تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ندای وحی و آدرس nedayevahi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 34912
بازدید دیروز : 8958
بازدید هفته : 377727
بازدید ماه : 34912
بازدید کل : 11091763
تعداد مطالب : 16946
تعداد نظرات : 80
تعداد آنلاین : 1


Alternative content


حدیث موضوعیاک مهدویت امام زمان (عج)اک آیه قرآناک
 
 
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : دو شنبه 2 / 9 / 1398

نهج البلاغه

31. خداشناسی

انه لا ینبغی لمن عرف عظمة الله أن یتعظم، فآن رفعة الذین یعلمون ما عظمته ان یتوا ضعوا له
کسی که عظمت خدای را شناخت، سزاوار نیست که خویشتن را بزرگ بشمارد؛ زیرا بلند مرتبگی کسانی که عظمت خدا را می دانند به این است که در برابر او فروتن باشند. (31)

3. توصیف صفات خداوندی

32. اعتراف عقل ها

أقام من شواهد البینات علی لطیف صنعته، و عظیم قدته، ما انقادت له العقول معترفة" به، و مسلمة له و نعقت فی أسماعنا دلائله علی وحدانیته
از دلایل آشکاری که بر لطف و نیکویی آفرینش او و بزرگی و شکوه قدرت او گواه اند این است که خردها به او اعتراف دارند و در برابرش منقادند و سر تسلیم فرود دارند و دلایل وحدانیت او در گوش های ما فریاد می زنند. (32)

3. توصیف صفات خداوندی

32. اعتراف عقل ها

أقام من شواهد البینات علی لطیف صنعته، و عظیم قدته، ما انقادت له العقول معترفة" به، و مسلمة له و نعقت فی أسماعنا دلائله علی وحدانیته
از دلایل آشکاری که بر لطف و نیکویی آفرینش او و بزرگی و شکوه قدرت او گواه اند این است که خردها به او اعتراف دارند و در برابرش منقادند و سر تسلیم فرود دارند و دلایل وحدانیت او در گوش های ما فریاد می زنند. (32)

33. بوده و هست

لا یزول أبداً و لم یزل، اول قبل الاشیاء بلا أولیة، و اخر بعد الاشیاء بلا نهایة
هیچ گاه زوال نپذیرد و همواره بوده است؛ پیش از همه چیز بوده بی آن که او را آغازی باشد و پس از همه چیز هست بی آن که نهایت و پایانی داشته باشد. (33)

موضوعات مرتبط: پند های نهج البلاغه
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : دو شنبه 2 / 9 / 1398

 

http://payamak.roshdavar.ir/wp-content/uploads/2018/02/Nahj-al-Balaghah-2.jpg

14. شناخت خدا

لا تناله الاوهام فتقدره، و لا تتوهمه الفطن فتصوره و لا تدرکه الحواس فتحسه و لا تلمسه الایدی فتمسه
و هم ها به او نمی رسد، تا اندازه گیری اش کنند و اندیشه های باریک بین او را در وهم نتوانند آورد، تا در نتیجه تصورش کنند و حواس به او نرسند، تا در نتیجه حسش کنند و به دست نمی آید تا در نتیجه او را لمس کنند (14).

15. اطاعت در عصیان نشاید

لا طاعة لمخلوق فی معصیة الخالق
اطاعت از مخلوق در عصیان و نافرمانی از خالق نشاید (15)

16. ریا، شرک به خداوند

اعلموا أن یسیر الریاء شرک.
بدانید، ریاکاری هر چند هم کم باشد شرک به خداوند است. (16)

17. قبل از همه خدا

الحمد لله الکائن قبل أن یکون کرسی او عرش، أوسماء أو أرض، أو جان أو انس، لا یدرک بوهم، و لا یقدر بفهم، و لا یشغله سائل، و لا ینقصه نائل، و لا ینظر بعین، و لا یحد بأین، و لا یوصف بالازواج، و لا یخلق بعلاج، و لا یدرک بالحواس و لا یقاس بالناس
سپاس خدایی را که بوده و هست، پیش از آن که کرسی یا عرش یا آسمان یا زمین یا پری یا انسان پدید آمده باشد. نه خیال درک او را تواند و نه فهم اندازه او بداند. نه پرسش کننده ای او را از کار متوقف کند، و نه عطا خواهنده ای در خزانه اش کاستی پدید آورد. بدون دیده بیناست و نمی تواند گفت که کجاست. با همتایی وصف نگردد و با تمرین نمی آفریند، حواس نتواند او را درک کند و او را با مردم نتوان سنجید (17)

18. جایگاه رفیع توحید

تبارک الله الذی لا یبلغه بعد الهم، و لا یناله حدس الفطن
پاک و بلند مرتبه است خدایی که همت های بلند و حدس و گمان هوشمندان به او دسترس ندارد. (18)

موضوعات مرتبط: پند های نهج البلاغه
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : دو شنبه 2 / 9 / 1398

حکمت ۱۹۶ نهج البلاغه ؛ عبرت آموزى از إتلاف اموال(اخلاقى، اقتصادى)

فصل اول: اصول دین

بخش اول: توحید

1. توحید

1. دو ستون محکم دین

وصیتی لکم: ان لا تشرکوا بالله وشیئاً و محمد صلی الله علیه و آله فلا تضیعوا سنته. اقیموا هذین العمودین، و اوقدوا هذین المصباحین، و خلاکم ذم!
وصیتم به شما این است که هیچ چیزی را شریک خدا قرار ندهید و سنت محمد صلی الله علیه و آله را تباه نسازید. این دو ستون محکم دین (توحید و محافظت بر سنت پیامبر) را برپا دارید و این دو چراغ را روشن نگاه دارید تا در نتیجه، توبیخ از شما دور باشد. (1)

2. بی همتایی در خلقت

.. لا شریک أعانه علی ابتداع عجائب الأمور
هیچ شریک و همتایی او را در آفرینش مخلوقات شگفت انگیز کمک و یاری نکرده است. (2)

3. وحدانیت خدا

لم یولد سبحانه فیکون فی العز مشارکاً و لم یلد فیکون موروثاً
خداوند زاییده نشده تا در بزرگواری اش شریک داشته باشد و نزاییده است.(3)

4. نه زاده و نه زاییده شده!

الله الذی لم یلد فیکون مولوداً، و لم یولد فیصیر محدوداً. جل عن اتخاذ الابناء
خداوند کسی را نزاده تا خود مولود باشد و از کسی زاده نشده تا محدود به حدودی باشد، بالاتر از آن است که فرزندانی بپذیرد. (4)

موضوعات مرتبط: پند های نهج البلاغه
 
 
این وب سایت جهت بسط وگسترش فرهنگ قرآنی ، با لا بردن سطح آگاهیهای دینی اعتقادی تربیتی