عوامل کامل شدن ایمان بنده

ندای وحی

قرآنی ،اعتقادی،مذهبی ، تربیتی

عوامل کامل شدن ایمان بنده

اکبر احمدی
ندای وحی قرآنی ،اعتقادی،مذهبی ، تربیتی

عوامل کامل شدن ایمان بنده

عوامل کامل شدن ایمان بنده

مومن در دنیا آرزوهایش، برای کسب آخرت است؛ و لذا در این مقاله یک نمونه از آرزوهای مومن بیان و مورد بررسی قرار می گیرد.

عوامل کامل شدن ایمان بنده

عوامل کامل شدن ایمان بنده مومن در دنیا آرزوهایش، برای کسب آخرت است؛ و لذا در این مقاله یک نمونه از آرزوهای مومن بیان و مورد بررسی قرار می گیرد.


دعا برای هدایت

آرزوی مومن این است که: خداوند همواره او را هدایت کند، چنانچه در سوره مبارکه فاتحه الکتاب، روزانه چندین بار، می گوییم: «اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ»[1] ما را به راه راست هدایت کن... چرا که هدایت را فقط از جانب رب غفور و رحیم می دانند.


آرزوی هدایت

چنانچه در سوره مبارکه اعراف همین مومنین در قیامت خواهند گفت: «وَقَالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی هَدَانَا لِهَذَا وَمَا کُنَّا لِنَهْتَدِیَ لَوْلَا أَنْ هَدَانَا اللَّهُ...»[2] «ستایش مخصوص خداوندی است که ما را به این (همه نعمتها) رهنمون شد؛ و اگر خدا ما را هدایت نکرده بود، ما (به اینها) راه نمی‌یافتیم! مسلّماً فرستادگان پروردگار ما حق را آوردند!» و (در این هنگام) به آنان ندا داده می‌شود که: «این بهشت را در برابر اعمالی که انجام می‌دادید، به ارث بردید!»


دعای مومن برای کامل شدن ایمان

مومن همواره در صدد آن است که ایمانش کاملتر شود، و برای همین دعا می کند و یکی از بالاترین دعاهای وی در کسب مکارم الاخلاق این است که: «... وَ بَلِّغْ‏ بِإِیمَانِی‏ أَکْمَلَ‏ الْإِیمَان» «... ایمان مرا به کامل‏ ترین درجات ایمان برسان...»[3]

با این اوصاف باید دید، مومن چه کاری باید انجام دهد، تا ایمانش کامل و هدایت یافتنش تام شود.


دو راهکار کامل شدن ایمان بنده:

دین برای کامل شدن ایمان بنده راهکارهای مختلف و متعددی بیان نموده است که به برخی از آنها اشاره می شود:


۱. ترک کردن مراء:

یکی از آداب معاشرت، مراء نکردن است؛ مراء یعنی لجاج در گفتار است برای بدست آوردن مالی یا مقصودی دیگر که جز به صورت اعتراض بر کلام دیگری نیست.[4]

اگر انسان جدال لفظی و مراء را اگرچه حق با او باشد، را ترک کند، می تواند ایمانش را کامل کند؛ چنانچه پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: «لایَستَکمِلُ عَبدٌ حَقیقَةَ الإیمانِ حَتَّی یَدَعَ المِراءَ وَ إن کانَ مُحِقّاً».[5] «هیچکس حقیقت ایمان را کامل نمی کند مگر اینکه جدال لفظی را رها کند، هر چند حق با او باشد».

تبیین حدیث
با توجه به این حدیث، آداب معاشرت با دیگران از اهمیت بسزائی برخوردار است که در همین آداب معاشرت می تواند پازل های ایمانش را کامل کند. یکی از نکات مهم در این روایت، کامل شدن حقیقت ایمان است نه خود ایمان؛ حقیقت یعنی کنه و ذات ایمان که مرتبه ای بسیار بالاتر از ایمان معمولی است.


۲. بخشش، انصاف، بذل علم

در این بخش به سه صفت از اوصاف مهمی که جزء حقائق ایمان است، بیان می گردد: رسول گرامی صلی الله علیه و آله در بیانی دیگر می فرماید: «ثَلاثً مِن حَقائقِ الإیمانِ الإنفاقُ مِن الإقتارِ، و إنصافُکَ النّاسَ مِن نَفسِکَ و بَذلُ العِلمِ لِلمُتَعلِّمِ»[6] «سه چیز از حقایق ایمان است: بخشش با تنگدستى و رعایت انصاف درباره مردم بر ضرر خویش و بذل علم براى دانش آموز»

2-1) بخشش هنگام تنگدستی: « الإنفاقُ مِن الإقتارِ...»
بخشش هنگام تنگدستی، از جمله صفات پسندیده ای است که اگر در وجود کسی باشد، بهشت بر او واجب می گردد؛ چنانچه در حدیث زیبایی امام صادق علیه السلام فرمودند: «ثَلاثٌ مَن أتَى اللّهَ بواحِدَةٍ مِنهُنّ أوجَبَ اللّه ُ لَهُ الجَنّةَ: الإنفاقُ مِن إقتارٍ، و البِشرُ لجَمیعِ العالَمِ، و الإنصافُ مِن نَفسِهِ.»[7]

سه چیز است که هر کس یکى از آنها را به درگاه خداوند برد خدا بهشت را بر او واجب گرداند: انفاق در حال تنگدستى، خوشرویى با همه مردم و انصاف نشان دادن از خود.

تبیین حدیث
از واژه ی «أتَى» یعنی: «بیاورد» این حدیث شریف فهمیده می شود که این صفت را باید تا آخر و بدون کاستی نزد خداوند برد، نه آنکه با انجام چند بار اما با از بین بردن آن، این ثواب نصیبش گردد؛ بلکه باید با خود این صفت را حمل کرده و هنگامی که نزد خداوند رسید، این صفت کامل و بی نقص باشد.

۲-۲) انصاف با مردم و به ضرر خود: «... و إنصافُکَ النّاسَ مِن نَفسِکَ...»
در حدیث بالا، این مورد نیز مانند بخشش هنگام تنگدستی جزء سه صفتی است که با آوردن آن در پیشگاه خدا، بهشت بر انجام دهنده وی واجب می شود. انصاف بقدری در منابع دینی از اهمیت زیادی برخوردار است که حجتی بافضیلت ترین ایمانها، ایمانی است که یکی از شرایطش، انصاف باشد؛ چنانچه در حدیثی امیرمومنان علی علیه السلام فرمودند: «إِنَّ أَفضَلَ الاِیمَانِ إِنصَافُ الرَّجُلِ مِن نَفسِهِ»؛[8] یعنی: «برترین ایمانها انصاف مرد از وجود خودش است.»

تبیین حدیث
طبق حدیث مورد بحث و حدیث بالا، چنین فهمیده می شود که انصاف، هم با فضیلت است و هم باعث رسیدن به حقیقت و کنه ایمان است.

2-3) بذل علم، به دانش آموز: «... و بَذلُ العِلمِ لِلمُتَعلِّمِ...»
یکی دیگر از اعمالی که باعث رسیدن به حقیقت ایمان می شود، بذل و بخشش علمی به دیگران است. از واژه ی بذل در روایت چنین فهمیده می شود که باید علم را به دیگران بخشید، و هیچ چشمداشتی نسبت به این بذل نداشت؛ چون بذل، زمانی اتفاق می افتد که چشمداشتی در میان نباشد.

اهمیت بذل علم
در احادیث اهل بیت علیهم السلام، بذل علم، بعنوان زکات آن بیان شده؛ چنانچنه امیرالمومنین علیه السّلام فرمودند: «بَذلُ العِلمِ زَکاةُ العِلمِ.»[9]؛ یعنی: بذل علم، زکات علم است؛ از واژه ی زکات، چنین فهمیده می شود که بذل علم، دو فائده می تواند داشته باشد:

دو فایده بذل علم:
اولین فائده: زکات، از ریشه «زکو» به معنای رشد کردن است؛ یعنی آدمی با بذل علم، علم خودش نیز در حال رشد کردن است.

فائده دوم: زکات اگر از ریشه «زکی» باشد، به معنای خالص شدن است؛ یعنی آدمی با بذل علم، علم خودش نیز خالص تر می شود؛ و اگر جایی از علمش، دچار کاستی شده باشد، و او تا قبل از آن به آن کاستی علم نداشته، بدان عالم شده و آنرا جبران و خالص می کند.

چنانچه زمانی که آدمی در حال سخن گفتن در یک موضوعی تا زمانی که تنها ز خاطرش یا تدبرش می گذشته چندان به کاستی ها ناخالصی های آن موضوع دقت نشده، اما همین که شروع به سخن گفتن می کند، کاستی ها، کمبودها، ناخالصی ها، اشتباهات پیرامون آن موضوع برای او روشن و آشکار می گردد؛ از این رو به معنای خالص تر شدن علم عالِم می گردد.

تعلیم علم به اهلش
نکته ای که لازم است در این میان بیان شود، آنکه تعلیم و بذل علم، باید به اهلش صورت پذیرد؛ یعنی کسی که صلاحیت تحویل آن علم را دارا باشد؛ در این صورت، آن علم، خالص یا رشد پیدا می کند؛ چنانچه امام صادق علیه السّلام فرمودند: «إنَّ لِکُلِّ شَیءٍ زَکاةً وزَکاةُ العِلمِ أن یُعَلِّمَهُ أهلَهُ»[10] یعنی: «یقیناً برای هر چیزی زکاتی است؛ و زکات علم، این است که آنرا به اهلش بیاموزد»

شاگرد اهل
در این حدیث، آنچه مورد نظر حضرت می تواند باشد، یاد دادن علم به اهلش است؛ حال این اهل چه کسی می تواند باشد؛ آن را از حدیث دیگری می توان فهمید؛ که پیامبر اکرم (صلّى الله علیه و آله و سلم) فرمودند: «أفضَلُ الصَّدَقَةِ أن یَتَعَلَّمَ المَرءُ المُسلِمُ عِلمًا ثُمَّ یُعَلِّمَهُ أخاهُ المُسلِمَ.»[11] بهترین صدقه ها آن است که مرد مسلمان دانشى بیاموزد و به برادر مسلمان خود تعلیم دهد.

در این حدیث، این مطلب بصراحت بیان شده که  بهترین صدقه ها برای مرد مسلمان، تعلیم به برادر مسلمان است؛ و اینکه چه کسی صلاحیت علم آموزی دارد، نیز از این روایت فهمیده می شود که آن کسی که مسلمان باید به او علم بیاموزد، برادر مسلمان است؛ پس برادر مسلمان، صلاحیت گرفتن علم از سوی عالم مسلمان است.

نتیجه:
بنابر این اگر عبد بخواهد ایمانش کامل شود و به حقیقت ایمان دست یابد، با این شرایط را در وجود خود زنده کند.

پی نوشت:

[1]  سوره فاتحه، آیه ۶
[2]  اعراف، 43
[3]  صحیفه سجادیه، دعای مکارم الاخلاق، ص۹۲
[4]  مجتبوی، سید جلال الدین؛ علم اخلاق اسلامی، ج3، ص378
[5]  بحارالانوار ج2 ص138
[6]  بحار الأنوار : 77 / 52 / 3.
[7]  الکافی : 2، 103، 2.
[8]  مستدرک الوسائل، ج11، ص310
[9]   غرر الحکم: 4436، 5444
[10] تحف العقول، 364؛ عدّة الداعی، 63
[11]  نهج الفصاحه، ح 401
 

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






موضوعات مرتبط: خداشناسی
برچسب‌ها: خداشناسی

تاريخ : سه شنبه 24 / 6 / 1399 | 4:0 | نویسنده : اکبر احمدی |
.: Weblog Themes By M a h S k i n:.