قانون کارما
*برچسب‌های منفی ابزارهایی هستند، که اعتماد به نفس را کاهش می دهند و پایین می‌اورند. مثلا وقتی به خود می‌گویید «من احمق هستم» این تبدیل به بخشی از هویت شما می‌شود و موجب می‌شود از خود متنفر شوید.

به جای این به یاد بیاورید؛ که اشخاص تنها مجموعه‌ای از نقایص و اشتباهات نیستند، ممکن است رفتار شما بعضی مواقع اشتباه باشد، اما این به معنای حماقت نیست. پس بگویید «هر انسانی ممکن است اشتباه کند و من هم مثل همه انسان‌ها»
* وقتی کسی به شما راه حل مناسب و ممکن نشان می‌دهد، سعی کنید به آن گوش دهید و بپذیرید؛ نه اینکه بگویید بله اما… و هزاران دلیل بیاورید، که این راه حل خوب نیست.

گردآوری: گروه سلامت سیمرغ

 

 

“آیا شاد بودن ژنتیکی است؟!”

بسیاری از ما فکر میکنیم، که داشتن خانه ای بزرگتر، شغل بهتر، یا برنده شدن در قرعه کشی های بزرگ، زندگی ما را بهتر خواهد کرد… 
مطالعات ژنتیکی بروی چهارهزار دو قلو ثابت کرده است، که ?? درصد میزان شادی افراد ارثی است. ولی حتی اگر شما ژنهای بداخلاقی را به ارث برده باشید، دلیلی وجود ندارد که زندگی بی لذتی داشته باشید. فقط نباید هدف زندگی خود را بروی چیزهایی مثل سلامتی جسمی، ثروت، تحصیلات و قیافه ی خوب و … متمرکز کنید…

این موارد شادی‌های زودگذر را برایتان ایجاد می‌کنند. به جز وقتی که خیلی فقیر باشید و یا در بستر مرگ باشید، زندگی فقط دارای ?? درصد خوشی و خرسندی است. ?? درصد بقیه بستگی به این دارد، که شما برای شاد بودن چه فعالیت هایی انجام دهید…

آرامش اعصاب روان تمدد تدریجی شاد شادی غم اندوه ذهنی بادرنجبویه ضعف استرس اضطراب خشم ارامش ویتامین روحیه پیری خواب بیخوابی ضداضطراب راه روش راهنمایی ورزش کاهش راهکارهای شغلی کنترل عصبانیت گیاهان دارویی فشارهای روانی فشار حمایت اجتماعی خانگی درمان گل گاوزبان تقویت آرامبخش حافظه تغذیه مبارزه موسیقی سردرد مقوی.

 خدا غم را نیافرید

 

 

“قدرت خنده”

Will Wilkinson تحلیلگر سیاسی انستیتو «سی ای تی او» میگوید: “آمریکایی ها با هر نوع خلقی، دلیل های زیادی دارند تا بخندند. ما از ?? درصد مردمی‌که تا کنون بروی زمین زندگی کرده اند، ثروت و سلامت بیشتر و بهتری داریم و بیشتر از هر کس دیگری احساس شادابی و نشاط بیشتری میکنیم.
 Gretchen Rubin میگوید، تلاشش برای رسیدن به سرزندگی، به زندگیش معنی داده است: “متوجه شدم، که با تلاش زیاد میتوانم؛ نقطه روشنایی در وجودم بوجود بیاورم، اینکه هر روز دقایقی را از حالت رسمی‌ و خشک همیشگی بیرون روم، دقایقی را آزادانه بخندم و هر روز صبح بزنم زیر آواز. با این روشها یاد گرفتم که چگونه در اعماق وجودم تغییراتی ایجاد کنم.

 

دارویی شگفت انگیز برای شاد زیستن(?)
 تهیه و ترجمه: گروه سلامت سیمرغ
 

 

«آرامش اعصاب» با خوردن غذا

 نه تنها غذاها بر وضعیت روانی افراد تاثیر می گذارند، بلکه می توانند در بهبود برخی از نابسامانی های روحی نیز مؤثر باشند.
   (تا به امروز، فقط در مورد تاثیرات چاق کننده و لاغر کننده تغذیه صحبت شده است. ولی دانشمندان، گام را از تاثیرات چاقی و لاغری غذا فراتر نگذاشته اند.) آنها در زمینه تاثیرات روحی و روانی مواد غذایی، به نتایج جالب و باور نکردنی دست پیدا کرده اند. آنها معتقدند نه تنها غذاها بروضعیت روانی افراد تاثیر می‌گذارند؛ بلکه می توانند در بهبود برخی از نابسامانی های روحی مؤثر باشند.

درمان آرامش اعصاب

ارامش اعصاب

افسردگی، از جمله بیماری های روانی شایع در جهان است. محققان به این نتیجه رسیده اند، که غذاهای دارای منبع امگا ۳ و ویتامین D اثرات این بیماری را کاهش میدهد. جوانه گندم، گردو، سبزی های دارای برگ سبز و همچنین غذاهای دریایی منبع غنی از امگا ۳ می‌باشند.

از سوی دیگر، ویتامین D به میزان زیاد در غذاهای دریایی، زرده تخم مرغ و لبنیات دیده می‌شود. البته باید گفته شود، که نور خورشید نیز منبع بسیار خوبی از ویتامین D می‌باشد.
ازطرفی، اضطراب است که ازآن به عنوان سرچشمه بیماری های روانی، ذکر می شود و می توان با خوردن غذاها و خـوراکی هایی که سرشـار از ویتـامین B هستند؛ آرامـش را برای خود به ارمغــان آورده و اضطراب را از خود دور کنید. ویتامین B ترشح هورمون سروتونین را، که تامین کننده آرامش است؛ افزایش داده و شما را از افکار استرس زا دور می‌کند. یک کاسه بزرگ ماست، به علت داشتن ویتامین B12 می تواند اضطراب را از شما دور نماید. 
در محیط اطراف ما محرک هایی که ما را عصبی می کنند زیاد هستند. در مواقعی که عصبی هستید، یقینا اگر فشار خونتان را اندازه بگیرید خواهید دید؛ که درجه فشار سنج درجه ای بالا را نشان می دهد. پتاسیم، که می توان آن را در سیب زمینی، لوبیا سفید، ذرت و موز یافت؛ می تواند در لحظات عصبانیت فشار خونتان را پایین بیاورد و باعث رفع عصبانیت شما شود. 
هستند بسیار افرادی که از خواب شبانه معترضند. خوراکی هایی که دارای منیزیم هستند، مانند عدس، نخود و اسفناج؛ می توانند خواب عمیق و راحتی برای تان به ارمغان آورند.

 

روح قدیس اسمانی

 

آرامش ذهنی”
 
هر که هستید و هر کجا زندگی می کنید، آرامش را به زندگی خویش دعوت کنید و آن را در ذهن خود جایگزین سازید. 
اگر کلام و رفتار شما قرین آرامش باشد، بدون شک این ویژگی به دنیای اطراف شما نیزسرایت خواهد کرد. (به خاطر داشته باشید، برای رسیدن به این وضعیت، لازم است برخی قابلیت های و یژه را در خود پرورش دهید و شرایط خاصی را در زندگی خویش بوجود اورید.) رعایت نکات زیر، مقدماتی است که به شما کمک می کند در این مسیر گام بردارید: 
۱)  یاد بگیرید که گاهی  مسائل را رها کنید. درمان
بدین معنا که به هر مسئله ای دائما گره نخورید. وقتی همیشه و همه جا در فکر مسائل خود هستید و به مرور کردن آنها در ذهن خود می پردازید، در واقع همیشه بار اضافه ای را با خود حمل می کنید؛ که این خود باعث ایجاد اضطراب و استرس درشما می گردد. آرامش اعصاب. بیاموزید که با یک ذهن رها و آزاد زندگی کنید. این امر به شما کمک می کند، که با هر محرک کوچک و یا مانع جزئی آشفته نشوید.

۲) به خود و خدای خود ایمان داشته باشید.

اگر به خود و خدای خود ایمان داشته باشید، به راحتی از عهده مشکلات زندگی برخواهید آمد و ثابت قدم و مطمئن در راه رسیدن به اهداف خود گام خواهید برداشت و موفق خواهید شد.

۳) مثبت اندیش باشید.

بهترین راه برای ارامش  اعصاب این است که فرد به تدریج احساسات خود را ارضا نماید.

امروز بدترین روز زندگی خود را تجربه کـرده ایـد

اگر ذهن مثبت اندیشی نداشته باشید، همه چیز می تواند بی فایده و بی ثمر باشد. داشتن نگرش مثبت و امید، بهترین سلاح در مقابل ترس و اضطراب است.

۴) نسبت به انتظارات و برنامه ریزی های خود واقع بین و منطقی باشید.

توانایی های خود را در موقعیت های خاص بشناسید و نسبت به عدم توانایی ها و ضعف های خود واقع بین باشید. هرچقدر نگرش شما نسبت به مسائل زندگی منطقی تر باشد، به آرامش بیشتری می‌رسید.

 

۵) نسبت به انسان ها، عشق بی قید و شرط خود را نثار کنید.

شما می توانید از دوستان، هم اتاقی ها و هم کلاسی های خود اغاز کنید. (یاد بگیرید که آنها را بدون قید و شرط  دوست بدارید، در مقابل ضعف های آنها صبور باشید و خطاها و سستی هایشان را ببخشید.) هر چقدر نسبت به دیگران بخشش بیشتری داشته باشید، احساس شادی و خرسندی بیشتری را تجربه خواهید کرد.


۶) معنای فداکاری را لمس کنید.

دست بخشش داشته باشید، ولی انتظار بازگشت نداشته باشید. دیگران را به شیوه خودشان خوشحال کنید. (به افراد بی پناه، یتیم و فقیر کمک کنید. برای آنهایی که خواهان یاری شما هستند، پشت و پناه و تکیه گاه باشید و بدون آنکه منتی بر آنها بگذارید تکیه گاهشان باشید.) هرچقدر بیشتر ببخشایید، از الزامات و قید و بندها، بیشترازاد و رها خواهید شد. درمان.

۷) افکار خود را بازسازی کنید.

در افکار و عقاید خویش نسبت به شخص خود، بازنگری کنید. یاد بگیرید، در مقابل خود صبور باشید و ارزشها، استعدادها و مهارت های خود را ارج نهید. خود را بدون هیچ قید و شرطی دوست داشته باشید. هرگونه ترس و تردید غیرمنطقی که در مورد خود دارید، کنار بگذارید. (اگردیدگاه مثبت و سالمی را در مورد خود داشته باشید، می اموزید که خود را بدون قید و شرط قبول داشته باشید.)

 

 بت های قلبت را بشکن

 

راهی جدید برای «آرامش اعصاب‏»

 

“ماساژ با سنگ”

ترجمهء راضیه کاظم‏زاده ایرانشهر
ماساژ با سنگ، جدیدترین راه برای آرامش‏ اعصاب در این روزها است. برای این منظور، سنگ‏ها را گرم می‏‌کنند و پاها را روغن می‏‌زنند، سپس سنگها را بین انگشتان پا قرار داده و به‏ نقاط مخصوصی که به اعصاب مربوط است، فشار می‌‏آورند.

این نوع ماساژ بسیار گران است‏ و در کشورهای اروپایی و امریکایی ??? دلار قیمت دارد. ولی شما می‏توانید این ماساژ را در خانه انجام دهید. از همسرتان بخواهید که در این کار به شما کمک کند. برای این کار به‏ تعدادی سنگ نرم(یک سنگ بزرگ و ? سنگ‏ کوچک) و همچنین لوسیون احتیاج دارید.

سنگ‏ها را در دست بگیرید تا کمی گرم شوند. سپس آنها را بین انگشتان بگذارید. به پاها لوسیون بمالید و بالا و پائین انگشتان پا را ماساژ بدهید. با ماساژ انگشتان پا، در واقع انرژی به‏ ماهیچه‏‌های سر و گردن شما منتقل می‏‌شود. از سنگ بزرگتر برای ماساژ کف پا استفاده کنید. با این کار دستگاه‏های داخلی بدن و همچنین‏ تنفس شما تقویت می‏‌شود و احساس آرامش‏ می‏‌کنید. آرامش اعصاب.

 

“تأثیر استرس بر روی دندان‏ها”

آیا شما هم جزو آن دسته از افرادی هستید، که‏ وقتی صبح از خواب بیدار می‏‌شوید، در آرواره‏ها و شقیقه‌‏ها و سر خود احساس درد می‏‌کنید؟ و هر چه فکر می‏‌کنید نمی‏توانید سبب آن را پیدا کنید؟ احتمالا شما هم مانند بسیاری افراد دیگر به‏ خصوص خانم‏ها بدون آنکه متوجه باشید، در خواب دندان‏های خود را به هم فشار داده، یا حتی‏ آن‏ها را به هم می‏‌سائید. (بهتر است از دندانپزشک خود وقت بگیرید و از او بخواهید، که از دندان‏های شما قالب گرفته و برایتان گارد دندان تهیه کند، تا شب آنرا میان دندانها گذاشته‏ و راحت بخوابید، مطمئن باشید دیگر از درد خبری نخواهد بود.)

 راز خوشبختی انسان

 

“آرامش داشته باشید و ساکت بنشینید”

OOOOOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO
OOOOOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO
OOOOOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO
OOOOOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO
OOOOOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO
OOOOOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO
OOOOOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO COOOOOOOOOOOOOOO
OOOOOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO
OOOOOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO
OOOOOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO
OOOOOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO

– حالا حرف Nرا بیابید. کمی مشکل‌تر از قسمت‌های بالا می‌باشد.

MMMMMMMMMMMMMMMMMMM MMMMMMMMMMMMMMMM MNMMMM
MMMMMMMMMMMMMMMMMMM MMMMMMMMMMMMMMMM MMMMMM
MMMMMMMMMMMMMMMMMMM MMMMMMMMMMMMMMMM MMMMMM
MMMMMMMMMMMMMMMMMMM MMMMMMMMMMMMMMMM MMMMMM
MMMMMMMMMMMMMMMMMMM MMMMMMMMMMMMMMMM MMMMMM
اگر شما قادر بودید که این دو تست را انجام دهید، شما دیگر هیچ وقت نیاز به دکتر اعصاب و روان نخواهید داشت.
مغز شما عملکرد خوبی دارد و از بیماری آلزایمر در امان خواهید بود.

 

 

“گیاه دارویی بادرنجبویه”

بادرنجبویه Bee Bim
نام علمی Melissa officinalis
بادرنجبویه، گیاهی است علفی، از خانواده نعناع که به ارتفاع یک متر می رسد. ساقه های این گیاه راست، با مقطع چهارگوش می‌باشد و دارای برگهای مختلف بیضی شکل است. از بغل برگها گل هایی با کاسبرگهای رنگی روییده می‌شود که اول زرد رنگ، بعد سفید و سپس به بنفش تبدیل می‌شوند. این گیاه بوی لیمو می‌دهد. (میوه این گیاه، فندقه و چهار قسمتی است و تمام گیاه پوشیده از پرزهای ریز می‌باشد؛ که قسمت برگ و سرشاخه های جوان گیاه قابل استفاده است.) این گیاه بیشتر در مناطق شرق و شمال کشور یافت می‌شود. طبیعت این گیاه گرم و خشک است.

 زندگی محترمانه

 

 

“موارد استفاده از بادرنجبویه”

این گیاه آرامبخش خفیف و خواب آور ملایم است. تنظیم کننده و درمانگر ناراحتی های معده و روده است و برای تحریک ترشحات صفراوی، ضد اسپاسم و ضد سردرد استفاده می گردد. 
از این گیاه بصورت دم کرده برگ های خشک آن به مقدار ??? تا ??? گرم استفاده می‌شود. 
موارد احتیاط:
در مصرف آن درهنگام اختلالات تیروئیدی، باید محتاط بود. 
ابوعلی سینا می‌فرماید: جوشانده بادرنجبویه با کاکوتی یا گل پونه، برای رفع طپش قلب و لرزش اعضاء بدن مفید است. 
رازی می فرماید: برای رفع بی قراری و عصبانیت، ازجوشانده این گیاه به میزان یک قاشق غذا خوری در دولیوان آب، به مدت ? شب استفاده نمائید؛ تا به آرامشی مطبوع دست یابید!

 

 

«آرامش اعصاب» خود را از «سیب» بخواهید.

یک متخصص تغذیه اعلام کرد: چای پوست سیب، می‌تواند نوشیدنی آرام‌بخشی برای اعصاب باشد.
دکتر ملاحت دادخواه، متخصص رژیم درمانی و تغذیه، با بیان این مطلب تصریح کرد:‌ “سیب، غنی از ویتامین‌های گروه B، منیزیم و فسفر است، به همین جهت در تقویت اعصاب نقش بسزایی دارد.”
وی ادامه داد: “تحقیقات جدید نشان می‌دهد، دم کردن پوست سیب و شیرین کردن آن با اندکی عسل، نوشیدنی آرام‌بخشی می‌شود؛ که بهترین دارو برای تسکین اعصاب متشنج و خصوصا اضطراب است.”
دکتر دادخواه همچنین بیان کرد: “خاصیت اعجاب‌انگیز دیگری که منحصرا در سیب است، به توانایی این میوه در منبسط کردن اعصاب ناحیه صورت مربوط می‌شود. به همین دلیل است که زمان خوردن سیب احساس می‌کنیم؛ تنشی که تا پیش از این در عضلات صورت، خصوصا ناحیه فک داشته‌ایم، برطرف شده است…

 

ملاقات خدا

 

“اگر به دنبال آرامش اعصاب هستید، اینها را بخورید!”

برخی از بیماری های روانی، فقط و فقط مربوط به تغذیه نا مناسب می‌شود و با تغییر شیوه رژیم غذایی و یک برنامه غذایی مناسب، می توان آن را برطرف کرد. برای مثال؛ افرادی که در تغذیه روزانه خود از ویتامین های گروه B استفاده نمی کنند، دچار اختلال های روانی، اضطراب شدید و افسردگی هستند. درمان.
پس می توان نتیجه گرفت، کمبود ویتامین‌های B می‌تواند یکی از علل اصلی بعضی از اختلالات روانی باشد. مغز اشخاصی را که در حالت جنون از دنیا رفته بودند و مغز اشخاصی که با مرگ‌های ناگهانی و به‌طور عادی مرده بودند، توسط گروهی از دانشمندان سوئدی، تشریح و مقایسه شده است. آنها دریافتند که چهار ماده در مغز اشخاص عادی وجود دارد؛ که در مغز کسانی که در اثر جنون جان خود را از دست داده بودند، وجود ندارد. این چهار ماده عبارت است از: ۱- آدنین، ۲- تیامین، ۳- سیتوزین، ۴- گوآمین…
قابل ذکر است، این چهار ماده در گوشت‌ها، مانند گوشت گوساله یا گوسفند، جگر، مغز و قلوه وجود دارد.
همچنین چنانچه غذای شما حاوی کلسیم کافی نباشد، میزان کلسیم در بدن شما پایین خواهد آمد و در نتیجه اعصاب شما تحریک خواهد شد. از شیر و فرآورده‌های آن، که از بهترین منبع کلسیم بشمار می‌روند، استفاده کنید…

 

 

“خانه آرام اعصاب آرام”

استرس و ناراحتی روانی، در خانه شلوغ و درهم ریخته تشدید می‌شود. خلق خانه ای آرام، می تواند به شما تسکین و آرامش هدیه دهد و خلاقیت و کارایی شما را نیز افزایش دهد. این کار نیاز به  تلاش زیادی ندارد و به راحتی و با انجام چند تکنیک ساده می توانید از عهده آن برآیید… 
 
رفع شلوغی و درهم ریختگی

اگر میز و کف اتاق شلوغ است و روی آن را روزنامه های باطله، کتاب و کاغذ پر شده و لباس های کثیف همه بخش های خانه را فرا گرفته اند، سعی کنید سریعا همه چیز را مرتب کنید.

 قانون کارما

 

 

“اصول فنگ‌شویی را یاد بگیرید”

فنگ شویی در خانه شما، آرامش و هارمونی بوجود می‌اورد. به عنوان مثال؛ یکی از اصلی ترین نکته های فنگ شویی، چیدمان مبلمان، رو به طرف درب ورودی است. سعی کنید این مطلب را در چیدمان مد نظر قرار دهید…
 

 

رنگ های آرامبخش

بهتر است، دیوارها را با رنگ های آرامش بخش و ضد استرس رنگ کنید. برای همین می‌توانید از رنگ های خنثی و رنگ هایی که در طبیعت وجود دارند استفاده کنید…

 

گل ها و گیاهان طبیعی

به شما پیشنهاد می کنیم، که در منزل خود چند گیاه تزئینی زنده داشته باشید. این امر آرامش بیشتری را به شما می دهد . (گل ها و گیاهان، مواد سمی موجود در هوا را جذب می‌کنند و هوای سالم و مطبوعی را پخش می‌کنند.)

تغییر اتمسفر کلی خانه

مواد کلی فضا را تغییر دهید. سعی کنید محیط پویایی را ایجاد نمایید و بین اجزا و فضا، هارمونی و تعادل ایجاد نمایید. همچنین از رایحه ای خوشایند نیز استفاده نمایید. بوهای مختلف در ایجاد فضایی آرامبخش نقش حیاتی بازی می‌کنند.

نور کافی

سعی کنید تا جایی که می توانید، در خانه خود، از نور روز بهره بگیرید. پنجره ها را همیشه تمیز نگه دارید. حتی الامکان صبح ها پرده ها را کنار بزنید تا نور بیشتری به داخل خانه وارد شود. آرامش اعصاب روان تمدد تدریجی شاد شادی غم اندوه ذهنی بادرنجبویه ضعف استرس اضطراب خشم ارامش ویتامین روحیه پیری خواب بیخوابی ضداضطراب راه روش راهنمایی ورزش کاهش راهکارهای شغلی کنترل عصبانیت گیاهان دارویی فشارهای روانی فشار حمایت اجتماعی خانگی درمان گل گاوزبان تقویت آرامبخش حافظه تغذیه مبارزه موسیقی سردرد مقوی.

کیفیت هوای داخلی خانه

(سعی کنید خانه و اتاقها، از تهویه مطبوع برخوردار باشند. هر چند وقت یکبار پنجره ها را باز کنید، تا هوای داخلی خانه عوض شود و هوا در اتاقها به جریان بیابد.)
محققان به این نتیجه رسیده اند، که بوئیدن گل یاس؛ باعث آرامش اعصاب شما می شود.
بوی یاس، می تواند به خوبی داروی آرام بخش والیوم؛ در آرامش بخشیدن به انسان تاثیر گذار باشد و هیچ کدام از عوارض جانبی این داروها را نیز به همراه ندارد. درمان.

 

 خدا غم را نیافرید

 

«آرامش اعصاب»

?:ریشه سنبل الطیب ، برگ نعناع و گیاه اسطوخودوس ( از هر کدام سه قسمت)، را بکوبید و با هم مخلوط کنید. یک قاشق غذا خوری از این مخلوط را در یک لیوان آب جوش ریخته و مدت نیم ساعت بگذارید تا دم بکشد. (سپس آن را صاف کرده و روزی دو بار، صبح و شب میل کنید.)
 ریشه سنبل الطیب، گل رازک، گیاه اسطوخودوس، گیاه فرنجمشک، گل بابونه و میوه انیسون ( از هر کدام یک قسمت) را بکوبید و با هم مخلوط کنید. یک قاشق غذا خوری از این مخلوط را در یک لیوان آب جوش ریخته و مدت نیم ساعت بگذارید تا دم بکشد. سپس آن را صاف کرده و روزی دو بار، صبح و شب میل کنید…

 

 

“پسته، تقویت کننده نیروی جنسی و آرامش دهنده قلب و اعصاب”

“خواص مغز پسته”

 

برای ارامش اعصاب

اعصاب آرام

مغز پسته، از نظر طب قدیم ایران گرم و خشک است…
۱)مغز پسته، بعلت داشتن آهن، خون ساز است و آنهائیکه مبتلا به کم خونی هستند؛ باید حتما روزانه مقداری پسته بخورند.
۲)خوردن پسته نیروی جنسی را تقویت می‌کند.
۳)مغز و ذهن را تقویت می‌کند.
۴)برای آرامش قلب و آرام کردن اعصاب مفید است.
۵)برای باز کردن مجاری کبد، مصرف پسته توصیه می‌شود.
۶)پسته معده را تقویت می‌کند.
۷)برای تسکین سرفه مفید است.
۸)اسهال معمولی و اسهال خونی را درمان می‌کند.
۹)جوشانده پوست درخت پسته، برای برطرف کردن خارش اعضای تناسلی زنان، مفید است.
۱۰)جوشانده پوست و برگ درخت پسته، برای رفع درد و خارش مقعد، مفید است…

“خواص پوست سبز پسته”

پوست سبز پسته تازه، از نظر طب قدیم ایران سرد وخشک است و دارای خواص زیر می‌باشد:
۱-برای رنگرزی بکار می رود.
۲-بهترین دارو برای رفع بوی بد دهان است.
۳-جویدن آن باعث التیام زخم های داخل دهان می‌شود.
۴-برای استحکام لثه آنرا روی لثه بمالید و یا بجوید.
۵-دم کرده پوست سبز پسته، حالت دل بهم خوردگی و استفراغ را از بین می‌برد.
۶-دم کرده آن برای رفع اسهال مفید است.
۷-برای رفع سکسکه، پوست سبز پسته را دم کنید و یک فنجان از آنرا بنوشید. درمان…

“خواص پوست سفید پسته”

پوست سفید پسته، برای بواسیر و بیرون زدن مقعد مفید است. برای درمان این بیماری، باید پوست سفید پسته را در آب بجوشانید و آنرا داخل لگنی بریزید و شخصی را که این بیماری را دارد؛ برای چند دقیقه در آن بنشیند. باعث تسکین درد و تخفیف بیماری می‌شود. پسته و مغز آن خوراکی می‌باشد و در آجیل مصرف می‌شود…

 

“ماءالشعیر، شکم می‌آورد؟”

اگرچه آب بهترین و سالم‌ترین نوشیدنی است، اما خیلی‌ها در روزهای گرم تابستان برای خنک شدن یا رفع عطش، اقدام به خرید و مصرف انواع نوشابه‌ها و از جمله ماءالشعیر می‌کنند و آن را به آب ارجح می‌دانند…
گذشته از مصرف این قبیل نوشیدنی ها در بیرون از منزل، بعضی افراد عادت کرده‌اند از ماءالشعیر به جای آب بعد از هر وعده غذایی استفاده کنند. پس از مدتی این گروه متوجه می‌شوند که دچار اضافه وزن شده‌اند و شکم آورده‌اند.
بهتراست  بدانید بر خلاف آنچه اغلب مردم می‌گویند، ماءالشعیر باعث شکم آوردن آن ها نمی‌شود. 
آن چه موجب جمع شدن چربی در بدن آن ها می‌گردد، دریافت کالری اضافی است. درمان.
دکتر محمدرضا وفا
متخصص تغذیه و رژیم درمانی

روح قدیس اسمانی 

کلمات راهبردی: Relaxation,ارامش, سکون, ارامی,صلح, سلامتی, صلح و صفا, سازش, سلامت, ارامش,بی سر و صدایی, ارامش, متانت, صافی, صفاء, وقار, سکوت,خون سردی, تسلط بر نفس, خود داری,متانت, ملایمت, تمکین, سامان, روح,راحت, اسودگی, اسایش خاطر,Nerves,رگبرگ اذین, رگ و پی, اعصاب, ساختمان عصبی, شبکه عصبی,Calm nerves,Nerve agent,دارو,پزشکی, طب, دوا, علم طب, علم علاج,دارویی, وابسته به داروسازی,تداوی, تجویز دوا,Herbal Medicines,Herbal remedy for relaxation,تمدد اعصاب, استراحت, تخفیف, سستی, سست سازی…

موضوعات مرتبط: آرامش در زندگی
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : سه شنبه 16 / 12 / 1394


6- ذكر فضايل اهل بيت و فرهنگ آنان 
مردم، آرمانگرا و قهرمان دوستند. اگرشخصيت، فضليت، فكر و فرهنگ امامان اهل بيت (عليهم السلام) را بشناسند به آنان علاقه پيدا مى‌كنند و اين علاقه به تبعيت و همسويى مى‌كشد. امام رضا (علیه السلام) در حديثى فرموده است: «ان الناس لو علموا محاسن كلامنا لاتبعونا» «مردم اگر خوبيهاى حرفها و تعاليم ما را بشناسند، از ما پيروى مى‌كنند.» اينكه چگونه مردم، جوانان و بشريت را با فرهنگ اهل بيت بايد آشنا كرد، نكته ظريفى است و بايد از تكنيك «هنر» استفاده كرد و در عرضه محتواى كلامى و حياتى ائمه (عليهم السلام) به نسل امروز، كار رسانه‌ها در اين جهت، مهم است و متاسفانه ضعيفيم. فضايل در دو محور است 
1- جهات آرمانى، خلقت، طينت و... 
2- جهات عملى و قابل اسوه‌گيرى و تبعيت عينى و ملموس از رفتار اهل بيت. طرح هر دو جهت، عامل ايجاد علاقه است، ولى محور دوم موثرتر است كه در عين بيان عظمت‌هاى فوق تصور، امكان راه يافتن به حريم كمال آنان هم باشد. نوشتن و سرودن در باره فضايل و خوبيهاى ائمه و ترويج آنها ميان نسل نو، محبت مى‌آورد. 
7- گره زدن خوشيهاى زندگى به حيات ائمه(علیهم السلام) 
با استفاده از قضيه شرطيه (قضيه پاولوف) به نحوى عمل كنيم كه با ديدن چيزى و خاطره‌اى، پيوند با اهل بيت مطرح شود، جشن گرفتن و شيرينى و عيدى دادنها، و جشن تكليف گرفتن و اعطاى مدال و اهداى جوايز و تشويقها اگر در روز تولد فلان معصوم (علیه السلام) باشد، خواه ناخواه تاثير غير مستقيم دارد. گره خوردن يك خاطره خوش با اهل بيت. شبهاى تولد يا روزهاى ميلاد ائمه، در خانه‌ها و مدرسه‌هاى ما بايد يك حادثه خوب يا خاطره خوش پيش آوريم. مثلا با يك جعبه شيرينى به خانه رفتن، يا شب تولد امام هادى (علیه السلام) با يك جعبه شيرينى در دفتر مدرسه گذاشتن به همين مناسبتها، كه سبب مى‌شود از ياد نرود.

موضوعات مرتبط: ویژه جوانان ونوجوانان
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : سه شنبه 16 / 12 / 1394


3- طرح نيازمندى انسان به اين محبت و بهره‌مندى از آن 
انسان معمولا مجذوب كسى يا جايى مى‌شود كه گره از كار او بگشايد و بهره برساند. در رابطه‌هاى اجتماعى افراد، به وضوح اين مساله ديده مى‌شود. در زندگى ممتد و مستمر ما كه تا آخرت ادامه مى‌يابد، كجاها گير مى‌كنيم و نياز به كمك داريم؟ هنگام مرگ، در برزخ، در رستاخيز، هنگام عبور از صراط و... به كارسازى محبت اهل بيت آگاه مى‌شويم. در اين زمينه‌هم حديث‌بسيار است. از جمله اين چند حديث مشهور رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم): «حبى و حب اهل بيتى نافع فى سبعة مواطن اهوالهن عظيمة: عند الوفاة و فى القبر و عند النشور و عند الكتاب و عند الحساب و عند الميزان و عند الصراط»، محبت من و خاندانم در هفت جا، كه هول و هراس آنها عظيم است، سود مى‌بخشد: هنگام مرگ، در قبر، هنگام رستاخيز، هنگام گرفتن نامه اعمال، وقت‌حساب، كنار ميزان و سنجيش اعمال و هنگام عبور از صراط. «سال رجل رسول الله عن الساعة، فقال: ما اعددت لها؟ قال: ما اعددت لها كبيرا الا انى احب الله و رسوله. قال: فانت مع من اجببت (المرء مع من احب). قال انس: فما رايت المسلمين فرحوا بعد الاسلام لشى‌ء اشد من فرحهم بهذا» مردى از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) از زمان قيامت پرسيد. حضرت فرمود: براى آن چه آماده كرده‌اى؟ گفت: چيز مهمى آماده نكرده‌ام، جز اينكه خدا و رسولش را دوست دارم. حضرت فرمود: تو با كسى هستى كه دوست مى‌دارى. انسان با محبوب خود خواهد بود. انس گويد: من نديدم كه مسلمانان بعد از اسلام، به چيزى بيش از اين مژده رسول خدا خوشحال شده باشند. على (علیه السلام): «من احبنا كان معنا يوم القيامة، و لو ان رجلا احب حجرا لحشره الله معه» هر كس ما را دوست‌بدارد در قيامت‌با ما خواهد بود. و اگر كسى سنگى را دوست‌بدارد، خداوند او را با آن سنگ محشور مى‌كند. اين مژده بزرگى است كه علاقه‌مند به اهل بيت‌بداند كه در آخرت هم با آنان محشور خواهد بود. وقتى محبت تا اين اندازه كارساز است، چرا اين گنج را نداشته باشيم؟!

موضوعات مرتبط: ویژه جوانان ونوجوانان
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : سه شنبه 16 / 12 / 1394


 

نقش محبت

نوع رابطه ما با اهل بيت (عليهم السلام)، برچه مبنايى است و بر چه مبنايى بايد باشد؟ آيا مثل رابطه ملت و حاكم است؟ آيا رابطه علمى ميان شاگرد و استاد است؟ آيا رابطه «محبت» و «مودت» و پيوند قلبى و درونى است، كه هم كارسازتر و هم بادوامتر و ريشه‌دارتر است؟ قرآن كريم روى اين رابطه، تاكيد دارد و «مودت اهل بيت» را اجر رسالت پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) معرفى مى‌كند: (قل لا اسئلكم عليه اجرا الا المودة فى القربى) در روايات هم، مودت و ولايت، به عنوان يك «فرض» و ملاك قبول اعمال به حساب آمده است. تولاى شما فرض خدايى است قبول و رد آن مرز جدايى است هر آن كس را كه در دين رسول است ولايت، مهر و امضاى قبول است ديانت‌بى‌شما كامل نگردد بجز با عشقتان دل، دل نگردد حتى اهل سنت هم طبق احاديثشان اين نكته را قبول دارند و در شعر شافعى چنين آمده است: يا اهل بيت رسول الله حبكم فرض من الله فى القرآن انزله كفاكم من عظيم القدر انكم من لم يصل عليكم لا صلاة له اى خاندان پيامبر خدا! محبت‌شما فرض و واجب است كه در قرآن آن را نازل فرموده است. در عظمت قدر شما همين بس كه هركس (در نماز) بر شما درود و صلوات نفرستد، نمازش صحيح نيست.» هرچه محبت و دلباختگى و ارتباط قلبى بيشتر باشد، تبعيت، همرنگى، همراهى و همدلى هم بيشتر خواهد شد. ايمان عاطفى به رهبرى، حتى در طاعت سياسى و اجتماعى هم تاثير مى‌گذارد و تبعيتى عاشقانه مى‌شود، نه صرفا تشكيلاتى و رسمى. از اين رو، ارتباط شيعه با اهل بيت (عليهم السلام) را علاوه بر جنبه‌هاى اعتقادى برمبناى علمى، احاديث و منابع دينى، بايد عاطفى، روحى و احساسى قرار داد و «آگاهى عقلى» را با «عاطفه قلبى» درهم آميخت و عقل و عشق را با هم پيوند زد. ايجاد محبت و عشق را بايد از مراحل ساده، بسيط و عاطفى شروع كرد و در مراحل بعدى با بصيرت و شناخت‌بيشتر، آن را تعميق داد، تا آنجا كه «حب»، جزء سرشت انسان گردد و «محبت اهل بيت»، جزء دين يك مسلمان و شيعه در آيد و «هل الدين الا الحب»؟ براى اين كار، بايد زمينه‌هاى روحى و آمادگيهاى قبلى افراد را در نظر گرفت، و الا محبت اهل بيت‌به دلهاى غير مستعد و غير آماده نمى‌چسبد، آنچنان كه كاشى به ديوار كاهگلى نمى‌چسبد. گاهى هم بايد موانع را زدود، هم چنانكه در لحيم‌كارى، ابتدا با سنباده و مواد ديگر، چربيها، آلودگيها و جرمها را از محل مى‌زدايند، تا لحيم، بچسبد و جوش بخورد.

موضوعات مرتبط: ویژه جوانان ونوجوانان
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : دو شنبه 15 / 12 / 1394

 

سوال

کلیه مطالب قرآن کریم پیرامون چهار موضوع اصلی آورده شده آ ن چهار عنوان را بیان کنید؟

پاسخ

مطالب قرآن کریم تقریبا پیرامون این موضوعات است:

1-خلقت انسان و کائنات

وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَکُمْ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ إِذا أَنْتُمْ بَشَرٌ تَنْتَشِرُونَ (20) وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجاً لِتَسْکُنُوا إِلَیْها وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ (21) وَ مِنْ آیاتِهِ خَلْقُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلافُ أَلْسِنَتِکُمْ وَ أَلْوانِکُمْ إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ لِلْعالِمِینَ (22)

ترجمه:

20- از نشانه‏های او این است که شما را از خاک آفرید، سپس انسانهایی شدید و در روی زمین انتشار یافتید.

21- و از نشانه‏های او اینکه همسرانی از جنس خود شما برای شما آفرید، تا در کنار آنها آرامش یابید، و در میانتان مودت و رحمت قرار داد، در این نشانه‏هایی است برای گروهی که تفکر می‏کنند.

22- و از آیات او آفرینش آسمانها و زمین و تفاوت زبانها و رنگهای شماست، در این نشانه‏هایی است برای عالمان.

 

2-اثبات وجود خداوند وعقائد مربوط به آن

برای اثبات وجود خداوند براهین متعددی اقامه شده است که بعضی برای همه قابل فهمند و بعضی نیاز به تاملات دقیق فلسفی دارند یکی از براهین همه فهم و در عین حال متقن و قوی برای اثبات خداوند، برهان نظم است. این برهان از دو مقدمه تشکیل می شود:

 

1- در هر گوشه ای از جهان، آثار نظم و حساب و قانون و هدفمندی به چشم می خورد.

2- هر دستگاهی چنین باشد، سازنده ای عالم و عاقل دارد.

هر بیننده ای با اندک تاملی در دنیای اطراف خود پی به وجود نظم عظیم در عالم هستی می برد. کشف و اکتشافات در علوم نیز به این امر کمک می کنند. برای مثال به چند نمونه اشاره می کنیم:

 

1-   کره زمینی که در آن زندگی می کنیم با تمام عظمتی که دارد در مقابل مرکز منظومه شمسی یعنی قرص خورشید، به اندازه ای کوچک است که اگر یک میلیون و دویست هزار کره زمین را روی هم بگذارند، تازه به اندازه قرص آفتاب می شود. از سوی دیگر منظومه شمسی ما، جزئی از یک کهکشان عظیم بنام راه شیری است. جالب است بدانیم در کهکشان ما بیش از یکصد میلیارد 000/000/000/100 ستاره وجود دارد که خورشید تنها یکی از ستاره های متوسط آن محسوب می شود. از سوی دیگر در این جهان بزرگ، آنقدر کهکشان وجود دارد که از حساب و شماره بیرون است و هر قدر تلسکوپهای نجومی عظیمتر و مجهزتر می شوند، کهکشانهای تازه ای کشف می شود. بر اساس نظریه نیوتون مبنی بر جاذبه عمومی، قانون جاذبه عمومی به ضمیمه قوه گریز از مرکز به تمام سیارات حکمفرماست و در هر یک از سیارات، این دو قوه به طور متعادل وجود دارد و... و همین نیوتون معروف است که می گوید: «درباره آفریدگار جهان و خداوند هرگز شک نکنید زیرا معقول نیست ضرورت و علت و معلول فاقد شعور، به تنهایی رهبر وجود باشد....بلکه همه این امور حتما باید از مبدأی سرچشمه گرفته باشد که دارای علم و حکمت و اراده است.»[1]

 2-   به گفته دانشمندان اگر قشر خارجی کره زمین ده پا ضخیم تر از آنچه هست می بود، اکسیژن یعنی ماده اصلی حیات وجود پیدا نمی کرد یا اگر عمق دریاها چند پا بیشتر از عمق فعلی بود، کلیه اکسیژن و کربن زمین جذب می شد. اگر هوای محیط زمین، اندکی از آنچه هست رقیق تر می بود اجرام سماوی و شهابها دائما به سطح زمین می رسیدند و هر گوشه آنرا مورد اصابت قرار می دادند.

 

    کوچکترین ذره عالم، یعنی اتم، خود ساختمانی بسیار شگفت آور دارد که شرح این شگفتیها مجال جداگانه ای می طلبد.

 

بخاطر وجود این همه آیه و نشانه در عالم هستی است که خداوند در قرآن مجید می فرماید:(ان فی خلق السموات و الارض و اختلاف اللیل و النهار لآیات لاولی الالباب،مسلما در آفرینش آسمانها و زمین و آمد و رفت شب و روز نشانه های روشنی برای صاحبان خرد و عقل است[2]

 

3-اشاره به اعمال خوب و بد

انسانها در طول حیات خود با توجه به باورهایی که دارند، عمل می کنند. از نظر قرآن و عقل، برخی اعمال خوب و صالح اند و برخی اعمال بد و ناصالح. رفتار و منش انسان با دیگران گاهی خوب است و گاهی بد. در نگرش قرآن کارهای خوب و بد انسان، در مرحله اول به خود او بازگشت می کند. اگر کسی حتی به دیگران بدی کند، اولین کسی که متضرر می شود، خود اوست و در حقیقت او به خود زیان رسانده است. به عبارت دیگر، خداوند در دنیا و آخرت با ما آن گونه عمل می کند که ما با دیگران برخورد کرده ایم. پذیرش این نکته مهم تربیتی می تواند آثار بسیار با عظمتی در رفتار و اعمال ما داشته باشد. در این زمینه آیات و روایات زیادی وجود دارد که ما در ذیل به برخی از آیات شریفه قرآن اشاره خواهیم نمود.

1. نتیجه خوبیها و بدیها متوجه خود انسان است: مَنْ عَمِلَ صَالِحاً فَلِنَفْسِهِ وَمَنْ أَسَاءَ فَعَلَیهَا جاثیه/15؛ هر کس کار شایسته ای به جا آورد، برای خود به جا آورده است و کسی که کار بد کند، به زیان خود اوست.

4-قصه انبیاء الهی

در قرآن مجید به عنوان کتابی آسمانی که دچار تحریف و دستکاری نشده است، نام 27 نفر از پیامبران، ذکر گردیده است. این اسامی عبارتند از:

 

1.آدم 2.ابراهیم 3.ادریس 4.اسحاق 5.اسماعیل 6.الیاس 7.ال‏یاسین 8.ایّوب 9.داوود 10.ذُوالکِفْل 11.زکریّا 12.سلیمان 13.شعیب 14.صالح 15.عُزَیْر 16.عیسی 17.موسی 18.لوط 19.نوح 20.هارون 21.هود 22.یحیی 23.الیسع 24.یعقوب 25.یوسف 26.یونس 27.محمد صلی‏الله‏علیه‏و‏آله 28.عمران.

 

البته قرآن مجید، عمران (پدر حضرت مریم) را آشکارا به عنوان پیامبر الهی معرفی ننموده، لیکن احادیث قابل توجهی در تأیید نبوّت او از امام صادق علیه‏السلام وارد شده است[3]

 

5-بیان احکام

بنابر قول مشهور حدود پانصد آیه از آیات قرآن درباره احکام فقهی است; امّا به نظر می رسد آیات الاحکام بیش از اینها باشد.

 

گروهی از دانشمندان اسلامی کتابهای آیات الاحکام خود را بر اساس پانصد آیه سامان داده اند; امّا برابر آنچه بحرانی در تفسیر شریف برهان نقل کرده یک چهارم آیات قرآن را فریضه ها و احکام تشکیل می دهد.1

 

اگر هدف از احکام القرآن آن دسته از آیات الهی باشند که مسلمان باید بدانها اعتقاد و جامعه عمل بپوشاند آیات بیش تری در این موضوع قرار خواهد گرفت و از پانصد آیه بیش خواهد بود.

 

ابن عربی در کتابِ احکام القرآن خویش از این شیوه و مفهوم بهره برده و بیش از هشتصد آیه را مورد بحث و تفسیر قرارداده که از جمله آنها آیه دوم سوره بقره: (الذین یؤمنون بالغیب) است.

 

وی ایمان به غیب را از جمله احکام قرآنی می داند.[4] امّا آنچه از عنوان آیات الاحکام به دست می آید و معنای جاری ورایج آن است آیاتی است که احکام فرعی را در بر دارند. مفسران در کتابهای تفسیری خویش سازوار با آگاهیهای علمی و شیوه تفسیری که گزیده اند نکته و جستارهای: ادبی فلسفی عرفانی اخلاقی و تربیتی فقهی و بلاغی را به بوته بررسی می نهند.

 

شهید مصطفی خمینی در تفسیر خویش بحثهای گوناگونی را مطرح ساخته و بر نکته های فقهی آیات تأکید دارد.

 

با این که تفسیر ایشان بخش اندکی از قرآن را در برمی گیرد: سوره حمد و 46 آیه از سوره بقره اما نکته های فقهی ارزش مندی را زیر عنوان (الفقه) بیان کردیده است.

 

همه گزاره هایی که زیر عنوان (الفقه) در تفسیر ایشان آمده احکام برگرفته از آیه نیست بلکه بسیاری از آنها احکام پیوسته به آیه و واژه های آن از زاویه های گوناگون و در بردارنده برگونه ای حکم فقهی است; زیرا آیات الاحکام به معنای ویژه آن در آغاز سوره بقره زیاد نیست با این حال ایشان عنوانی را به برداشتهای فقهی ویژه می کند و برای نگاه فقهی به آیات در کنار دیگر نگاهها: فلسفی عرفانی و… سهمی درخور باور دارد.

 

افزون بر این در جای جای بحثهای فقهی و اصولی ایشان توجه به آیات قرآن کریم در بیرون آوردن حکم فقهی و بحثها نقش اساسی دارد (ربّ اجعلنا مقیم الصلوة.)

2 . (ربنا لیقیموا الصلوة.)

3. (واوصانی بالصلوة والزکوة ما دمت حیّاً.)

4 . (یا بنی اقم الصلوة وامر بالمعروف.)

5 . (قالوا یا شعیب اصلوتک تأمرک.)

6 .(وما کان صلاتهم عند البیت الا مکاءً و تصدیة.)

روزه در امتهای پیشین: در بیان تاریخ و پیشینه روزه با استفاده از آیات قرآن به بحث می پردازد از جمله خداوند از زبان حضرت مریم می فرماید:

 

(انّی نذرت للرحمن صوماً فلن اکلّم الیوم انسیاً.)

 

من نذر کردم که برای خداوند رحمن روزه بگیرم پس هرگز امروز با انسانی گفت و گو نخواهم کرد.

 

وی ازاین ایه استفاده می کند که روزه در روزگاران پیشین بوده و این که سکوت جزء روزه بوده یا خیر روشن نیست و با توجه به آیه صوم: (کتب علیکم الصیام کما کتب علی الذین من قبلکم)61 نتیجه می گیرد که روزه در اسلام با روزه مشروع در امتهای پیشین هماهنگی دارد و این دو آیه پیشینه روزه را به زمان حضرت مریم می برد و با توجه به آیه اخیر و روایتی که درباره حضرت آدم وارد شده و روایتی که از علی(ع) نقل می کند به این نتیجه می رسد که آدم نخستین روزه گیرنده است.

(کلوا واشربوا حتی یتبیّن لکم الخیط الابیض من الخیط الاسود من الفجر ثمّ اتمّوا الصیام الی اللیل.)

بخورید و بیاشامید تا هنگامی که رشته سپیده پگاه از رشته سیاه باز نموده شود پس روزه را تا به شب به پایان برید.

 

از آیه استفاده می شود که نخوردن و نیاشامیدن از امور اولیه است که در روزه واجب است. آن گونه که از اقرب الموارد به دست می آید روزگار پیشین درروزه خوردن و آشامیدن را از نیمه شب تا نیمه روزترک می کردند سپسه خداوند آن را از فجر (اذان صبح) تا شب قرارداد. بنابراین ساعتهایی از آغاز آن برداشته شده و ساعتهایی به پایان آن افزوده گردیده است.

 

از تذکره علامه این مطلب به دست می آید که در آغاز اسلام تنها از خوردن و آشامیدن خودداری می کرده اند و آغاز خودداری پس از نماز عشا و یا هنگام خواب تا هنگام عشاء و خواب بوده است.65

 

این تغییر زمان روزه درهنگام جنگ خندق رخ داد.

 

از چیزهایی که پیش از اسلام در هنگام روزه ترک می شده آمیزش جنسی بوده است و در آغاز مسلمانان نیز برابر آن عمل می کردند تا آیه نازل شد:

 

(احلّ لکم لیلة الصیام الرفث الی نسائکم.)

بر شما آمیزش با همسرانتان در شب روزه حلال شده است.



[1] دائرة المعارف فرید وجدی، ج 1، ص 496                               

[2] سوره آل عمران.آیه 190. ترجمه تفسیر نمونه

[3] ترجمه تفسیر المیزان، ج 3، صص 327 و 326.

[4] (احکام القرآن) ابوبکر محمد بن عبداللّه معروف به ابن عربی اشبیلی مالکی تحقیق علی محمد بجاوی ج8/1 داراحیاء التراث العربی بیروت

 

 

موضوعات مرتبط: پرسش وپاسخ
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : دو شنبه 15 / 12 / 1394

سوال
احادیث راجع به قرآن

پاسخ

احادیث فراوانی درباره موضوعات مرتبط با قرآن از سوی ائمه اطهار علیهم السلام وارد شده است .نظیر احادیث درباره حفظ قرآن ، تلاوت قرآن ،عظمت قرآن ،تفاسیر آیات قرآن ،عدم تحریف قرآن ،امر به تعلیم و تعلم قرآن،فضیلت حافظان و معلمین قرآن و...برای آگاهی از این مطلب می توانید به کتای کافی شیخ کلینی ،جلد دوم ،ص596 به بعد مراجعه نمایید. در ادامه برای نمونه چندین حدیث را برای شما کاربرگرامی ذکر می نماییم:

1.امام صادق (ع):کسی که قرآن را تلاوت کند بی نیاز می شود(از لحاظ مادی)و بعد از آن فقری برایش حاصل نمی شودو در غیر این صورت هیچ گاه در بی نیازی نخواهد بود.[1]

2.رسول الله (ص) :ای قاریان قرآن در مورد آنچه که از کتاب خدا حمل می کنید تقوای الهی پیشه کنید چرا که من و شما مسئول هستیم .من در قبال تبلیغ رسالت الهی مسئول هستم و شما در قبال آنچه که از کتاب خدا و سنت من حمل می کنید.[2]

3.امام صادق (ع):برای مومن سزاوار است که فبل از فرا رسیدن مرگش قرآن را فراگیرد یا در راه تعلیم آن گام بردارد.[3]

4.امام صادق(ع):قرآن عهد خداوند به سوی خلقش است بنابراین شایسته است که هر مسلمان به عهد خویش نظر افکندو هر روز از قرآن 50 آیه تلاوت کند.[4]



[1] کافی ،ج2،ص605،حدیث 1

[2] کافی ،ج 2،ص606 ،حدیث9

[3] کافی،ج2،ص607،حدیث3

[4] کافی ،ج2،ص609،حدیث 1

موضوعات مرتبط: پرسش وپاسخ
 
 
این وب سایت جهت بسط وگسترش فرهنگ قرآنی ، با لا بردن سطح آگاهیهای دینی اعتقادی تربیتی