ندای وحی

قرآنی ،اعتقادی،مذهبی ، تربیتی

می‌گویند بهشت و جهنم مکان و زمان نیستند......

اکبر احمدی
ندای وحی قرآنی ،اعتقادی،مذهبی ، تربیتی

می‌گویند بهشت و جهنم مکان و زمان نیستند......

بهشت و جهنم

می‌گویند بهشت و جهنم مکان و زمان نیستند، بلکه موقعیتی هستند که روح انسان در آرامش و یا عذاب فرار می‌گیرد، و خداوند تنها برای اینکه این دو را مفهوم‌تر و قابل درک برای بندگانش بیان نموده باشد، از صفاتی چون باغ‌های بهشتی‌، آتش جهنم‌، رودهای روان و ... استفاده کرده است. پاسخ این شبهه چیست؟

آیا هیچ موجودی هست که جایگاه و مکان نداشته باشد و "قبل و بعد = زمان"، بر او مترتب نباشد؟!

آیا در چارچوب جهان‌بینی اسلامی سخن می‌گویند و یا بودیسم، هندوئیسم و ...؟!

آیا برای گفته‌های خود دلیلی هم دارند؟ یا آنها هر چه دلشان خواست روی هوا می‌گویند و سپس دیگران باید پاسخ مستدل و مستدل بدهند. «قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ – بگو برهان و دلیل خود را بیاورید، اگر راست می‌گویید  (چندین آیه)»؛ پس، بگویید: شما باید ادعای خود را به اثبات رسانید، نه این که دیگران نفی آن را اثبات کنند!

آیا به آنان وحی جدیدی رسیده است؟ و یا با استدلال عقلی به این نتیجه رسیده‌اند و یا تجربه کرده‌اند؟!

آیا در قیامت، انسان فقط روح دارد و جسم ندارد که دست کم جسمش نیاز به مکان داشته باشد؟!

آیا العیاذ بالله، خداوند متعال راجع به چگونگی بهشت و جهنم دروغ گفته است؟!

آیا هیچ گزاره و تعریفی، با توصیف‌های دروغ، مفهوم‌تر شده و بیشتر درک می‌شود؟!

●- بنابراین، با کمی دقت در همین چند پرسش استفهامی [پاسخش در دورنش هست]، معلوم می‌شود که "حرف مفت - بیهوده"، غیر معقول، بی‌سند و بدون علم و آگاهی می‌زنند تا مردم را منحرف کنند. معمولاً این گروه از گویندگان، اصلاً به خدا و معاد اعتقادی ندارند، بلکه مأمور به ایجاد تشکیک، شبهه، تزلزل در شناخت، ایمان‌ و در نتیجه گمراه کردن مردم می‌باشند! چنان که خود فرمود:

«وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْتَرِي لَهْوَ الْحَدِيثِ لِيُضِلَّ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَيَتَّخِذَهَا هُزُوًا أُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ مُهِينٌ» (لقمان، 6)

ترجمه: و بعضى از مردم سخنان بيهوده را مى‌خرند تا مردم را از روى نادانى، از راه خدا گمراه سازند و آيات الهى را به استهزا گيرند؛ براى آنان عذابى خواركننده است!

الف آدمی در این عالم، هم روح دارد و هم جسم؛ اصل او روحش هست و جسم به آن روح ماهیت می‌دهد و ابزار کار روح است؛ وگرنه روح جنسیت ندارد، چشم، گوش، زبان و دست و پای مادی ندارد و ... . در برزخ و معاد نیز آدمی هم روح دارد و جسم؛ و هر دو مکان می‌خواهند.

ب در قیامت و زندگی اخروی نیز آدمی هم روح دارد و هم جسم؛ و این روح و جسم که به طریق احاطه روح بر جسم با هم هستند، هر کجا که باشند مکان آنهاست، چه در این دنیا و چه در آن دنیا.

ج در همین دنیا نیز روح لذت‌ها و الَم‌ها (عذاب‌های) مخصوص و متناسب با خودش را دارد، و جسم نیز لذت‌ها و یا دردهای خودش را دارد (مطالعه کتاب، لذت روح است و عذاب چشم – روزه لذت روح است و عذاب  بدن)؛ آن دنیا و حیات اخروی نیز چنین است. لذا خداوند متعال در آیات کریمه، هم به لذت‌ها و یا دردهای روحی تصریح نموده است و هم جسمی.

به عنوان: لذت لقاء، لذت امنیت، لذت نترسیدن، لذت محزون نبودن، لذت رضایت، لذت درجات و ...، همه مال روح است و جسم از آنها لذتی نمی‌برد؛ چنان که درد فراق، درد قهر الهی، درد پشیمانی، درد حسرت و ... که در قرآن کریم آمده است، همه دردهای روحی است و جسم از آنها دردی احساس نمی‌کند.

د – در این دنیا، وقتی کسی را بازداشت می‌کنند، محاکمه و مجازات می‌کنند و به زندان می‌افکنند، همه کارهایی است که با بدن انجام می‌پذیرد، اما در واقع بر روح مترتب می‌شود. وقتی به دست کسی دستبند می‌زنند، روح را دستبند زده و زندانی می‌کنند. وگرنه زندان برای بدن، درد زیادی ندارد؛ مفت می‌خورد و می‌خوابد و به ورزش اجباری مشغول می‌شود، حمام می‌کند و ... . اما روح، همین که ارتباطاتش با جهان بیرون، خویشان و اقوام و دوستان، کار و فعالیت و ... قطع می‌شود، حبس شده و عذاب می‌کشد.

ھ – در این دنیا، برای بدن فرق زیادی ندارد که به آن خوراک‌های خوشمزه دهند یا یک تکه نان خشکی که سیرش کند و کمی خوراکی که مواد مورد نیازش را تأمین کند؛ اما روح از خوردن خوراکی‌های خوشمزه و مفید برای بدن، به بهجت و سرور می‌رسد. وقتی چشمش جسمش به شهر، کوه و جنگل می‌رسد، لذت روحی می‌برد، وقتی می‌بیند که بدن در حبس نیست و می‌تواند به وسیله آن کارهای زیادی انجام دهد، مسرور می‌گردد و ... . در قیامت و حیات اخروی نیز همین‌طور است.

راه شناخت قیامت و احوال گوناگون آن

اصل ضرورت معاد، با براهین عقلی قابل اثبات می‌باشد، بالاخره هر جا که حرکت (مادی و معنوی) هست، حتماً مقاصد و مقصد نهایی نیز وجود دارد – هر کاری حتماً به نتایج مقطعی و نتایج نهایی می‌رسد – هیچ چیزی بیهوده  و رها خلق نشده است – هیچ دو چیز یا دو کاری اینجا مساوی نیستند که در پایان به یک نقطه رسیده و مساوی شوند و ... (که موضوع بحث ما نیست). اما این که قیامت چگونه است، آنجا چه خبر است، بهشت چگونه است، جهنم چگونه است، در آنها چه نعمات و یا عذاب‌هایی متوجه انسان می‌شود، آیا فقط لذت و عذاب روحی وجود دارد و یا جسمی هم هست و ...؛ مباحثی نیستند که با ادله‌ی عقلی قابل اثبات باشند، بلکه گزاره‌های خبری هستند، آن هم خبر از "غیب"، لذا کسی که مالک آن است، علمش را دارد و در قول خود صادق است، باید خبر دهد. یعنی همان "وحی الهی" و البته شرح و بسط در احادیث که مبتنی بر همان وحی خدا می‌باشد.

●- وقتی در نشر و القای شبهه می‌گویند: «خدا چنین و چنان گفت تا قیامت بیشتر مفهوم شود»، یعنی از خدا  و قیامت او خبر می‌دهند، حالا باید بگویند که این اخبار از کجا به آنها رسیده است و با چه عقل، علم، معرفت و البته جسارتی، به خداوند سبحان افترای دروغگویی می‌بندند و وحی را خبرهایی دروغ برای "تفهیم و بیشتر" قلمداد می‌کنند؟!

چند آیه:

●- بحث از مقامات و درجات بهشتی، که مختص روح می‌باشد، در آیاتی به صورت مستقل بیان شده است:

«الَّذِينَ آمَنُوا وَهَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللَّهِ وَأُولَئِكَ هُمُ الْفَائِزُونَ» (التوبة، 20)

ترجمه: آنها كه ايمان آوردند، و هجرت كردند، و با اموال و جانهايشان در راه خدا جهاد نمودند، درجه آنها (بالتبع مقام‌شان) نزد خدا برتر است؛ و آنها پيروز و رستگارند!

«إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَنَهَرٍ * فِي مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِيكٍ مُقْتَدِرٍ» (القمر، 54 و 55)

ترجمه: يقيناً پرهيزگاران در باغ‌ها و نهرهاى بهشتى جاى دارند * در جايگاه صدق نزد خداوند مالك (و سلطان) مقتدر!

در دو آیۀ فوق، هم به "مکان" بهشتیان تصریح شده است «فِي جَنَّاتٍ وَنَهَرٍ» و هم به "مقام" آنها «عِنْدَ مَلِيكٍ مُقْتَدِرٍ». و البته آیات درباره‌ی نعماتی که بدن از آنها فایده می‌برد و سبب بهجت روحی می‌شود [مثل: خوردن، پوشیدن، دیدن، زندگی در قصر، خدمه و پذیرایی‌ها، ازدواج و ...] نیز بسیارند.

●- آیات در مورد عذاب‌های روحی (مانند حسرت) نیز بسیار است:

«قَدْ خَسِرَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِلِقَاءِ اللَّهِ حَتَّى إِذَا جَاءَتْهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً قَالُوا يَا حَسْرَتَنَا عَلَى مَا فَرَّطْنَا فِيهَا وَهُمْ يَحْمِلُونَ أَوْزَارَهُمْ عَلَى ظُهُورِهِمْ أَلَا سَاءَ مَا يَزِرُونَ» (الأنعام، 31)

ترجمه: آنها كه لقاى پروردگار را تكذيب كردند، مسلماً زيان ديدند؛ (و اين تكذيب، ادامه مى يابد) تا هنگامى كه ناگهان قيامت به سراغشان بيايد؛ مى گويند: «اى افسوس بر ما كه دربارۀ آن، كوتاهى كرديم!» و آنها (بار سنگين) گناهانشان را بر دوش مى‌كشند؛ چه بد بارى بر دوش خواهند داشت!

و البته آیاتی که خبر از عذاب‌هایی می‌دهد که جسم می‌کشد و روح را معذب می‌کند [مانند غل و زنجیر، آتش، سوختن، نمردن و تجدید پوست و گوشت برای سوختن مداوم، خوردن زقوم و نوشیدن مذاب و ...] نیز بسیار است.

●- بنابراین، حیات اخروی، هم مکان دارد و هم مقام. بهشت و جهنم دو مکان برای استقرار اهلش هستند، و در آنها نعمات و عذاب‌هایی برای روح و جسم وجود دارد.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






موضوعات مرتبط: شبهات
برچسب‌ها: شبهات

تاريخ : پنج شنبه 23 / 11 / 1399 | 9:29 | نویسنده : اکبر احمدی |
.: Weblog Themes By M a h S k i n:.