تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ندای وحی و آدرس nedayevahi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 14340
بازدید دیروز : 70777
بازدید هفته : 93566
بازدید ماه : 146844
بازدید کل : 10538599
تعداد مطالب : 16946
تعداد نظرات : 80
تعداد آنلاین : 1


Alternative content


حدیث موضوعیاک مهدویت امام زمان (عج)اک آیه قرآناک
 
 
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : یک شنبه 13 / 5 / 1396

 


 


2. ابراهيم بن اشعري قمي


وي نخست پروانة شمع وجود موسي بن جعفر است. پس از شهادت آن حضرت در زمره ياران امام علي بن موسي الرضا عليه السلامدر مي‌ايد و نزد حضرتش به کسب دانش و تهذيب نفس مي‌پردازد.[6]

او از ويژه عالماني است که پرورش شخصيت او مرهون تلاش امام معصوم مي‌باشد و براي همين از هردو بزرگوار روايت مي‌کند. با همکاري برادرش فضل بن محمد کتابي مي‌نويسد که حسن بن علي بن فضّال از آن روايت مي‌نمايد.[7]

3. ابراهيم بن ابي‌محمود خراساني، معروف به مولي خراساني



از اين رو که ايراني است و هم شخصيتي برجسته دارد. در کشورهاي عربي به مولي خراساني شناخته مي‌شود. از ياران موسي بن جعفرعليه السلام شمرده مي‌شود. اما پس از شهادت آن حضرت در صف ياران امام علي بن موسي الرضا عليه السلامقرار مي‌گيرد.[8]

عالماني چون نجاشي و شيخ طوسي موثقش مي‌خوانند. کتابي هم داشته که أحمد بن عيسي آن را روايت مي‌کند.[9]


4. ابراهيم بن سلام نيشابوري (ابن سلامه)



وي راوي حديث و از وکلاي امام به شمار مي ايد. برخي صلاحيتش را انکار مي‌کنند و براي همين نيز به سمت وکالتش از سوي امام هم به ديده ترديد مي‌نگرند. حديثش را هم معتبر نمي‌دانند. اما بزرگاني چون شيخ طوسي، علامه حلي، نه در صلاحيتش ترديد دارند، و نه اعتبار روايتش، وکالتش از سوي امام را نيز تاييد مي‌کنند و سمت وکالت از جانب معصوم را بر صلاحيت و درستي گفتارش دليل مي‌آورند.[10]

بي‌شک ابراهيم بن سلام(سلامه) نيشابوري در زمره ياران فرهيختة امام رضا عليه السلام است، زيرا غالب سخنان منفي که درباره شخصيت‌هاي برجستة شيعي در تاريخ اسلام به چشم مي‌ايد. بر اساس شايعات و انگيزه هاي سياسي دشمنان اهل بيت:رخ مي‌نمايد. با کمي ژرف بيني در تاريخ روشن مي‌شود که شخصيت هاي شيعي هرچه برجسته تر و در خدمت به اهداف اهل‌بيت:به توفيقاتي فزون‌تر دست يابند، تبليغات دشمنان نيز در تخريب چهره آنان حجم و گسترش بيشتر خواهد داشت.

5. ابوخالد سجستاني



از ياران امام رضا عليه السلام، راوي حديث است.[11] شيخ طوسي بر اين مطلب تاييد دارد. چون شهادت حضرت موسي بن جعفرعليه السلام در زندان هارون مظلومانه و محرمانه رخ مي‌نمايد. نخست بسياري از شيعيان و حتي نزديکان امام شهادتش را باور نمي‌کنند. اما با گذشت زمان هريک از راهي شهادت امام را به عنوان يک واقعيت تلخ مي‌پذيرند به جزگروهي که در آرزوي رسيدن به رفاه و لذايذ دنيا با اموال و وجوهات شرعي، در دام نيرنگ حکومت عباسي گرفتار مي‌ايند و امامت امام هشتم را انکار مي‌نمايند. بقيه نزد امام رضا عليه السلاممي‌روند و به امامتش ايمان مي‌آورند. از اين رو عدم پذيرش شهادت امام کاظم عليه السلاماز سوي ياران خالص آن بزرگوار را مي‌توان دليل برديد باز و ذهن کاوشگر آنان دانست، نه ترديد در امامت امام رضا عليه السلام شيخ ابوالعباس کشي نيز، ابوخالد سجستاني را در زمرة همين دسته از ياران امام معرفي کرده و نقل مي‌کند که ابو خالد سجستاني به گمان اينکه امام موسي بن جعفرعليه السلام زنده است. به جمع واقفيه مي‌پيوندد و سپس با بهره از دانش ستاره شناسي که بي‌شک نزد امام آموخته است، به شهادت امام کاظم عليه السلاميقين مي‌نمايد و در صف ياران امام رضا عليه السلام در مي‌ايد.[12]

6. ابوطاهر بن حمزة بن اليسع قمي

او ثقه و راوي حديث است. نجاشي او را از ياران امام رضا و راوي حديث آن حضرت مي‌داند.[13]

7. أحمد بن عامر

يار فرهيختة امام رضا عليه السلام است.[14] جد بزرگوارش «وهب بن عامر» از مردان جاويد تاريخ تشيع به شمار مي‌ايد. به سال 61 هجري درياري امام حسينعليه السلام به شهادت مي‌رسد. أحمد بن عامر راوي حديث نيز هست، پسرش عبدالله بن أحمد از وي روايت مي‌کند.[15]

8. ادريس بن عبدالله اشعري قمي

دانشمند و داراي کتاب است. از زکريا حسين بن عثمان و برادرش عبدالملک از او روايت مي‌کنند. دانش او مرهون بهره گيري از حضرت امام صادق عليه السلام، امام کاظم عليه السلام و امام رضا عليه السلاماست.[16] بي‌شک فردي که دانش خود را از سه معصوم آموخته باشد. در گفتار ثقه و در رفتار و کردار نيز قابل الگوگيري است.

9. ادريس بن حسين اشعري قمي


اين راوي ثقه شمرده مي‌شود. نزد امام رضا عليه السلامشرفياب مي‌گردد و به فراگيري دانش مي‌پردازد و از آن حضرت روايت مي‌کند.[1عليه السلام ]


10. ادريس بن يقين

وي اهل خراسان و از ياران امام رضا عليه السلاماست.[18]
پيش از امام رضا عليه السلامنيز چندي به محضر حضرت موسي بن جعفرعليه السلام مي‌رسد و از آن حضرت بهره‌ مي‌گيرد. اما بيشترين دوران بهره‌گيري او نزد امام رضا عليه السلاماست. شيخ طوسي هم او را در شمار ياران ابوالحسنعليه السلام نام مي‌برد.[19]

11. اسحاق بن ابراهيم حضيني

در شمار ياران امام رضا عليه السلاماست، توسط حسن بن سعيد اهوازي نزد هشتمين پيشواي شيعيان مي‌رسد و از آن حضرت بهره علمي و معنوي مي‌برد. در زمره روات حديث است. از امام رضا عليه السلامروايت مي‌کند.
علي بن مهزيار اهوازي و پسرش حسن بن علي اهوازي از او روايت مي‌کنند. برخي وثاقتش را تاييد مي‌کنند.[20]

12. اسحاق بن آدم

از شيفتگان علي بن موسي الرضا عليه السلامدر شهر قم به شمار مي‌رود. کتابي هم داشته که در حال حاضر در دست نيست. محمد بن ابي‌الخطاب آن را روايت مي‌کند.[21] به گفته ابوالعباس فضل بن حسان دالاني، کتاب اسحاق ابن آدم، مورد نقل محمد بن الحسين بن ابي‌الخطاب نيز هست.[22]

13. ادريس بن زيد

يار امام رضا عليه السلام، جليل القدر و درست گفتار است.[23] شيخ صدوق در کتاب من لايحضره الفقيه به دو طريق از او روايت مي‌کند.[24]

ابوجریر(25)؛ زکریا بن ادریس قمی


محدث، عالم و شخصیتی وارسته از تبار شیعیان راستین اهل بیت وحی(ع) بود که در سده دوم هجری، (26) در شهر قم می‏زیست و از بزرگان آن دیار به شمار می‏رفت.
او از خاندان بزرگ اشعری - که پیشگام نشر و ترویج تشیع در شهر قم بودند. - شمرده می‏شد و نیاکانش از برگان طایفه به حساب می‏آمدند و بارها مورد توجه خاص امامان معصوم(ع) بودند. امام صادق(ع)آنگاه که «عمران بن عبدالله» عموی ابوجریر، به خدمت ایشان رسید، چنین فرمود: «هذا نجیب من قوم نجباء.» این شخص فردی نیک نژاد و از طایفه نیک نژاد است.(27) و نیز وقتی که دیگر عموی وی «عیسی بن عبدالله» به دیدار حضرت شتافت، امام(ع)در وصف او فرمود: «منّا اهل البیت.» او از ماست.(28)

پسر عمویش «زکریا بن آدم» نیز از خواص یاران امام رضا(ع)بود که آن حضرت بارها از او تعریف و تمجید نمود.

پدرش «ادریس بن عبداللّه» روایت گری موفق و عالمی پرهیزگار بود که به حضور امامان عصر خود به ویژه حضرت امام جعفر صادق(ع)نائل آمد و با نقل روایت از آنان، در شمار یاران و راویان قابل اعتماد ایشان جای گرفت. عالمان شیعی شخصیت والای او را همواره ستوده‏اند.

زکریا بن ادریس در میان چنین خانواده‏ای، که همگی از پیروان راستین مکتب ولایت بودند، پرورش یافت و درس عشق و دلدادگی به مکتب را از ایشان، به ویژه پدر بزرگوارش، فرا گرفت.

عصر ابوجریر



فضای جامعه‏ای که «زکریا بن ادریس» در آن زندگی می‏کرد، از آن جهت که با عصر سه تن از امامان معصوم - امام صادق، کاظم و رضا(ع) - مصادف بود، بسیار درخشنده و سازنده می‏نمود. وی نیز از این فرصت کمال استفاده را برای ایجاد رابطه بیشتر با امامان و کسب فیض از ایشان برد؛ اما اوضاع سختی که به وسیله زمامداران حکومت غاصب عباسی بر ضد شیعیان به وجود آمده بود، باعث گردید فضای جامعه آن روزگار به تیرگی و سیاهی گرائیده و عرصه بر پیروان مکتب تشیع تنگ گردد؛ ولی زکریا بن ادریس همانند بسیاری از شیعیان واقعی هرگز مرعوب اوضاع دشوار آن روزگار نگردید؛ بلکه با تقویت رابطه خود با پیشوایان دین به مقابله با دسیسه‏های دشمنان تشیّع پرداخت. آنچه از منابع و روایات موجود به دست می‏آید، این است که وی به حضور امامان رسیده و سخنان ایشان را نقل نموده است؛ اما چگونگی آن سفرهایی که در این باره داشته است، حتی نوع مبارزات او بر ضد دستگاه ظالم عباسی، مطلبی است که هیچ گزارشی از آن در دست نیست.

موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : یک شنبه 13 / 5 / 1396

 



1. ابراهيم بن محمد همداني – مولي همداني[2]



معروفيت او به اين نام از آن روست که حضرت امام رضا عليه السلام در نوشته از وي به مولي همداني ياد مي‌کند. وي از دلباختگان امامت و ولايت به شمار مي‌ايد؛ زيرا نام مولي همداني در زمرة ياران سه معصوم ديده مي‌شود.[3] و اين افتخاري است که او را از ديگر همگنان خود برجسته مي‌سازد.

پس از شهادت امام رضا عليه السلام از امام جوادعليه السلام بهره مي‌برد. و پس از آن حضرت نيز در گروه ياران امام علي‌النقي عليه السلام جاي مي‌گيرد. ابراهيم بن محمد در زمرة وکلاي امام هاديعليه السلام است.[4]

او چهل بار به زيارت خانه خدا مي‌رود. کشّي درکتاب رجال خود، در ذيل أحمد بن اسحاق تصريح دارد که محمد بن مسعود، علي بن محمد، محمد بن أحمد، محمد بن عيسي، ابو محمد رازي و أحمد بن ابوعبدالله برقي، برخي ديگر، همگي از ابراهيم بن محمد همداني و ايوب بن نوح و أحمد بن ضمره و احمد بن اسحاق به عنوان ثقه ياد مي‌کنند.

همچنين در ذيل سخن از ابراهيم بن محمد همداني مي‌نويسد: حديث کرد برايم أحمد بن محمد، از ابراهيم بن محمد همداني که گفت: « حضرت ابوجعفر –امام جواد به پدرم نوشت که براي ايشان توطئه­اي که سميع (از دشمنان تشيع) در حقم مرتکب مي‌گردد «بنويسم» براي حضرت نوشتم

. امام با خط مبارک خود براي من نوشتند: «اندوهگين مباش، خداوند تو را در برابر ستمکاران ياري مي‌کند، من نيز تو را به ياري پروردگار بشارت مي‌دهم. پاداش معنويت هم نزد خداوند کريم محفوظ است. پس آفريدگارت را فراوان ستايش نما و هرگز از يادش غافل مباش.[5]



موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
 
 
این وب سایت جهت بسط وگسترش فرهنگ قرآنی ، با لا بردن سطح آگاهیهای دینی اعتقادی تربیتی