خداوند در تشريع قوانين ازدواج، بر مردم آسان گرفته است. نمونهاى از اين تخفيف و توسعه، تشريع ازدواج با كنيزان است; زيرا در جامعه، كسانى هستند كه توان ازدواج با زنان آزاد را ندارند و خداوند پس از بيان امكان ازدواج با كنيزان فرموده: «يُرِيدُ اللهُ اَن يُخَفِّفَ عَنكُم و خُلِقَ الاِنسـنُ ضَعيفا». (نساء/4،28) همچنين مردم موظّفند در امر ازدواج سختگيرى نكنند. در روايت وارد شده است كه با بركتترين زنان، كسانى هستند كه مهرشان سبك باشد.[136] قرآن از قول شعيب هنگام گفت و گو درباره ازدواج موسى با دخترش چنين نقل مىكند: «ومااُريدُ اَن اَشُقَّ عَلَيكَ». (قصص/28، 27) من در اين چند سالى كه با تو قرارداد مىبندم، بر تو سخت نمىگيرم يا اينكه مخيرى بين 8 و 10 سال را خودت انتخاب كنى; من بر تو سخت نمىگيرم.[137] با توجّه به آيه، مواردى از آسانگيرى را مىتوان برشمرد: پدر و مادر نبايد در ازدواج دخترانشان سختگيرى كنند و درصورت فراهمبودن شرايط، براى ازدواج دختر كوچكتر آن را بر ازدواج دختر بزرگتر متوقف كنند. 2.خانواده دختر مىتوانند پيشنهاد دهنده ازدواج باشند; 3.بر داماد نمىتوان سخت گرفت و كار طاقتفرسا از او مطالبه كرد.