حمله مرد خشمگین با زنجیر به یک مدرسه دخترانه در تهران / سرایدار کور شد + عکس
 

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ندای وحی و آدرس nedayevahi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 12175
بازدید دیروز : 70777
بازدید هفته : 91401
بازدید ماه : 144679
بازدید کل : 10536434
تعداد مطالب : 16946
تعداد نظرات : 80
تعداد آنلاین : 1


حدیث موضوعیاک مهدویت امام زمان (عج)اک آیه قرآناک

 
 
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : چهار شنبه 2 / 10 / 1398

درگیری وحشتناک در زنگ تفریح

به گزارش رکنا، نخستین قربانی که دیروز در صبح هفتم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی کیخواه و با حضور یک قاضی مستشار در جایگاه ویژه ایستاد و درخواستش را مطرح کرد، عبدا... ۴۰ ساله بود. این مرد که سرایدار یک دبستان در منطقه کهریزک بود ، هفدهم بهمن ماه سال ۹۷ به دنبال درگیری با پدر یکی از دانش آموزان مدرسه، چشم چپش را از دست داد و چشم راستش کم بینا شد .

وی دیروز در تشریح جزئیات ماجرا به قضات گفت : من سال هاست که سرایدار مدرسه هستم .زنگ تفریح بود و دانش آموزان در حیاط مدرسه بودند که یک باره جواد که پدر یکی از دانش‌آموزان بود در حالی که زنجیری در دست داشت وارد مدرسه شد . اوحال طبیعی نداشت و مدام فریاد می کشید. دانش‌آموزان از دیدن این مرد وحشت زده شده بودند که به سمت من حمله ور شد و با زنجیر به چشمم کوبید .چشم چپم به حدی آسیب دید که پزشکان ناچار به تخلیه آن شدند. چشم راستم نیز آسیب دیده و می توانم تا ۲۰ سانتی متری را ببینم .

گذشت از قصاص چشم

وی ادامه داد :من یک پسر ۱۵ ساله و یک دختر ۱۰ ساله دارم . این ماجرا تأثیر بدی در روحیه دختر و پسرم گذاشته و دخترم به مشکل روحی مبتلا شده است .من هنوز هم علت این که جواد به من حمله ور شد و چشم مرا کور کرد نمی‌دانم . من می‌خواستم به زندان بروم و با او ملاقات کنم اما نشد . حالا هم از قصاص چشم گذشت می کنم . هر چند خانواده‌ام به گذشت راضی نیستند و از من خواسته اند تا تقاضای قصاص چشم را مطرح کنم، اما من نمی‌توانم چنین درخواستی را مطرح کنم تا یک نفر دیگر مانند من نابینا شود. به همین دلیل دیه می خواهم .

سپس متهم ۳۲ ساله روبه روی قضات ایستاد و جرمش را گردن گرفت.

وی گفت : من کارگر شهرداری بودم اما به شیشه معتاد شدم و کارم را از دست دادم . همسرم از من جدا شد و مادرم از دختر خردسالم نگهداری می کند.

وی در تشریح جزئیات ماجرا گفت : از سر کار به خانه برگشته بودم که با مستاجر مادرم روبه رو شدم. مستاجر مادرمیک زن جوان به نام الهه بود . دختر او با دختر من هم مدرسه‌ای بود و گاهی اوقات الهه دختر من و دختر خودش را به مدرسه می رساند. آن روز او به من گفت سرایدار مدرسه دخترش به او متلک گفته و برای او پیامک ارسال کرده است. من از شنیدن این حرف عصبانی شدم.

وی در حالی که سرش را پایین انداخته بود، ادامه داد: شیشه کشیده بودم و حال طبیعی نداشتم که زنجیر را برداشتم و به مدرسه دخترم رفتم. من نمی‌دانم چطور شد که با زنجیر به چشم سرایدار مدرسه کوبیدم. من واقعاً از این ماجرا پشیمان هستم و می‌دانم اشتباه بزرگی را مرتکب شده ام.

با پایان اظهارات این متهم قضات وارد شور شدند تا برای وی حکم صادر کنند .


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





موضوعات مرتبط:
 
 
این وب سایت جهت بسط وگسترش فرهنگ قرآنی ، با لا بردن سطح آگاهیهای دینی اعتقادی تربیتی