خلافت الاهي

ندای وحی

قرآنی ،اعتقادی،مذهبی ، تربیتی

خلافت الاهي

اکبر احمدی
ندای وحی قرآنی ،اعتقادی،مذهبی ، تربیتی

خلافت الاهي

چه‌بسا اين وجه كه گفتيم، بتواند تأييد كند كه مراد از اسما، هم اسماي خدا و هم مخلوقات است.

آيا درجة علمي حضرت آدم ـ كه علم جامع و كاملي بود كه از سوي خدا به آدم اعطا شد و او را صالح مقام خلافت كرد ـ در همين عالم مادي يا در عالمي ديگر بود و آيا بالفعل به وي داده شد يا آنكه تنها، استعداد آن به او تفويض گرديد؟ نمي‌توان پاسخ قطعي به اين پرسش‌ها داد. اجمالاً مي‌توان ادعا كرد كه مناسبت حكم و موضوع مقتضي اين است كه هم اسماي خدا را بداند و هم اسماي مخلوقات را، و چون موضوع، خلافت مطلق است، قاعده اين است كه به همة‌ اسما و صفات خدا علم داشته باشد تا بتواند خليفه‌اي كامل براي او و نيز عالم به همة مخلوقات باشد؛ و اين وجه، جمع بين دو دسته روايتي است كه يكي ناظر به اسماي خدا و ديگري مخلوقات مي‌باشد.

 

خلافت الاهي، ويژة آدم يا همة انسان‌ها(1)

آيا اين خلافت ويژة حضرت آدم است يا در انسان‌هاي ديگر نيز ممكن است؟ آيه دلالتي بر انحصار در حضرت آدم ندارد و شايد بتوان از جملة أَتَجْعَلُ فِيهَا... كه فرشتگان گفتند و از پاسخ خدا بهره برد كه خلافت منحصر به آدم نبوده است؛ زيرا فساد و افساد در مورد حضرت آدم كه معصوم بود، مطرح نبود و جا داشت كه پاسخ داده شود: آدم، افساد و خونريزي نمي‌کند. اما اينكه همة انسان‌ها اين مقام را دارا باشند، گمان نمي‌‌رود كسي كه با مباني اسلامي آشنا باشد، چنين چيزي بگويد. مقام خلافتي كه حتي فرشتگان لايق احراز آن نبودند، چگونه ممكن است به انسان‌هاي بسيار پليد و شرور برسد؟ تنها، كساني چون انبيا و امامان معصوم(عليهم السلام) مي‌توانند چنين مقامي داشته باشند. گواه، عبارتي است كه در زياراتشان مانند زيارت جامعه مي‌خوانيم: ورضيكم خلفاء في ارضه؛ «شما را جانشينان در زمين قرار داد».

و اما اينكه چه كساني چنين علمي داشته‌اند، مي‌توان از برخي شواهد و قراين دريافت كه امامان معصوم(عليهم السلام) دانشي برتر از دانشي كه ما تصور مي‌كنيم، داشته‌اند. همة دانش‌ها (علم الكتاب كلّه) نزد ائمة ما بوده است. در تفاسير روايي، آية شريفة «مَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ» به امير مؤمنان و امامان معصوم(عليهم السلام) تفسير شده است.(1)

نكتة ديگر دربارة آية مورد بحث اين است كه غرض اصليِ آفرينش انسان، تحقق خلافت الاهي روي زمين بوده است. اما از آنجا كه خلفاي خداوند، غيرحضرت آدم، از نسل ايشان بودند، مي‌بايست قانون توالد و تناسل بر بشر حاكم مي‌شد و افراد بسياري به وجود مي‌آمدند تا صالحان از ميان آنان به مقام خلافت برسند.

 

تا پايان خلقت انسان، خليفة خدا بر زمين وجود خواهد داشت؛ زيرا چنان‌كه گفتيم، غرض اصلي همين است و اگر اين موضوع منتفي گردد، غرض الاهي از خلقت نقض خواهد شد.


1. ر.ك: محمود رجبي، انسان‌شناسي، ص 140.

پس اجمالاً مي‌توان گفت: خلافت خدا، منحصر به حضرت آدم نيست و در ميان نوع انسان، افراد ديگري يافت مي‌شوند كه به آن مقام مي‌رسند؛ به يك شرط و آن هم «علم به اسما» است.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






موضوعات مرتبط: انسان از نگاه قرآن
برچسب‌ها: انسان شناسی

تاريخ : چهار شنبه 26 / 12 / 1398 | 7:24 | نویسنده : اکبر احمدی |
.: Weblog Themes By M a h S k i n:.