تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ندای وحی و آدرس nedayevahi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1697
بازدید دیروز : 119650
بازدید هفته : 334495
بازدید ماه : 656776
بازدید کل : 11048531
تعداد مطالب : 16946
تعداد نظرات : 80
تعداد آنلاین : 1


حدیث موضوعیاک مهدویت امام زمان (عج)اک آیه قرآناک

 
 
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : پنج شنبه 2 / 7 / 1394

عراق در قسمت جنوبی کشور در دو محور، حرکت خودش را برای تصرف خاک ایران آغاز کرد. یکی در محور عین خوش فکه که خودش دو عقبه داشت: یکی عقبه دهلران عین خوش جسر نادری پل کرخه و دیگری فکه چنانچه بود. در قسمت خرمشهر جناح اصلی دشمن دو قسمت می‌شد؛ یکی از سمت شلمچه بود به سمت خرمشهر و یکی از اهواز و عبور از کوشک و طلائیه و جفیر و آمدن به سمت اهواز. این محورهایی بود که عراق در روزهای اول حمله، مورد استفاده قرار داد. در مقابل آن‌ها هم نیرویی نبود. یک افسر نیروی هوایی عراق گزارش می‌کند که: «من با جیپ از کنار کرخه عبور می‌کردم و رفتم به سمت اندیمشک و به جایی رسیدم که با چشم خود پادگان نیروی هوایی را دیدم و برگشتم.» می‌گوید: «من پادگان نیروی هوایی را دیدم.» در این پادگان نیروی هوایی چه تجهیزاتی بود و چقدر نیرو بود؟ هیچ. در اندیمشک که بود؟ هیچ کس. این افسر عراقی برای رده‌های بالای خود گزارش می‌نویسد و می‌گوید: «من برای شناسائی پادگان نیروی هوایی رفتم و آنجا را دیدم.» ولی چنین تحلیل می‌کند که: «به نظر می‌رسد دشمن کمین گذاشته باشد و این یک نقشه باشد. یعنی به نظر می‌رسد که دشمن می‌خواهد نیروهای عراقی به سمت شرق کرخه بروند و از پشت راهشان را ببندد.» لذا نیروهای عراقی در غرب کرخه باقی می‌مانند و این وضعیت سبب فتح‌المبین می‌شود. آنان اگر به سمت شرق کرخه می‌آمدند، ما یک عملیات جداگانه را باید انجام می‌دادیم. در سمت اهواز نیروهای عراقی به راحتی از سمت جفیر عبور می‌کنند و می‌آیند به سمت اهواز و پادگان حمید را هم به راحتی می‌گیرند ولی در پانزده یا بیست کیلومتری اهواز می‌مانند. یعنی جرئت قدم گذاشتن به داخل شهر را ندارند. در سمت آبادان، آن شهر را محاصره می‌کنند؛ آن هم نه با یک یا دو لشکر بلکه با هشت لشکر این کار را انجام می‌دهند. در برابرشان هم هیچ چیز نیست. در طرف ما هر کس دوستانش را بر می‌داشت و یک تعداد اسلحه می‌گرفت و به جبهه می‌رفت و هیچ انسجامی نداشتیم. نه ارتش آمادگی داشت و نه سپاه و نه مردم.

 

 سامیه امینی

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
 
 
این وب سایت جهت بسط وگسترش فرهنگ قرآنی ، با لا بردن سطح آگاهیهای دینی اعتقادی تربیتی