روایات در این زمینه بسیار است که به خاطر رعایت اختصار به بعضی از آنها اشاره می کنیم.

1. راوی می گوید: از امام موسی بن جعفر علیه السلام درباره فردی سوءال شد که او ریاست را دوست دارد. امام فرمودند: زیان ریاست طلبی به دین مسلمان بیشتر است از حمله دو گرگ درنده به گلّه گوسفند بی چوپان؛

«ما ذِئْبانِ ضارِیانِ فی غَنَم قَدغابَ عَنها رَعاوءُها بِأَضَرَّ فِی دینِ المُسلِم مِن حُبِّ الرِّئاسَةِ».(380)

2. قال الصادق علیه السلام «مَن طَلَبَ الرِّئاسَةَ هَلَک؛(381) هرکس که طالب ریاست باشد، هلاک می شود».

3. در حدیث مناهی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نقل شده که فرمودند:

«اَلا وَمَن تَوَلّی عَرافَةَ قَوم أتی یومَ القِیامَةِ و یداهُ مَغلُولَتانِ الی عُنُقِهِ فَإن قامَ فَیهِم بِأَمرِ اللّه أَطْلَقَهُ اللّهُ وَاِنْ کانَ ظالِما هَوی بِهِ فی نارِ جَهَنَّمَ وَ بِئسَ المَصیرُ؛(382) آگاه باشید، کسی که ولایت و ریاست ملّتی را به دست گیرد، در روز قیامت او را می آورند درحالی که دستهایش به گردنش بسته باشد، پس اگر (در زمان حکومتش) به برنامه های الهی عمل کرده باشد، خداوند دست های او را باز می کند، و اگر ستم کرده باشد او را به طرف جهنّم می برد، و چه بد جایگاهی است جهنّم».

با توجه به این روایات معلوم می شود که ریاست طلبی و حب جاه در بینش الهی و رهبران دینی مذموم بوده و مایه هلاکت و سقوط در قعر جهنّم، و محرومیت از همه نعمت های الهی است.

بنابر این ای برادر! اگر دیدی در کاری و پستی، دیگری از تو شایسته تر است تو خود را برای آن پست و مقام، کاندیدا مکن و یا اگر کردی و سپس متوجه شدی که رقیب تو صلاحیتش بیشتر از توست، انصراف خود را اعلام نما، زیرا رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند:

«مَنْ تَقدَّمَ عَلَی المُسلمینَ و هُوَ یری اَنَّ فِیهِم مَن هُوَ أَفضَل مِنهُ فَقَدْ خانَ اللّهَ وَرَسُولَهُ والْمُسلِمینَ».(383)

ولی متأسفانه انسان، بعضی را مشاهده می کند که از هیچ صلاحیتی برخوردار نیستند، ولی خود را برای احراز ریاست و پست های حساس نامزد کرده و در انظار عموم خود را به عنوان یک فرد شایسته وانمود کرده و نزد خود هم فکر می کنند که می خواهند به اسلام و مسلمین خدمت کنند، اما همه اینها خیالات شیطانی است که آنان را فریفته، تا در لوای خدمت به اسلام، آنان را در خدمت شیطان درآورد.

بدتر از آن، این است که انسان فاقد صلاحیت بخواهد خود را با هزاران دروغ، کلک و دسیسه های شیطانی بر مردم تحمیل کرد و جای پاکان و نیکان را اشغال کند. این کار صدمه زدن و ضربه وارد نمودن بر شخص و ضایع کردن حق یک فرد نیست، بلکه جنایتی است بس بزرگ بر اجتماع و نسل های آینده و یا به تعبیر رسول خدا در حدیث بالا، خیانتی است بر خدا و رسول خدا و همه مسلمین.

علاوه بر همه این خیانت ها و ضررها بر پیکر اجتماع و دین و حیثیت انسانی که برای حب جاه و ریاست طلبی بیان شد، ایراد دیگری نیز در این صفت ناپسند وجود دارد که جبران خسارات آن میسر نیست و آن این است که انسان جاه طلب و شهرت خواه، مبتلا به صفت نفاق و دورویی نیز می گردد، زیرا همیشه باید مواظب خویش بوده تا در انظار عموم و مریدان و طرفدارانش طوری برخورد کند و به گونه ای سخن بگوید که با حیثیت ظاهری او منافات نداشته و باعث کاستی شهرت و ریاست او نگردد. با آن که شاید در باطن به چیزی غیر از آن چه در عمل انجام می دهد، معتقد است و حتّی گاهی ممکن است شخص شهرت طلب و ریاست خواه برای به دست آوردن شهرتِ خویش، از بسیاری از لذایذ مادی صرف نظر نموده و به تعبیر دیگر در انظار مردم راه زُهد و اِعراض از دنیا را در پیش گیرد تا بدین وسیله بتواند شهرتی پیدا کرده و به مرادش رسیده و خواهش های نفسانی خویش را برآورده سازد.380. بحار، ج 73، ص 154.381. همان، ص150.382. وسائل الشیعه، ج 6، ص 286.383. الغدیر، ج 8، ص 291.