تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ندای وحی و آدرس nedayevahi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 10209
بازدید دیروز : 70777
بازدید هفته : 89435
بازدید ماه : 142713
بازدید کل : 10534468
تعداد مطالب : 16946
تعداد نظرات : 80
تعداد آنلاین : 1


Alternative content


حدیث موضوعیاک مهدویت امام زمان (عج)اک آیه قرآناک
 
 
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : شنبه 28 / 3 / 1399


«پای مکتب حجت ششم»

پلک می‏گشایی. شیعیانت بر بالین تو نشسته‏ اند؛ اما پریشان و ملتهب.
اندوه سنگینی بر اتاق سایه افکنده تا آنکه بغض یکی از اصحاب شکفته
می‏شود، ناله می‏زند، گریه می‏کند و تو مهربان و بزرگ، لب می‏گشایی:

«مؤمن باید چنان باشد که هر چه به او رسد، خیر خود بداند.
اگر تمام اعضایش بریده شود، راضی باشد و اگر مالکیت
مشرق و مغرب را به او بسپارند، خیر خود بداند!»


درست سبک زندگی خود را اعلام کرده ‏ای!
و درست، حقانیت ولایتت را به اثبات رسانده‏ ای!
این همه شاگرد و چقدر تنها!

این سهیل بن حسن خراسانی است که می‏گوید:
«چرا نشسته ‏ای و قیام نمی‏کنی در حالی که صد هزار
شیعه دررکاب تو آماده ‏اند و برایت شمشیر می‏زنند!؟»


چه سؤال تلخی! اما قاطعانه پاسخش می‏دهی:
«برخیز و در این تنور بنشین!»
رنگ از چهره باخته است. نمی‏پذیرد.
التماست می‏کند.

رو به هارون مکی می‏فرمایی: «تو برو و میان تنور بنشین!»
هارون بی ‏تأمل چنین می‏کند. رو به سهیل می‏فرمایی:


«از همه اهل خراسان، چند نفر حاضر می‏شوند، کاری را که
هارون کرد انجام دهند؟! ما خروج نمی‏کنیم مگر زمانی که حتی پنج
مخالف هم در جمع ما نباشد!» و این یعنی چقدر حق تنهاست و تو تنهاتر!

کدام زهر، تلخ‏تر بود؟
روزگار منصور، از زهر او تلخ‏تر بود؛

زهری که اینک در جانت نفوذ کرده و چیزی نمانده تا آخرین
نفس‏هایت را از تو بگیرد؛ زهری که مرثیه همواره غربت شما
خاندان آفتاب در ضلالت‏ آباد خاک بود؛

زهری که اندوه یک عمر بی‏بهار زیستن را در تو، خلاصه
و جانگداز روایت کرده است. پلک بر هم می‏ نهی و میان
ضجه ‏های شاگردان و یارانت، بر فرشته مرگ سلام می‏دهی.


می‏روی تا ابدیت برای حق، ترسیم شده باشد؛
چرا که شما زوال ناپذیرید و مذهب را رونق لایزال!
و سلام همواره شیعیان بر شما و مذهب همیشه سبزتان!




نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : شنبه 28 / 3 / 1399



نظرامام جعفرصادق(عليه السلام)راجع به زلزله

حضرت امام جعفر صادق (عليه السلام) در دوازده قرن و نيم پيش راجع به نظام جهان چيزي گفته كه كوچكترين تفاوت با نظريه دانشمندان فيزيكي اين عصر ندارد .

حضرت امام جعفر صادق (عليه السلام) گفت :

( وقتي در اوضاع دنيا بي نظمي مي بينيد و مشاهده مي كنيد كه ناگهان طوفان ميشود و سيل جاري مي گردد و زلزله خانه ها را ويران مي نمايد اين ها را دليل بر بي نظمي جهان ندانيد و آگاه باشيد كه هر يك از اين وقايع غير منتظره از يك يا چند قاعده ثابت و غير قابل تغيير اطاعت مي نمايد و بر اثر آن قواعد ثابت است كه اين وقايع روي ميدهد ).

امروز دانشمندان فيزيكي ( يعني علمائي كه فقط از قواعد رياضي پيروي مي كنند و غير از آن قواعد را علم نمي دانند ) همين عقيده را دارند و حضرت امام جعفر صادق (عليه السلام) از اين لحاظ با دوازده قرن و نيم حق تقدم به شايستگي درخور احترام است .

علماي فيزيكي و زمين شناس مي گويند كه طوفان و زلزله و آتشفشاني كوه يك واقعه غير عادي نيست بلكه مطيع قوانين طبيعت است و زلزله از اين جهت در نظر ما غير عادي جلوه مي نمايد كه از قانون آن اطلاع نداريم .

در طول هزارها سال يكي از وقايع غير منتظره در نظر نوع بشر تغيير هوا بود و آن را ناشي از بي نظمي جهان ميدانست و فكر مي كرد كه نبايستي در وسط تابستان هوا يك مرتبه سرد شود .

ولي امروز تغيير هوا در نظر نوع بشر غير منتظره و ناشي از بي نظمي جهان نيست چون به قانون علمي تغيير هوا پي برده اگر چه هنوز نتوانسته بطور دقيق آن قانون را بفهمد معهذا مي تواند ( بخصوص از وقتي كه ماهواره ها اطراف كره زمين مي گردند ) تغيير هوا را پيش بيني نمايد .

وقوع زلزله و آتشفشان هم مثل تغيير هوا مي باشد و روزي كه انسان از قوانين آن دو اطلاع حاصل کرد مي تواند پيش بيني کند که زلزله در کجا و چه موقع حادث ميشود و كدام كوه در چه موقع آتشفشاني مي نمايد .

حضرت امام جعفر صادق (عليه السلام)به شاگردان خود گفت : آنچه بنظر مردم ناشي از بي نظمي جهان جلوه مي نمايد مطيع يك يا چند قاعده ثابت و غير قابل تغيير است . ثابت و غير قابل تغيير بودن قواعد جهان مودر تاييد تمام فيلسوفان متأله مي باشد .

آنها مي گويند كه تمام تغييراتي كه به چشم نوع بشر ميرسد فقط از دريچه ديدار و عقل اوست و از لحاظ خداوند هيچ چيز در جهان تغيير نمي كند براي اين كه خداوند داناي مطلق است و هر قانوني كه ايجاد كرده ابدي مي باشد .

بنا بر نظريه فيلسوفان خداشناس تغيبراتي كه در قوانين نشري بوجود مي آيد ناشي از جهل انسان است .

آدمي چون نمي تواند پيش بيني كند كه پنجاه سال ديگر وضع اجتماعي ( يا انفرادي ) او چه خواهد شد قوانين را فقط براي زمان حال وضع مي نمايد و پنجاه سال ديگر كه وضع انفرادي و اجتماعي بشر تغيير كرد قوانين را تغيير ميدهد .

ولي خداوند تمام قوانين هستي را در يك لحظه و براي هميشه وضع كرده زيرا چون دانا مي باشد هر نوع تحول را كه تا پايان هستي ( كه پايان ندارد ) بوقوع بپيوندد پيش بيني کرده و بر همين قياس تمام پيغمبران را كه برگزيده پيش بيني نموده و در آغاز ميدانسته كه در هر دوره باقتضاي آن زمان كدام يك از پيغمبران را بفرست .

نه فقط فيلسوفان خداشناس عقيده دارند كه قوانين جهان را ثابت مي دانند .



برگرفته از سايت ويژه امام صادق عليه السلام

نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : شنبه 28 / 3 / 1399

نظريه حضرت امام جعفرصادق(عليه السلام)راجع به علل بعضي ازبيماريها


يکي از نظريه هاي امام جعفر صادق (عليه السلام) که نبوغ علمي او را به ثبوت مي رساند نظريه ايست که راجع به انتقال بيماري بوسيله بعضي از نورها داده است . امام جعفر صادق (عليه السلام) گفت روشنائي هائي هست که اگر از يک بيمار بر يک شخص سالم بتابد ممکن است که آن شخص سالم را بيمار کند .

بايد توجه کرد که صحبت از هوا يا انتقال ميکروب ( که در نيمه اول قرن دوم هجري از آن بي اطلاع بودند ) نيست . بلکه صحبت از روشنائي است آنهم نه تمام روشنائي ها بلکه بعضي از انوار که اگر از شخص بيمار ، به شخص سالم بتابد ممکن است که وي را بيمار کند .

اين نظريه را علماي زيست شناسي و پزشکي از خرافات مي دانستند چون آنها عقيده داشتند که عامل انتقال بيماري از يک فرد بيمار به يک فرد سالم ، ميکروب است يا ويروس خواه وسيله انتقال بيماري حشرات باشند يا آب يا هوا يا تماس مستقيم دو فرد بيمار و سالم .

قبل از اين که بوجود ميکروب و ويروس پي ببرند وسيله انتقال بيماري ها را بوها ميدانستند و تمام اقداماتي که در قديم براي جلوگيري از سرايت امراض ميشد بر اساس جلوگيري از بوها بود تا اين که بوي بيماري واگير از يک بيمار به يک سالم نرسد و او را بيمار ننمايد .

در هيچ دوره ، هيچکس نگفت که بعضي از روشنائي ها اگر از بيمار بر سالم بتابد او را بيمار مي نمايد و اين گفته از جغفر صادق است .
گفتيم که جامعه دانشمندان اين نظريه را در عداد خرافات بشمار مي آوردند تا اين که تحقيقات علمي جديد ثابت کرد که اين نظريه ، حقيقت دارد و بعضي از انوار ، اگر از بيمار بسوي سالم برود و او را بيمار مي کند و اولين مرتبه در اتحاد جماهير شوروي به اين واقعيت پي بردند .

در شهر نوو-وو-وسيبيرسك واقع در شوروي كه يكي از مراكز بزرگ تحقيقات پزشكي و شيميائي و زيست شناسي شوروي مي باشد بطور علمي و غير قابل ترديد ثابت شد كه اولاُ از سلولهاي بيمار ، اشعه ساطع ميشود و ثانياً نوعي از اشعه كه از سلولهاي بيمار ساطع ميشود هر گاه بر سلول هاي سالم بتابد آنها را بيمار خواهد كرد. بدون اينكه كوچكترين تماس بين سلول هاي بيمار و سلولهاي سالم وجود داشته باشد و بي آنكه از سلوهاي بيمار ميكروب يا ويروس به سلولهاي سالم سرايت نمايند.

طرز عمل دانشمنداني كه در (نوو-وو-سيبيريسك )مشغول تحقيق بودند اين شكل بود:

آنها دو دسته از سلولهاي يك شكل ، از يك موجود زنده را (في المثل سلولهاي قلب ياكليه يايكي ازماهيچه هاي بدن را) انتخاب مي كردند و آنها را از هم جدا مي نمودند و مي ديدند كه از آن سلولها ، چند نوع (فوتون) ساطع ميشود و گفتيم که يک ذره از نور را به اسم فوتون مي خوانند و امروز توانائي علم براي مشاهده و تحقيق در اشعه آن قدر زياد شده كه ميتواند حتي يك فوتون را مورد تحقيق قرار بدهد.




نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : شنبه 28 / 3 / 1399



نظريه حضرت امام جعفرصادق(عليه السلام)راجع به سرعت نوروليزر

در مورد سرعت نور هم حضرت امام جعفر صادق (عليه السلام) نظريه اي ابراز كرده كه با توجه به عصر او بسيار جالب توجه مي باشد .

او گفت :كه سرعت نور كه بطرف چشم ما مي آيد فوري است و از انواع حركات است .

يك مرتبه ديگر اين نكته ذكر مي كنيم كه وسائل تكنيكي زمان اجازه نمي داد كه حضرت امام جعفر صادق (عليه السلام) بتواند سرعت نور را اندازه بگيرد . ولي همين قدر كه گفت نور حركت است و سرعت آن فوري مي باشد ، تقريباً نظريه اي شبيه باين دوره راجع به نور گفته است .

روايتي از او نقل مي كنند كه خلاصه اش اين است كه روزي در محضر درس خود گفت :
نور قوي مي تواند اجسام سنگين را بحركت درآورد و نوري كه در طور سينا بر موسي آشكار گرديد .

از نورهائي بود كه اگر مشيت خداوند معلق مي گرفت كوه را بحركت در مي آورد ممكن است فكر كنيم .

بر طبق اين روايت حضرت امام جعفر صادق (عليه السلام) اساس تئوري ليزر را پيشگوئي كرده است .

بعقيده ما آنچه حضرت امام جعفر صادق (عليه السلام) راجع به حركت و سرعت نور و اين كه نور از اشياء بچشم ما مي تابد گفت اهميتش زيادتر از تئوري ليزر بطور ساده است .

چون اين تئوري را قبل از حضرت امام جعفر صادق (عليه السلام) گفته بودند ولي وي آنچه راجع به سرعت و حركت و تمركز نور و اينكه نور از اشياء به چشم ما مي تابد گفت مخصوص اوست .

از ازمنه قديم در بين اقوام مختلف اين عقيده وجود داشت كه نور مي تواند اجسام را بحركت در آورد .

در مصر قديم اين عقيده وجود داشت كه نور مي تواند از همه چيز بگذرد و اجسام را هم بحركت درآورد و حتي كوه مانع از عبور نور نيست .

به عقيده آنها انوار معمولي نمي تواند از كوه بگذرد و آنرا بحركت درآورد اما اگر نور قوي بوجود بيايد مي تواند از وسط كوه بگذرد يا آن را بحركت درآورد و اين بسته به تمايل نور قوي است كه از وسط كوه بگذرد تا آن را بحركت آورد .

راجع به علت فيزيكي اين نظريه در هيچ جا توضيحي گفته نشد اما در بين تمام اقوام قديم اين عقيده وجود داشته و مثل اين كه قبل از بوجود آمدن ادياني كه تاريخ آنها در دست مي باشد اين عقيده رائج بوده است .

چون قبل از اين كه نوع بشر داراي ادياني گردد كه امروز تاريخ آنها در دست مي باشد ، بجادوگري عقيده داشته و بين دين و جادوگري تفاوتي وجود نداشته و عقيده باين كه نور ، قادر است از حجاب ها بگذرد و اجسام را بحركت درآورد از جادوگري است .

از مبدأ اين عقيده جادوگري بدون اطلاع هستيم و آنهائي هم كه چيزي در اين خصوص گفته اند از روي فرض بوده است و مأخذي موجود نيست كه نشان بدهد اين عقيده در آغاز در كدام قوم بوجود آمد .

ازموضوع عقيده به انرژي بودن نور اگر بگذريم آنچه در تئوري حضرت امام جعفر صادق (عليه السلام) راجع به سرعت نور گفته شده همان است كه امروز مي دانند و سرعت حركت نور را ثانيه اي سيصد هزار كيلومتر محسوب كرده اند .

اين سرعت ، امروزه فوري نيست زيرا با موازين جديد علمي يك ثانيه مدتي است طولاني و سيصد هزار كيلومتر ، با توجه به مسافات نجومي فاصله اي كوتاه .

اما با موازين قديم ، سيصد هزار كيلومتر سرعت در يك ثانيه يك سرعت فوري بوده و از لحاظ استنباط سرعت سير نور هم حضرت امام جعفر صادق (عليه السلام) پيشقدم بشمار آمده است .



برگرفته از سايت ويژه امام صادق عليه السلام



موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : شنبه 28 / 3 / 1399


نظريه حضرت امام جعفرصادق عليه السلام راجع به مولكولهاي آب وتجزيه آنها

در محضر درس حضرت امام جعفر صادق (عليه السلام) براي ادراك قوانين علوم ،تجربه هم بكار مي رفت و طبيعي است كه نبايد فكر بكنيم كه در محضر درس آن دانشمند بزرگ آزمايشگاهي مانند يكي از آزمايشگاههاي بزرگ امروزي وجود داشته و در آنجا قوانين فيزيكي و شيميائي را مورد آزمايش قرار مي دادند .

آزمايشگاه محضر درس حضرت امام جعفر صادق (عليه السلام) متناسب با زمان بوده اما ثابت مي كند كه آن دانشمند بزرگ در علوم فقط به تئوري اكتفا نمي كرده و تا آنجا كه امكان داشته تئوري را به محك تجربه مي زده است .

ديديم كه حضرت امام جعفر صادق (عليه السلام) متوجه شده بود كه هوا يك عنصر نيست و پي بردن باين موضوع بدون تجربه بعيد به نظر مي رسد .

براي شيعيان هيچ يك از علوم حضرت امام جعفر صادق (عليه السلام) غرابت ندارد . براي اينكه شيعيان وي را امام ميدانند و عقيده دارند كه او با علم امامت همه چيز را ميدانست و بر همين قياسي هيچ يك از معجزات حضرت امام جعفر صادق (عليه السلام) در نظر آن ها غرابت ندارد و تمام معجزاتي را كه در كتب مورخين شيعه به حضرت امام جعفر صادق (عليه السلام) نسبت داده اند بدون احتجاج مي پذيرند ولي مورخ بيطرف براي هر مورد علمي يا اعجاز احتجاج مي کند و نمي تواند بدون برهان بپذيرد . مورخ بي طرف وقتي مي شنود كه حضرت امام جعفر صادق (عليه السلام) گفت : كه هوا يك عنصر بسيط نيست بلكه از چند قسمت بوجود آمده و يك قسمت از آن سبب مي شود كه اشياء بسوزد و هم بعضي از اشياء را فاسد مي نمايد مي خواهد بفهمد كه چگونه وي باين موضوع پي برده بود .


 
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : شنبه 28 / 3 / 1399
 



 
نظريه حضرت امام جعفرصادق(عليه السلام)راجع به ساختمان بدن انسان

حضرت امام جعفر صادق (عليه السلام) مثل ساير مسلمين ميگفت كه انسان از خاك آفريده شده است. فرق او با مسلمين ديگر اين بود كه راجع به آفرينش انسان از خاك چيزهايي مي گفت كه به عقل هيچ يك از مسلمين در آن عصر نمي رسيد .


در اعصار بعد هم هيچ مسلمان نتوانست راجع بساختمان بدن انسان ، استنباطي چون حضرت امام جعفر صادق (عليه السلام) داشته باشد . و اگر كسي چيزي مي گفت مستقيم و غير مستقيم از شاگردان حضرت امام جعفر صادق (عليه السلام) شنيده بود .

او مي گفت تمام چيزهائي كه در خاك هست در بدن آدمي وجود دارد .

اما بيك اندازه نيست و بعضي از آنها در بدن انسان خيلي زياد است و بعضي از آنها خيلي كم . در بين چيزهائي هم كه در بدن انسان زياد است ، مساوات وجود ندارد و بعضي از آنها از بعضي ديگر كمتر مي باشد .


او گفت چهار چيز است كه در بدن انسان زياد مي باشد و هشت چيز است كه در بدن انسان كم مي باشد و هشت چيز ديگر در بدن انسان خيلي كم است .

اين نظريه كه راجع بساختمان بدن آدمي از طرف آن مرد ابراز گرديده آنقدر غرابت دارد كه گاهي انسان فكر مي كند آيا همان طور كه شيعيان عقيده دارند حضرت امام جعفر صادق (عليه السلام) داراي علم امامت بوده و اين نظريه را از علم امامت استنباط كرده نه از علوم بشري .


زيرا ادراك ما نمي پذيرد كه يك عالم عادي كه از معلومات بشري بر خوردار مي باشد در دوازده قرن و نيم قبل بتواند بيك چنين واقعيت پي ببرد .

ليكن آيا امتياز نوابغ بر افراد عادي در اين نيست كه مغز آنها قادر باستنباط چيزهائي است كه ديگران نمي توانند استنباط كنند و چشم آنها در همان منطقه كه براي ديگران ظلمات جهل است چيزهائي مي بيند كه ديگران قادر بديدن آن نيستند .


اگر يك چنين مزيت وجود نداشته باشد چه تفاوت بين صاحبان عقول عادي و آنكس كه يك نابغه مي باشد موجود است.


 
موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : شنبه 28 / 3 / 1399


سيد عليرضا جعفرى
مرحوم شيخ كلينى در اصول كافى بخشى را به مسائل حجت و دليل‏شيعيان اختصاص داده و در يكى از اخبار آن بخش چنين نقل كرده:

منصوربن حازم گويد: به امام صادق(ع) عرض كردم:
خداوند بالاتراز آن است كه به وسيله مخلوقاتش شناخته شود بلكه اين‏مخلوقاتند كه به وسيله خدا شناخته مى‏گردند.

امام صادق(ع) فرمود: راست گفتى.
گفتم: كسى كه دانست‏براى او پروردگارى است، پس سزاوار است كه‏بداند براى آن پروردگار رضا و سخطى است كه جز از راه وحى ورسول شناخته نمى‏گردند، پس اگر به كسى وحى نشد سزاوار است كه‏دست‏به دامان رسولان خدا شود، پس اگر آنها را ملاقات كرد، خواهدديد كه آنها حجت هستند و پيروى از ايشان واجب.

آنگاه به امام صادق(ع) مى‏گويد كه از مردم در مورد حجت‏ بعد ازرسول خدا(ص) پرسيدم.

آنها گفتند: قرآن، ولى من به آنها تذكردادم كه قرآن بدون سرپرست و قيم كفايت نمى‏كند، چرا كه گروههاى‏مختلف از جمله مرجئه، قدريه و حتى زنادقه كه به قرآن ايمان هم‏ندارند براى سخن خويش به قرآن استدلال مى‏كنند و روى همين جهات‏است كه گفتم قرآن نياز به سرپرستى دارد كه هرچه در مورد آن‏بفرمايد حق باشد و در اين ميان كسانى چون ابن مسعود و عمر وحذيفه به عنوان سرپرست معرفى شدند اما من سوال كردم كه آياتمام قرآن را مى‏دانستند؟ در جواب گفتند:

خير، تنها على بود كه آگاه به تمام قرآن بود. من گفتم: پس ‏شهادت مى‏دهم كه على(ع) قيم و سرپرست قرآن است و پيروى از اوواجب و پس از رسول خدا(ص) حجت‏بر مردم است و آنچه در موردقرآن ابراز عقيده كند حق است.

امام صادق(ع) پس از شنيدن سخنان او و استدلال زيبا و محكم وى‏او را با گفتن «رحمك الله‏» ستود و دعايش كرد. (1)
سخنان جناب‏منصور را ضميمه كنيد به فرمايش حضرت اميرالمومنين كه‏مى‏فرمايد:(ع) «اين قرآن جز خطوطى كه ميان دو جلد نگاشته شده،چيزى نيست، به زبان سخن نمى‏گويد، ناچار بايد ترجمانى داشته‏باشد» (2)

در همين زمينه يكى از اصحاب امام صادق(ع) مى‏گويد:
شنيدم كه امام صادق(ع) مى‏فرمود: «نحن ولاه امر الله و خزنه‏علم الله و عيبه وحى الله.» (ما ولى امر «امامت و خلافت‏»خدا و گنجينه علم خدا و صندوق وحى خدائيم) (3)

پدر گرامى آن‏حضرت، امام باقر نيز (ع)مى‏فرمايد: نحن تراجمه وحى الله‏» (مامترجمان وحى خدائيم.) (4)




موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : شنبه 28 / 3 / 1399

دستور العمل اخلاقی امام صادق علیه السلام به " عنوان بصری" *|۩|*






دستور العمل اخلاقی امام صادق علیه السلام به " عنوان بصری"


این‌ روایت‌ از حضرت‌ امام‌ جعفر صادق‌ "علیه‌ السّلام"‌ منقول‌ است‌، علامه مجلسی‌ آن را در کتاب‌ «بحار الانوار» آورده‌ است‌؛ دستورالعمل‌ جامعی‌ است‌ درشیوه تهذیب وپاک سازی جان ونفس. ما در اینجا عین‌ الفاظ‌ و عبارات‌ روایت‌ را با‌ ترجمه‌اش بدون‌ هیچکونه‌ تصرّفی‌ می‌آوریم‌ تا محبّا ن‌ و عاشقان قرب حق از آن‌ بهره مند گردند:

أَقُولُ: وَجَدْتُ بِخَطِّ شَیْخِنَا الْبَهَآئِیِّ قَدَّسَ اللَهُ رُوحَهُ مَا هَذَا لَفْظُهُ:
قَالَ الشَّیْخُ شَمْسُ الدِّینِ مُحَمَّدُ بْنُ مَکِّیٍّ: نَقَلْتُ مِنْ خَطِّ الشَّیْخِ أَحْمَدَ الْفَرَاهَانِیِّ رَحِمَهُ اللَهُ، عَنْ عُِنْوَانِ الْبَصْرِیِّ؛ وَ کَانَ شَیْخًا کَبِیرًا قَدْ أَتَی عَلَیْهِ أَرْبَعٌ وَ تِسْعُونَ سَنَةً.
قَالَ: کُنْتُ أَخْتَلِفُ إلَی‌ مَالِکِ بْنِ أَنَسٍ سِنِینَ. فَلَمَّا قَدِمَ جَعْفَرٌ الصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلاَمُ الْمَدِینَةَ اخْتَلَفْتُ إلَیْهِ، وَ أَحْبَبْتُ أَنْ ءَاخُذَ عَنْهُ کَمَا أَخَذْتُ عَنْ مَالِکٍ.
موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : شنبه 28 / 3 / 1399





نوحه خوانی به مناسبت شهادت امام صادق(ع)

«یارب همه جا عزا شد - یارب گل فاطمه فدا شد

یارب دل شیعه غم گرفته - که مدینه کربلا شد»


با صدای

«محمد رضا طاهری»

نوع فایل: mp3 نوحه خوانی به مناسبت شهادت امام صادق(ع) «یارب همه جا ع.mp3 (2.14 مگابایت)

نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : شنبه 28 / 3 / 1399

قطعه ای شنیدنی درباره

«سفارش امام صادق(ع) به ابوبصیر»

از زبان «آیت الله شهید دستغیب»

نوع فایل: mp3 قطعه ای شنیدنی درباره «سفارش امام صادق(ع) به ابوبصیر».mp3


موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : شنبه 28 / 3 / 1399



وای از شهری که سهم دین اسارت می شود
جای عزّت قسمت پیری جسارت می شود

می کــِشد سجــّاده را از زیر پای رهبرش
پابرهنه شاه مهمان عمارت می شود

شعله می خواهد بسوزاند حریم عشق را
شاید اینجا هم حرم یکباره غارت می شود

سینه ای را زهر کینه پاره پاره می کند
قلب دین می سوزد و قصدش زیارت می شود

می کند یاد شهید تشنه عاشورا به پا
گریه کار چشمها در هر عبارت می شود

وای از آن ساعتی که سر سوار نیزه بود
حکم شهزاده کجا آخر حقارت می شود؟!

کوفه و شام بلا و طعنه ها و ناسزا
قسمت ناموس انگشت اشارت می شود

صادق آل عبا گریه برای عمّه کرد
خِشت و خاشاک خرابه هم جوارت می شود

العجل آوای لبهای بقیع خاکی است
اشک زهرا روشناییِّ مزارت می شود


 

 

موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : شنبه 28 / 3 / 1399






موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : شنبه 28 / 3 / 1399




قالَ عليه السلام :

الصَّمْتُ كَنْزٌ وافِرٌ، وَ زَيْنُ الْحِلْمِ، وَ سَتْرُالْجاهِلِ.

ترجمه

فرمود: سكوت همانند گنجى پربهاء، زينت بخش حلم و بردبارى است ؛
و نيز سكوت ، سرپوشى بر آبروى شخص نادان و جاهل مى باشد.

مستدرك الوسائل : ج 9 ص 16 ح 4.





موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
 
 
این وب سایت جهت بسط وگسترش فرهنگ قرآنی ، با لا بردن سطح آگاهیهای دینی اعتقادی تربیتی