تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ندای وحی و آدرس nedayevahi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 797
بازدید دیروز : 15446
بازدید هفته : 20185
بازدید ماه : 125551
بازدید کل : 11182402
تعداد مطالب : 16946
تعداد نظرات : 80
تعداد آنلاین : 1


Alternative content


حدیث موضوعیاک مهدویت امام زمان (عج)اک آیه قرآناک
 
 
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : پنج شنبه 5 / 5 / 1396


تولد مرحوم آیت الله گلپایگانی نیز مصادف با ایام تولد امام رضا(علیه السلام) هشتم ذی القعده و تولد امام رضا(علیه السلام) یازدهم ذی‌القعده می‌باشد.

 

 


 

 

آیت الله العظمی محمد رضا گلپایگانی

 

آنچه در پی می‌خوانید اظهارات فرزند این مرجع تقلید می‌باشد .

عنایت امام رضا (علیه السلام) در تولد آیت الله گلپایگانی

تولد مرحوم والد با عنایت امام رضا(علیه السلام) بوده است. (پدر مرحوم والد) چهار دختر داشت و برای او فرزند پسری به دنیا نمی‌آمد. لذا، نذر می‌کند که از روستای گوگد گلپایگان پیاده به مشهد مشرف شوند و در مشهد از حضرت امام رضا(علیه السلام) درخواست می‌کنند که از خدا بخواهند خداوند به او اولاد پسر عنایت کنند. بعد از برگشتن از مشهد، خواهر مرحوم والد، در عالم رؤیا می‌بیند، امام رضا و امام جواد(علیهماالسلام) به منزل پدرشان تشریف آوردند.

امام رضا(علیه السلام) در آنجا ماندند و امام جواد(علیه السلام) رفتند. عمه جریان خواب را برای پدرشان نقل می‌کند و پدربزرگ این گونه تعبییر می‌کنند خداوند دو پسر به نام رضا و تقی به ما عنایت می‌کند. رضا خواهد ماند و تقی به رحمت خدا خواهد رفت. همین طور هم شد. محمد تقی پسر دوم خانواده، سر زایمان به  همراه مادرش به رحمت خدا می‌روند، در حالی که مرحوم والد، سه  سال بیشتر نداشتند.

موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : پنج شنبه 5 / 5 / 1396
امام رضا علیه سلام

 

هر فرایند فرهنگی همچون فرایندهای اجتماعی و سیاسی، در سیر تحول خود، با عوامل شتاب دهنده یا کاهنده روبه رو می شود که تأثیر محسوس و گاه شگرفی در پیش رفت یا پس رفت فرایند مورد اشاره به همراه دارد.

 

بی شک باید حضور حجّت حق، عالم آل محمد، حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام را در نیشابور نقطه عطفی در تاریخ تشیّع این منطقه (و به دنبال آن در ایران) در شمار آورد. بدیهی است که حضور شخصیتی چون امام رضا علیه السلام در نیشابور، آن هم در شرایطی که اوضاع سیاسی اجتماعی به گونه ای است که آوازه علویان در اطراف و اکناف جهان اسلام، به ویژه ایران پیچیده و در محیط و شرایطی که تعصبات قومی و مذهبی تا حد زیادی در هم شکسته و هزاران نفر از علما و دانشجویان و مردم عادی مشتاق زیارتش بوده و بر قدومش سیلاب اشک شوق نثار می کنند، چقدر می تواند جوّ علمی و معنوی و طبعاً جوّ مذهبی را تحت تأثیر قرار دهد. خوشبختانه تاریخ نیز گوشه هایی از این حضور میمون را به ثبت رسانده است که باید آن را مشتی از خروار دانست.

از جمله صحنه های خاطره انگیز ایام حضور امام رضا علیه السلام در نیشابور، مراسم معنوی و باشکوهی بوده که عامه مردم نیشابور، به ویژه علمای شهر برای جهت استقبال از آن امام همام ترتیب داده بودند که حلاوت آن پس از شش هفت قرن، کام مردم نیشابور و از جمله خلیفه نیشابوری، تلخیص کننده تاریخ نیشابور را هم چنان شیرین داشته است که با شور و حرارت و ابتهاج زاید الوصفی ماجرا را نقل کرده است.(1)

موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : پنج شنبه 5 / 5 / 1396



كريمه اهل بيت(علیهم السلام) شمس آسمان علم و اجتهاد
نويسنده:آيت الله عبدالله جوادي آملي
منبع:روزنامه کیهان

نزديك تر از اسم اعظم

وجود مبارك امام عسكري فرمود: بسم الله الرحمن الرحيم اقرب الي اسم الله الاعظم من سواد العين الي بياضها(1). يعني اگر اسم اعظمي شنيده ايد، كلمه طيبه بسم الله الرحمن الرحيم به اسم اعظم، نزديكتر از سياهي چشم به سفيدي چشم است. وقتي گفتند نزديكتر، نظير دني فتدلي. فكان قاب قوسين اوادني(2)، يعني لفظ رسا نيست. آنقدر اين كلمه طيبه به اسم اعظم نزديك است كه در فضاي مردمك چشم، سياهي به سفيدي نزديك است. اين يك سخن كساني كه راهيان اين راهند، مي گويند: مومن خالص با «بسم الله الرحمن الرحيم» كاري مي كند كه ذات اقدس اله با «كن» همان كار را انجام مي دهد.
يعني اگر كسي عبد محض خداي سبحان شد، به اذن خداي سبحان چونان عيساي مسيح، هم ازگل به صورت پرنده مي سازد به اذن او، و هم در او مي دمد به اذن او، و هم آن طائر پر مي كشد به اذن او.
تنفخ فيها فتكون طيراً باذني و اذا تخلق من الطين كهيئه الطير باذني، فتنفخ فيها باذني فتكون طيراً باذني(3). به اذن خدا، مرده را زنده مي كند؛ تحي الموتي باذني (4). به اذن خدا پرنده مي آفريند، باذني. به اذن خدا كار نفخت فيه من روحي (5) را انجام مي دهند. مانند آن. لذا گفتند: بسم الله الرحمن الرحيم از عبد محض، به منزله كن از ذات اقدس اله است. يعني همان كار را خليفه خدا به اذن خدا انجام مي دهد. اين مطلب دوم.
مطلب بعدي آن است كه ذات اقدس اله درباره كار اين ذوات قدسي نهايت حرمت را رعايت مي كند و مهم ترين آيات قرآن را درباره سيره و سنت اهل بيت نازل مي كند. راز نزول برجسته ترين آيات درباره كارهاي اين ذوات مقدس چيست؟ اينها مگر چه كردند و چه مي كنند؟

موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : جمعه 4 / 5 / 1396

 

زندگی نامه حضرت معصومه (سلام الله علیها(

 نام شريف آن بزرگوار فاطمه و مشهورترين لقب آن حضرت، «معصومه» است. پدر بزرگوارش امام هفتم شيعيان حضرت موسى بن جعفر (ع) و مادر مكرمه اش حضرت نجمه خاتون (س) است . آن بانو مادر امام هشتم نيز هست. لذا حضرت معصومه (س) با حضرت رضا (ع) از يك مادر هستند.

 

ولادت آن حضرت در روز اول ذيقعده سال ١٧٣ هجرى قمرى در مدينه منوره واقع شده است. ديرى نپاييد كه در همان سنين كودكى مواجه با مصيبت شهادت پدر گرامى خود در حبس هارون در شهر بغداد شد. لذا از آن پس تحت مراقبت و تربيت برادر بزرگوارش حضرت على بن موسى الرضا (ع) قرارگرفت. 
در سال ٢٠٠ هجرى قمرى در پى اصرار و تهديد مأمون عباسى سفر تبعيد گونه حضرت رضا (ع) به مرو انجام شد و آن حضرت بدون اين كه كسى از بستگان و اهل بيت خود را همراه ببرند راهى خراسان شدند.

موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : جمعه 4 / 5 / 1396

پرتوی از شخصیت امام رضا علیه السلام

 

ابن صباغ مالكی درباره حضرتش می‌نویسد: «حضرت از مناقبی والا و صفاتی پسندیده برخوردار است. نفس شریفش پاك، هاشمی نسب و از نژاد پاك نبوی است.»

بعد از جریان ولایتعهدی، روزی عبدالله بن مطرف بن هامان بر مأمون وارد شد. حضرت رضا(علیه السلام) نیز در مجلس حضور داشت. خلیفه رو به عبدالله كرد و گفت: درباره ابوالحسن علی بن موسی الرضا چه می‌گویی؟

عبدالله گفت: «چه بگویم درباره كسی كه طینت او با آب رسالت سرشته شده و ریشه در گوارای وحی دوانیده است. آیا از چنین ذاتی جز مشك هدایت و عنبر تقوا می‌تواند ظاهر شود؟ [1[

 

زهد امام

عیون اخبار الرضا: ابو عباد گفت: حضرت رضا در تابستان روى بوریا در زمستان روى پلاس مى‏نشست و لباس خشن مى‏پوشید مگر موقعى كه میان جمعیت می رفت كه خود را براى آنها مى‏آراست.

 

علم امام

عیون اخبار الرضا: ج 2 ص 179- ابو ذكوان گفت: از ابراهیم بن عباس شنیدم كه میگفت: هر چه از حضرت رضا علیه السّلام مى‏پرسیدند میدانست. از زمان او كسى راجع بتاریخ گذشته تا آن روز از حضرت رضا واردتر نبود. مأمون او را آزمایش میكرد بسؤال‏ها، در هر مورد جواب آنها را میداد، تمام سخن و جواب و مثالى كه مى‏آورد از قرآن استفاده مینمود. در هر سه روز یك مرتبه قرآن را ختم میكرد.

میفرمود: اگر بخواهم در كمتر از سه روز ختم كنم میتوانم ولى به هر آیه‏اى كه میرسم در آن دقت میكنم كه درباره چه چیز و چه زمانى نازل شده به همین جهت در هر سه روز یك مرتبه ختم میكنم.

موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : جمعه 4 / 5 / 1396

امام رضا علیه السلام و سه خلیفه عباسی

 

امام رضا علیه السلام بر اساس موقعیت های متفاوت به هر یک از خلفای جور هم عصر خویش برخورد کرده‌اند؛ گاهی بدون لحاظ تقیه و جسورانه به ابراز عقائد خود در مقابل آنان پرداخته اند. گاهی روشی میانه را پی گرفته و در برخی مواقع نیز در ظاهر تسلیم شده اند. در این گفتار به برخورد حضرت در برابر سه حاکم عباسی یعنی هارون الرشید، مأمون و امین عباسی پرداخته خواهد شد.

 

امام و هارون:

«از سال 183 هجری که پیشوای هفتم حضرت موسی بن جعفر علیه السلام در زندان بغداد به دستور هارون مسموم شد و از دنیا رفت امامت پیشوای هشتم به مدت ده سال در دوران حکومت وی سپری گردید. این مدت در آن عصر اختناق و استبداد و خودکامگی هارون، دوران آزادی نسبی و فعالیت فرهنگی و علمی امام رضا علیه السلام به شمار می رود؛ زیرا هارون در این مدت متعرض امام نمی شد و حضرت آزادانه فعالیت می نمود.شاید علت مهم این کاهش فشار از طرف هارون، نگرانی وی از عواقب قتل امام موسی بن جعفر علیه السلام بود، زیرا گرچه هارون تلاش فراوانی به نظور کتمان این جنایت به عمل آورد؛ اما سرانجام جریان فاش شد و موجب نفرت و انزجار مردم گردید.» [1[

موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : شنبه 3 / 5 / 1396









آسمان، دامن دامن گل به زمین هدیه می کند.
پرنده ها، زیباترین نغمه های عاشقانه شان را در
گوش درخت ها زمزمه می کنند.

خورشید، پرفروغ تر از هر روز، بر خانه نورانی
موسی بن جعفر علیه السلام می تابد و باران، قطره قطره
آواز می شود به یمن قدوم مبارک بانویی بهشتی.


بانویم معصومه! نگاه معصومانه ات، امید را در دل خسته زمین
می رویاند و رایحه پاک بهشتی ات، نسیم را به وجد می آورد.

آمدی؛ تا پروانه ها، رمز و راز عاشقی را بر
گرد شمع آسمانی وجود تو تجربه کنند.


آمدی؛ تاکلمات، واژه واژه دعا شوند و در دست های
نجیب و مهربان تو، به اجابت برسند.


آمدی؛ تا به کویر خشکیده قم، حضور سبز بهار را هدیه کنی.


موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : شنبه 3 / 5 / 1396








میلاد فخر زنان





سلام، فاطمه معصومه!

تو آمدی و با آمدنت، بال فرشتگان الهی فرش زمین شد
تامعصومیت، مطهره ای دیگر از فرزندان محمّد (ص) را در برگیرد.


گلی همزاد علی بن موسی الرضایی که از یک شاخه
روییدید تا هر دو، پناه دل سوختگان باشید.

امروز بر شانه های خاک، گام نهادی تا لباس شفا را
بر روح مجروح دردمندان بپوشانی.


نام روشن و شفاف تو ای فخر زنان عالم!
شفیعه روز قیامت و انیس لحظه های عبادت است؛

آنجا که از صمیم قلب، به تو توسل می جوییم تا
بر گردنه های سنگین گناه در میانه راه نمانیم.







رزیتا نعمتی

موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
برچسب‌ها: میلاد فخر زنان
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : شنبه 3 / 5 / 1396




 

روح ايمان

ولاى حضرت معصومه راحت جانست
به چشم مردم آگاه روح ايمانست

كسى به دعوى ايمان خود بود صادق
كه پيرو نبى و تابع امامان است

چو اهل بيت نبى گوهران بى مثلند
بهايشان ز شرف فوق درك انسانست

به هر گلى كه ز باغ رسالت است و على
هر آنكه دل ندهدجوار نزد يزدانست

چه جاى آن كه نباشد محب معصومه
كه او به چرخ ولا اختر درخشانست

به خاك پاى تو اى بنت موسى جعفر
كه توتياى ضيابخش اهل عرفانست

اگر چبيبه حق خوانمت از آن باشد
كه بر مقام تو عارف خداى سبحانست

(لمعات عشق, ص 102)


موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
برچسب‌ها: روح ايمان
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : شنبه 3 / 5 / 1396


اخلاق، یکی از عناصر مهم شخصیت انسان است، و کاشف کیفیت ذات، و درون اوست. امام رضا علیه‌السلام به اخلاق عالی و ممتاز، آراسته بودند، و بدین سبب دوستی عام و خاص را به خود جلب کردند

. همچنین انسانیت آن حضرت یگانه و بی‌مانند بود، و در حقیقت تجلی روح نبوت، و مصداق رسالتی بود که خود آن حضرت، یکی از نگهبانان و امانت‌داران و وارثان اسرار آن به شمار می‌رفت. از ابراهیم بن عباس صولی(1) نقل شده، که گفته است:

من ابوالحسن الرضا علیه السلام را هرگز ندیدم در سخن گفتن، با کسی درشتی کنند.
من ابوالحسن الرضا علیه السلام را هرگز ندیدم سخن کسی را پیش از فراغ از آن، قطع کند.
هرگز درخواست کسی را، که قادر به انجام دادن آن بود، رد نفرمودند.
هرگز پاهای خود را جلوی همنشین دراز نمی‌کردند.
هرگز در برابر همنشین تکیه نمی‌کردند.
هرگز او را ندیدم که غلامان و بردگان خود را بد گویند.
هرگز او را ندیدم که آب دهان بیندازند.

موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : شنبه 3 / 5 / 1396


 



دخت خورشيد


ايدختر عقل و خواهر ديـــن
وى گوهر درج عز و تمكين

عصمت شده پاى بند مويــــت
اى علم و عمل مقيم كويت

اى ميوه شاخسار توحيـــــد
همشيره ماه و دخت خورشيد

وى گوهر تاج آدميــــــــت
فرخنده نگيــــن خاتميت

شيطان بخاطب (قم) براندنـد
پس تخت ترا بقم نشاندنـد

كاين خانه بهشت وجاى حواست
ناموس خداى جايش اينجاست

اندر حرم تو عقل ماتســــت
زين خاك كه چشمه حياتست

جسمى كه دراين زمين نهان است
جانى است كه در تن جهان است

اين ماه منير و مهر تابان
عكسى بود از قم و خراسان

ايران شده نور بخش ارواح
مشكات صفت به اين دو مصباح

از اين دو حرم دلا چه پرسى
حق داند و وصف عرش و كرسى

هر كس به درت بيك اميدى است
محتاج تر از همه(وحيدى)است


(گنجينه دانشمندان, ج 1, ص 19.
(قصيده از آيت الله وحيدى خراسانى)




موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
برچسب‌ها: دخت خورشيد
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : شنبه 3 / 5 / 1396


 



30 نکته کوتاه برای شناخت حضرت معصومه

1- گران سنگی حضرت فاطمه معصومه علیهاالسلام

به گفته محدث بزرگ حاج شیخ عباس قمی و نویسنده کتاب قاموس الرجال در میان فرزندان امام موسی بن جعفر علیه‌السلام بعد از امام رضا علیه‌السلام حضرت معصومه علیهاالسلام برترین و گران‏سنگ‏ترین آنها به شمار می‏آید.


2- موقعیت معنوی

 

 

امام رضا علیه‌السلام که در زیارتنامه حضرت معصومه علیهاالسلام در بزرگداشت و تجلیل آن حضرت او را دارای منزلت رفیع در نزد خداوند می‏خوانند و خواستار شفاعت خود، توسط آن حضرت در درگاه خداوندی می‏شوند.

3- فقاهت

روزی گروهی از شیعیان به قصد دیدار امام موسی بن جعفر علیه‌السلام و پرسش سؤالات خود به مدینه آمدند ولی امام در مدینه حضور نداشتند. از این رو، سؤالات خود را مکتوب به خانواده آن حضرت تحویل دادند تا در سفر بعدی، پاسخ آنها را از امام بگیرند. حضرت معصومه علیهاالسلام خود پاسخ پرسشها را نوشته به آنها داد. این گروه، در بین راه با امام موسی بن جعفر برخورد کردند و پاسخها را به امام ارائه نمودند. امام ضمن تأئید پاسخ‏ها ابراز خوشحالی کردند.

4- اهل حدیث(محدث)

 


در تاریخ اسلام به بانوان با فضیلت و صاحب حدیثی برمی‏خوریم که نام خود را در زمره محدثان ثبت کرده‏اند. حضرت معصومه علیهاالسلام یکی از زنان بزرگ اهل بیت در این زمینه است.

5- تولد و وفات

حضرت معصومه علیهاالسلام در روز یکم ذوالقعده سال 173 هجری قمری در شهر مدینه تولد یافت و پس از 28 سال زندگی پر برکت در جریان سفر به خراسان و دیدار با برادر بزرگوارشان امام رضا علیه‌السلام در شهر ساوه بیمار شد و سرانجام در روز دهم ربیع‏الثانی سال 201 هجری قمری در شهر قم به جوار حق تعالی شتافت.

 


موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : شنبه 3 / 5 / 1396

به نام تو ای بهانه استجابت دعا

مژده باد طلوع تو ای معصومه زکیّه که بارقه شهاب تو،
روشنایی دیگر در شب‏های مناجات اهل زمین است.

معصومه، یعنی قداست مریم و عصمت فاطمه
و ادامه قصه غصه‏های زینب در جست‏جوی برادر.

معصومه یعنی ترنم ترانه‏ای دیگر برای استجابت دعا.
لبریز از نام توایم که غربت شاه غریب را به‏یادمان می‏آوری.

امروز، سپیده‏ دم طلوع تو،
عطر نوشکفته بهار را بر قلب مشتاقانت می ‏پراکند.

چه زیباست سرنوشت تو در خطه قم،
وقتی هم آسمان با ماه و ستارگانش می‏شوی
و اجازه میهمانی تو برای قلب‏های شکسته،
به منزله زیارت حسین علیه‏ السلام می‏شود.

شرافتِ زن در یاد توست،
آن‏ هنگام که قدسیان
بر گلدسته‏ های نورانی‏ات سلام می‏فرستند.

طلوع می‏کنی و نام تو،
سپیدارها را به وجد می‏آورد.

محبت تو ای بانو،
تالاب‏های تیرگی روح را
پر از زلالی عرفان می‏کند.

میلاد تو، نبض پرتلاطمی است
که اندام خواب رفته سکوت را بیدار می‏کند
تا ساعات مه گرفته ایمان را آفتابی کند.


موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : شنبه 3 / 5 / 1396





╫►♥◄╫ آفتاب قم ╫►♥◄╫
* ویژه نامه میلاد کریمه آل الله حضرت فاطمه معصومه
سلام الله علیها و بزرگداشت مقام دختر وهفته کرامت*

سلام، فاطمه معصومه!
تو آمدی و با آمدنت،
بال فرشتگان الهی فرش زمین شد
تا معصومیت مطهره‏ ای دیگر
از فرزندان محمّد صلی ‏الله ‏علیه ‏و‏آله را در برگیرد.

گلی همزاد علی بن موسی الرضایی
که از یک شاخه روییدید تا هر دو، پناه دل‏سوختگان باشید.

امروز بر شانه‏های خاک، گام نهادی
تا لباس شفا را بر روح مجروح دردمندان بپوشانی.

نام روشن و شفاف تو ای فخر زنان عالم!
شفیعه روز قیامت و انیس لحظه‏ های عبادت است؛
آنجا که از صمیم قلب، به تو توسل می‏جوییم
تا بر گردنه ‏های سنگین گناه در میانه راه نمانیم.

شکفتن تو در باغ جهان، ادامه ملکوت بر زمین است
و گشودن درهای رحمت.

چه زیباست ساحل جمکران در کنار دریای تو،
وقتی دل‏های غرقه در عشق،
چشم انتظار رسیدن کشتی نجات مولای خویش‏اند.

به تو تمسک می‏جوییم، ای بانوی معصوم.
ای غریب آشنا، استغاثه منتظران را
به وساطت خویش بی‏ ثمر مگردان

و در گروی آبروی خود،
همسایگان بارگاهت را
در جمعه ‏های انتظار دریاب،
تا مگر به استجابت دعای تو،
میلادت، آغاز شکفتن گل نرگس باشد.




موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : پنج شنبه 29 / 4 / 1396

شاگرد كج فهم






عمربن مسلم یكی از شاگردان امام صادق (ع) بود، چند روز غایب شد، امام صادق (ع) از شاگردان دیگر جویای حل او شد، و فرمود: عمر بن مسلم كجا است ؟ یكی از حاضران گفت : من از او خبر دارم ، او كسب و كار را كنار گذاشته و از همه چیز چشم پوشیده ، و به جای خلوتی برای عبادت خدا رفته است . امام صادق (ع) فرمود: ویحه ! اما علم ان تارك الطلب لایستجاب له :
وای بر او آیا نمی داند كه ترك كردن كاسبی و كار و تجارت ، موجب مستجاب نشدن دعایش می شود. سپس فرمود: هنگامی كه این دو آیه نازل شد:
و من یتق الله یجعل له مخرجا - و یرزقه من حیث لا یحتسب ...: و هر كسی تقوای الهی پیشه كند، خداوند راه نجاتی برای او فراهم می كند، و به او از جایی كه گمان ندارد، روزی می دهد (طلاق - 2 و 3) جمعی از اصحاب پیامبر (ص) درهای خانه هایشان را به روی خود بستند و مشغول عبادت شدند و گفتند: ما به عبادت و تقوا مشغول می شویم ، خداوند (طبق این آیات) معاش ما را از طریقی كه گمان به آن نداریم ، تاءمین می كند. پیامبر (ص) برای آنها پیام فرستاد و آنها را احضار كرد و به آنها فرمود: چه باعث شده كه كار و كسب را رها كرده اید و مشغول عبادت شده اید؟ گفتند: ای رسول خدا (ص) خداوند (طبق آیات مذكور) معاش زندگی ما را به عهده گرفته است ، ما اگر مشغول عبادت شویم ، او معاش ما را از طریقی كه گمان نداریم تاءمین می كند. پیامبر (ص) فرمود: من فعل ذلك لم یستجب له ، علیكم بالطلب : كسی كه چنین روشی پیش گیرد، دعایش به استجابت نمی رسد، بر شما باد كه به كسب و كار بپردازید. به این ترتیب امام صادق (ع) و پیامبر (ص) روشن كردند كه عبادت و تقوا، فقط به نماز و عبادت در گوشه تنهایی نیست ، بلكه در میدان تلاش و كار و تولید نیز اگر كسی قصد او خدا و صداقت باشدت عبادت خدا را بجا می آورد.

تنظیم: گروه دین و اندیشه تبیان

داستان های شنیدنی از چهارده معصوم(علیهم السلام)، محمد محمدی اشتهاردی



موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : پنج شنبه 29 / 4 / 1396

چگونه نماز بخوانیم؟






حماد بن عیسی گفت : در محضر امام صادق علیه السّلام بودم، به من فرمود: آیا می توانی نماز را خوب بخوانی ؟ عرض كردم : چگونه نمی توانم و حال آنكه كتاب حریز را كه درباره نماز نوشته شده است ، از حفظ دارم . حضرت فرمود: برای تو ضرر ندارد، برخیز و نمازی بخوان تا من ببینم كه چگونه می خوانی .
حسب الامر حضرت رو به قبله ایستادم و شروع به خواندن نماز كردم . تمام نماز را از نظر ركوع و سجود به جای آوردم ، اما حضرت آن را نپسندید و فرمود: نماز را خوب نخواندی . واقعا چقدر زشت است برای مردی كه شصت هفتاد سال از عمرش می گذرد و حال آنكه نمی تواند یك نماز كامل با مراعات حدود كامله آن بخواند. من خجالت كشیدم و خود را كوچك دیدم .
عرض كردم : فدایت شوم ، شما نماز را به من تعلیم دهید. پس ، امام علیه السّلام رو به قبله راست ایستادند و دستهای خود را آزاد گذاردند و انگشتهای دست آن حضرت به هم گذارده شده بود و مابین دو قدم آن حضرت از سه انگشت باز، و بیشتر فاصله نداشت و انگشتهای پای خود را رو به قبله كردند و تا آخر نماز هم رو به قبله بود و با تواضع و حضور قلب گفتند: اللّه اکبر و سوره حمد و توحید را با ترتیل (به آرامی و خوبی) خواندند و بعد از تمام شدن سوره توحید، به قدر یك نفس كشیدن صبر كردند. بعد دست خود را بلند كرده تا مقابل صورت بردند و در حالی كه ایستاده بودند گفتند: اللّه اكبر و پس از آن به ركوع رفتند و كف دست را به سر زانو گرفتند. انگشتان آن حضرت از هم باز بود. زانو را به عقب دادند، چنانكه پا راست شد و پشت آن حضرت طوری مساوی شد كه قطره آبی بر آن می گذاشتند، به هیچ طرفی نمی ریخت . گردن خود را كشیده و سر به زیر نینداختند و چشم را بر هم گذاردند و سه مرتبه به آرامی گفتند: سبحان ربّی العظیم و بحمده.
بعد راست ایستادند و چون خوب ایستادند، گفتند: سمع اللّه لمن حمده و در همان حال كه ایستاده بودند، دست را تا مقابل صورت خود بلند كردند و گفتند: اللّه اكبر و بعد به سجده رفتند. دو كف دست را پیش ‍ زانوها، مقابل صورت خود بر زمین گذاردند و انگشتان آن حضرت به هم گذارده شده بود. سه مرتبه گفتند: سبحان ربّی الاعلی و بحمده . اعضای بدن خود را از یكدیگر باز گرفته و بر هم نگذارده بودند (در حال سجده دست را به بدن نچسبانیده و بدن را بر پا نگذارده بودند) و بر هشت موضع بدن خود كه به زمین گذارده بودند، سجده كردند كه پیشانی و دو كف دست و دو سر زانو و دو سر انگشت بزرگ پا و سر بینی باشد.
بعد از نماز فرمودند: گذاردن هفت موضع در وقت سجده به روی زمین واجب است كه پیشانی و دو كف دست و دو سر زانو و دو سر انگشت بزرگ پا باشد. و اما گذاردن بینی بر زمین سنت (مستحب) است و آنها همان مواضع است كه خدا در قرآن فرموده است : و انّ المساجد للّه فلا تدعوا مع اللّه احدا و مسجدها از آن خداست و با وجود خدای یكتا كسی را به خدایی مخوانید. پس از آن سر از سجده برداشتند و وقتی نشستند گفتند: اللّه اكبر و به ران چپ نشسته ، پشت پای راست را بر كف پای چپ گذاردند و گفتند استغفر اللّه ربّی و اتوب الیه و دوباره در حالی كه نشسته بودند. گفتند: اللّه اكبر و بعد به سجده دوم رفتند و مانند سجده اول ، سجده دوم را تمام كردند. و در ركوع و سجود هیچ یك از اعضای بدن را بر یكدیگر نگذارده بودند و موقع سجده آرنج دست خود را باز نگاه داشته و به زمین نگذارده بودند. در حال تشهّد خواندن ، انگشتان دست آن حضرت از یكدیگر باز بود و به این كیفیّت دو ركعت نماز خواندند و چون از تشهّد فارغ شدند، فرمودند: ای حماد، این چنین نماز بخوان.

تنظیم: گروه دین و اندیشه تبیان

چهل داستان درباره نماز و نمازگزاران؛ یدالله بهتاش


موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : پنج شنبه 29 / 4 / 1396

میهمان خراسانى و تنور آتش






مأمون رقّى - كه یكى از دوستان امام جعفر صادق علیه السلام است - حكایت نماید:
در منزل آن حضرت بودم ، كه شخصى به نام سهل بن حسن خراسانى وارد شد و سلام كرد و پس از آن كه نشست ، با حالت اعتراض به حضرت اظهار داشت :
یاابن رسول اللّه ! شما بیش از حدّ عطوفت و مهربانى دارید، شما اهل بیت امامت و ولایت هستید، چه چیز مانع شده است كه قیام نمى كنید و حقّ خود را از غاصبین و ظالمین باز پس نمى گیرید، با این كه بیش از یك صد هزار شمشیر زن آماده جهاد و فداكارى در ركاب شما هستند؟!
امام صادق علیه السلام فرمود: آرام باش ، خدا حقّ تو را نگه دارد و سپس به یكى از پیش خدمتان خود فرمود: تنور را آتش كن .
همین كه آتش تنور روشن شد و شعله هاى آتش زبانه كشید، امام علیه السلام به آن شخص خراسانى خطاب نمود: برخیز و برو داخل تنور آتش ‍ بنشین .
سهل خراسانى گفت : اى سرور و مولایم ! مرا در آتش ، عذاب مگردان ، و مرا مورد عفو و بخشش خویش قرار بده ، خداوند شما را مورد رحمت واسعه خویش قرار دهد.
در همین لحظات شخص دیگرى به نام هارون مكّى - در حالى كه كفش هاى خود را به دست گرفته بود - وارد شد و سلام كرد.
حضرت امام صادق سلام اللّه علیه ، پس از جواب سلام ، به او فرمود: اى هارون ! كفش هایت را زمین بگذار و حركت كن برو درون تنور آتش و بنشین .
هارون مكّى كفش هاى خود را بر زمین نهاد و بدون چون و چرا و بهانه اى ، داخل تنور رفت و در میان شعله هاى آتش نشست .
آن گاه امام علیه السلام با سهل خراسانى مشغول مذاكره و صحبت شد و پیرامون وضعیّت فرهنگى ، اقتصادى ، اجتماعى و دیگر جوانب شهر و مردم خراسان مطالبى را مطرح نمود مثل آن كه مدّت ها در خراسان بوده و تازه از آن جا آمده است .
پس از گذشت ساعتى ، حضرت فرمود: اى سهل ! بلند شو، برو ببین در تنور چه خبر است .
همین كه سهل كنار تنور آمد، دید هارون مكّى چهار زانو روى آتش ها نشسته است ، پس از آن امام علیه السلام به هارون اشاره نمود و فرمود: بلند شو بیا؛ و هارون هم از تنور بیرون آمد.
بعد از آن ، حضرت خطاب به سهل خراسانى كرد و اظهار داشت : در خراسان شما چند نفر مخلص مانند این شخص - هارون كه مطیع ما مى باشد - پیدا مى شود؟
سهل پاسخ داد: هیچ ، نه به خدا سوگند! حتّى یك نفر هم این چنین وجود ندارد.
امام جعفر صادق علیه السلام فرمود: اى سهل ! ما خود مى دانیم كه در چه زمانى خروج و قیام نمائیم ؛ و آن زمان موقعى خواهد بود، كه حدّاقلّ پنج نفر هم دست ، مطیع و مخلص ما یافت شوند، در ضمن بدان كه ما خود آگاه به تمام آن مسائل بوده و هستیم .

تنظیم: گروه دین و اندیشه تبیان

بحارالا نوار: ج 47، ص 123، ح 176، به نقل از مناقب ابن شهرآشوب


موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : پنج شنبه 29 / 4 / 1396

 

آخرین سفارش امام صادق (علیه السلام)

2.gif


مرحوم شیخ صدوق رضوان اللّه تعالى علیه و دیگر بزرگان آورده اند:
یكى از راویان حدیث و از اصحاب و دوستان امام جعفر صادق علیه السلام به نام ابوبصیر لیث مرادى حكایت كند:
پس از آن كه امام جعفر صادق علیه السلام به شهادت رسید، روزى جهت اظهار هم دردى و عرض تسلیت به اهل منزل حضرت ، رهسپار منزل آن امام مظلوم علیه السلام گردیدم .
همین كه وارد منزل حضرت شدم ، همسرش حمیده را گریان دیدم ؛ و من نیز در غم و مصیبت از دست دادن آن امام همام علیه السلام بسیار گریستم .
و چون لحظاتى به این منوال گذشت ، افراد آرامش خود را باز یافتند. آن گاه همسر آن حضرت به من خطاب كرد و اظهار داشت :
اى ابوبصیر! چنانچه در آخرین لحظات عمر امام جعفر صادق علیه السلام در جمع ما و دیگر اعضاء خانواده مى بودى ، از كلامى بسیار مهمّ استفاده مى بردى .
ابوبصیر گوید: از آن بانوى كریمه توضیح خواستم ؟
پاسخ داد: در آن هنگام ، كه ضعف شدیدى بر امام علیه السلام وارد شده بود فرمود: تمام اعضاء خانواده و آشنایان و نزدیكان را بگوئید كه در كنار من حاضر و جمع شوند.
وقتى تمامى افراد حضور یافتند، حضرت به یكایك آنان نگاهى عمیق انداخت و سپس خطاب به جمع حاضر فرمود:
كسانى كه نسبت به نماز بى اعتنا باشند، شفاعت ما اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام شامل حالشان نمى گردد.
قابل دقّت است كه حضرت نفرمود: شفاعت ما شامل افراد بى نماز نمى شود؛ بلكه فرمود: شفاعت ما شامل حال افراد بى اعتناء به نماز، نمى شود.

تنظیم: گروه دین و اندیشه تبیان


منبع: ثواب الا عمال : ص 205، بحارالا نوار: ج 47، ص 2، ح 5.


موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : پنج شنبه 29 / 4 / 1396


 


در توان ما نیست که براى دانش امام صادق و یا هر کدام دیگر ازائمه ‏علیهم السلام حد و مرزى قرار دهیم، زیرا معتقدیم که دانش ایشان تصویرى ‏است آشکار از اتصال و ارتباط آنان با خداوند متعال و همین امر این باوررا در ضمیر ما جان مى ‏دهد که خداوند به آنها الهام مى‏ کند.

همچنین ما نمى ‏توانیم صفتى کلّى براى دانش آنان پیدا کنیم چرا که ما مى ‏دانیم مفاهیم معمولى که انسان در حیات روزمرّه خود با آنها سر و کاردارد نمى ‏تواند تمام دانش و بینش و شناخت آنها را در خود جاى دهد،زیرا امام وپیامبر و برخى از صالحان ملهم، از نیرویى برخوردارند که ‏خداوندِ توانا این نیرو را بدیشان ارزانى داشته است.

این نیرو همچون یک دستگاه گیرنده که امواج گوناگون را جذب‏ مى‏ کند عمل مى ‏نماید و اطلاعات و معلومات را از جهان و هستى ‏مى ‏گیرد، مثل چشم واعصاب گوش که زیبایى حیات و صداى زندگان راضبط مى ‏کند و بدین وسیله فرد اشیاء زیبا و فرد سخنگو را مى ‏شناسد.

باز متذکر مى ‏شوم که دانش امام صادق محدود بدانچه گفته یا بدانچه ‏در آثار مختلف علمى از او بر جاى مانده، نیست بلکه گسترده و وسیع‏تراز اینهاست. چون دانش آن ‏حضرت مستقیماً به موجودات مرتبط است‏چنان که ابر به دریا و نور به خورشید و عطر به گل.

چرا که افکاروگرایشها و دانشهاى آن‏حضرت از جانب خداى آفریننده دریا و خورشیدو شکوفا کننده گل است. پس وحى از آن خداست و در مرتبه بعد از آن ‏پیامبر و در سوّمین مرحله از آن امام. الهام نیز چنین است ابتدا از خداست و در انتها از امام.

حقیقتى که زبان امام بازگو کننده آن است، همان حقیقتى است که‏ قلبش آن را شناخته و اندیشه ‏اش آن را در برگرفته و جانش آن را لمس ‏کرده و همان است که آفریننده حقیقت آن را در جان آن‏ حضرت دمیده ‏است.

پس از تمام این موارد، یک بُعد از دانش امام صادق وجود دارد که درحقیقت معجزه آن‏ حضرت محسوب مى ‏شود چنان که معجزه پیامبرصلى الله علیه وآله ‏نیز قرآنش بود.

معجزه امام صادق ‏علیه السلام آن بود که وى تمام نیازمندیهاى ‏انسان را مى‏ دانست، این بُعد خود به تنهایى شیعه جعفریه را وامى ‏دارد تامکتب فکرى آن‏حضرت را در هر دوره‏اى دنبال کند.

در اینجا سزاوار است اعترافات برخى از زعما و اندیشمندان را در باره ‏آفاق گسترده دانش و جایگاه ارجمند علمى آن‏حضرت، که حتّى دشمنان ‏را به مدح و ستایش از ایشان وا داشته، نقل کنیم.

ابوحنیفه در باره آن‏حضرت مى ‏گوید:
"فقیه ‏تر از جعفر بن محمّد ندیدم".
و نیز گفته است:
"جعفر بن محمّد فقیه ‏ترین کسى است که دیدم".
"او )امام صادق‏ علیه السلام( در دین داراى دانشى سرشار و در حکمت ‏صاحب ادبى کامل است".
شهرستانى در باره آن‏حضرت مى ‏گوید:ابن حجر هیثمى در باره آن امام مى‏ گوید:
"مردم از جعفر بن محمّد الصادق علومى نقل کرده‏ اند و آوازه او درتمام شهرها پیچیده و پشیوایان بزرگ از او روایت نقل کرده ‏اند".

سید امیر على، نویسنده کتاب مختصر تاریخ العرب و التمدن ‏الاسلامى، در باره آن‏ حضرت مى ‏گوید:

"این اشاره را از یاد نباید برد که کسى که زعیم این جنبش بود، یکى ازنوادگان على بن ابى ‏طالب موسوم به امام جعفر، ملقّب به صادق بود.

وى ‏مردى بود با افق هاى باز فکرى و خردى بس دوراندیش. به علوم عصرخویش بسیار اهتمام مى ‏ورزید. در واقع او به عنوان نخستین پایه ‏گذارمدارس فلسفى در اسلام محسوب مى ‏شود.

در اجتماعات و جلسات علمى ‏آن‏حضرت، تنها کسانى که بعداً به عنوان بنیان‏گذاران مذاهب فقهى معرفى ‏شدند، شرکت نمى ‏کردند بلکه دانش‏ پژوهان علاقه‏ مند به فلسفه و فلاسفه ‏از نقاط دوردست نیز در این جلسات شرکت مى ‏جستند".

پروفسور هولمیادر، نویسنده انگلیسى، در این باره مى ‏نویسد:
"جابر بن حیان، شاگرد و یار جعفر صادق بود. او در پیشواى ‏ارجمندش تکیه‏ گاه و یاور و رهبر و امین و فرد موجهى را مى‏ دید که هیچ‏گاه نمى‏ توانست از او بى ‏نیاز شود.

جابر با راهنمایى استادش کوشید تا علم ‏شیمى را از خرافاتى که از اسکندریه گریبانگیر آن شده بود، پیراسته ورهاسازد و البته در این راه تا حدّ فراوانى هم کامیاب شد بدین سبب باید نام‏جابر را در کنار اسم دیگر نام ‏آوران این دانش در جهان امثال "بویله"و"لاوازیه" و... قرار داد".(۱)

دهها و بلکه هزاران اعتراف دیگر از سوى نویسندگان مسلمان‏ ومحدثان و قدما و بویژه معاصران آن امام در این باره موجود است تاآنجا که باید گفت جهان از فضل و دانش سرشار و آگاهى گسترده و فزون ‏از حد آن‏ حضرت، آکنده گشته است.

پي نوشت :
۱) این اعترافات و دهها نمونه دیگر از آنها را مى‏توانید در کتاب الامام الصادق نوشته‏استاد الدخیل، فصل امام در چشم بزرگان و دانشمندان، ص‏۱۱۱ - ۸۶ بخوانید.
نویسنده: آیت الله حاج سید محمد تقى مدرسى
مترجم: محمد صادق شریعت



موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : پنج شنبه 29 / 4 / 1396


 




عبادت‌ ومكارم‌ اخلاق‌ امام‌ صادق‌(علیه السلام‌‌)


مالك‌ بن‌ انس‌ گفت‌: حضرت‌ از سه‌ حال‌ بيرون‌ نبود.يا روزه‌ بود ويا مشغول‌ عبادت‌ بود ويابذكر خدا مشغول‌ بود.او از بزرگان‌ عابد واز عظيم‌ترين‌ زاهدان‌ بود.
ابان‌ بن‌ تغلب‌گويد: خدمت‌ امام‌ درحاليكه‌ مشغول‌ نماز بود،رسيدم‌.ذكرهاي‌ ركوع‌ وسجده‌اورا شمردم‌، از شصت‌ بار بيشتربود.

«عبدالله بن‌ سنان‌ مي‌ گويد:به‌ امام‌ صادق‌(علیه السلام‌‌) عرضكردم‌:پسرعموئي‌دارم‌ كه‌ هرچه‌ با او مي‌ پيوندم‌ او از من‌ مي‌ بُرد! لذا من‌ تصميم‌ گرفته‌ ام‌ كه‌اگر از من‌ بُريد منهم‌ از او ببُرم‌.بمن‌ اجازه‌ مي‌ فرمائيد كه‌ منهم‌ با او قطع‌رابطه‌ كنم‌؟ فرمود:اگر با او ارتباط‌ داشته‌ باشي‌ واو از تو ببُرد،خداي‌عزّوجل‌ شمارا باهم‌ مي‌ پيوندد.واگر تو از او ببُري‌ واو هم‌ از تو ببُرد،خدااز هر دوي‌ شما ببُرد.» بحارج‌74

«شخصي‌ به‌ امام‌ صادق‌(علیه السلام‌‌)گفت‌:همسايه‌اي� � دارم‌ كه‌ اهل‌ غنااست‌.وقتي‌ من‌ براي‌ قضاء حاجت‌ به‌ دستشوئي‌ مي‌روم ‌، براي‌ شنيدن‌ ازصداهاي‌ غناي‌ همسايه‌،بيشتر مي‌مانم‌!آيا اين‌ اشكال‌ دارد؟

امام‌ فرمود: نبايد بيشتر بماني‌ كه‌ خدا فرموده‌ است‌:همانا گوش‌ وچشم‌ودل‌ مورد سؤال‌ واقع‌ مي‌شوند.«اسراء36»

او گفت‌:گويا تاكنون‌ اين‌ آيه‌ را نشنيده‌ بودم‌ وانشاءالله توبه‌ مي‌كنم‌!
امام‌ فرمود:حال‌ بلند شو ونماز بخوان‌ كه‌ گناهت‌ بزرگ‌ است‌ واگر درچنين‌ حالي‌ اجلت‌ رسيده‌ بود،خيلي‌ برايت‌ بد بود»9-

علم‌ امام‌ صادق‌(علیه السلام‌)محقق‌ حلي‌ دركتاب‌ معتبر نوشته‌ است‌ كه‌:
از امام‌ صادق‌(علیه السلام‌‌)در زمينه‌ علوم‌ آنقدر منتشر شده‌ است‌ كه‌ عقلها به‌حيرت‌ مي‌افتد. فقط‌ يك‌ نفر راوي‌ ازحضرت ‌، سي‌ هزار روايت‌ از امام‌نقل‌ كرده‌ است‌.همچنان‌ كه‌ خود امام‌ فرمود: ابان‌ بن‌ تغلب‌ از من‌ سي‌هزار حديث‌ نقل‌ كرده‌ است‌.

معلّي‌ بن‌ خنيس‌ مي‌گويد: ديدم‌ كه‌ امام‌ صادق‌(علیه السلام‌‌) با كيسه‌اي‌ بردوش‌ به‌ جائي‌ مي‌رود.اجازه‌ گرفتم‌كه‌ ايشان‌ را همراهي‌ كنم‌.

با حضرت‌ به‌ محله‌ فقراء رفتيم‌ وامام‌ بربالاي‌سرآنان‌ كه‌ همگي‌ درخواب‌ بودند ، مقداري‌ غذا مي‌گذاشت‌. من‌ پرسيدم‌كه‌ اينها شيعه‌ هستند؟امام‌ فرمود: اگر شيعه‌ بودند كه‌ ما هرچه‌ داشتيم‌حتي‌ نمكمان‌ را با آنها نصف‌ مي‌نموديم‌.«منتهي‌ الامال‌ ج‌2 ص‌244»

ابوجعفر خثعمي‌ گويد: امام‌ صادق‌(علیه السلام‌‌)كيسه‌اي‌ پول‌ بمن‌ داد و فرمود: اين‌ را به‌ فلان‌ سيد بده‌ ولي‌ نگو چه‌ كسي‌ آن‌ را داده‌ است‌.

منهم‌ آن‌ را به‌ شخصيكه‌ امام‌ معرفي‌ كرده‌ بود دادم‌. اوگفت‌:خدا جزاي‌خير به‌ اين‌ كسيكه‌ هميشه‌ بمن‌ كمك‌ كند، بدهد ولي‌ جعفربن‌ محمدحتي‌ يك‌ درهم‌ هم‌ بمن‌ كمك‌ نمي‌كند! «منتهي‌ الامال‌ ج‌2ص‌244»

«امام‌ ششم‌(علیه السلام‌‌):عده‌اي‌ به‌ محضر پيامبر آمدند وگفتند: ما عازم‌ مسافرت‌به‌ شام‌ هستيم‌. بما سخني‌ بياموز!حضرت‌ فرمود: شب‌ هنگام‌،هركجابراي‌ استراحت‌ توقف‌ نموديد ، وقتي‌ به‌ بستر رفتيد،قبل‌ ازخواب‌،تسبيح‌ فاطمه‌(علیها السلام‌‌) وآية‌ الكرسي‌ را بخوانيد كه‌ شمارا از هر چيزي‌حفظ‌ مي‌كند.

آنها رفتند وهنگام‌ خواب‌ دستور حضرت‌ را بكار بستند.در آن‌ حوالي‌راهزناني‌ بودند كه‌ اين‌ عده‌ را زير نظر گرفته‌ ومنتظر بودند كه‌ شب‌ بشودوبه‌ اينها دستبرد بزنند.

وقتي‌ شب‌ شد يكي‌ از راهزنان‌ براي‌ آگاهي‌ ازموقعيت‌ مسافرين‌، به‌ محل‌ استراحت‌ آنان‌ آمد ولي‌ غير از ديوار بلندي‌كه‌ دور تا دور آن‌ محل‌ را فرا گرفته‌ بود،چيزي‌ نديد!

برگشت‌ واين‌ قضيه‌رابه‌ راهزنان‌ خبر داد.راهزنان‌ سخن‌ اورا قبول‌ نكرده‌ وگفتند:تو آدم‌ضعيفي‌ هستي‌ واز ترس‌ اين‌ حرف‌ را مي‌زني‌! امّا وقتي‌ خود به‌ محل‌آمدند وآن‌ ديوار بلند را ديدند،بناچار برگشتند.

فردا صبح‌ باز به‌ آن‌ محل‌ رفتند وازديوارخبري‌ نبود ومسافرين‌ آنجابودند.راهزنان‌ از مسافرين‌ پرسيدند:شما ديشب‌ كجابوديد؟

گفتند:همين‌ جا!راهزنان‌ گفتند:ديشب‌ ما آمديم‌ ولي‌ جز ديواربلندي‌ چيزي‌ نديديم‌!قصة‌ شما چيست‌؟

آنان‌ گفتند:پيامبر بما سفارش‌كرده‌ است‌ كه‌ شب‌ قبل‌ از خواب‌، تسبيح‌ فاطمه‌(علیها السلام‌‌) وآية‌ الكرسي‌ را بخوانيم‌ وماهم‌ همينكار را كرديم‌.

راهزنان‌ گفتند:شما آزاديد وبه‌ هركجاكه‌ مي‌خواهيد برويد كه‌ بخدا سوگند!ما هرگز شمارا تعقيب‌ نمي‌كنيم ‌و بدانيد كه‌ تازمانيكه‌ بدستور پيامبرتان‌ عمل‌ مي‌كنيد ، هيچ‌ راهزني‌نمي‌تواند بشما آسيب‌ برساند!»ص336

«روايت‌ شده‌ كه‌ در وقت‌ سوار شدن‌ به‌ كشتي‌ اين‌ دعا را بخوانند:
بسم‌اللّه‌ المَلِك‌ الحق‌ وماقدروا اللّه‌ حق‌ّ قدره‌ والارض‌ جميعاً قبضته‌ يوم‌القيلمة‌ والسماوات‌ مطويات‌ بيمينه‌ .سبحانه‌ وتعالي‌ عما يشركون‌.بسم‌اللّه‌ مجراها ومُرساها.ان‌ ربّي‌ لغفورٌ رحيم‌.»

«عده‌اي‌ مهمان‌ امام‌ صادق‌(علیه السلام‌‌)شدند.حضرت‌ از آنها خوب‌ پذيرائي‌ نمود وموقعي‌ كه‌ مي‌خواستند بروند،امام‌ براي‌ آنها توشه‌ سفر تهيه‌ديد.ولي‌ وقت‌ خارج‌ شدن‌ آنها،به‌ غلامانش‌ فرمود:موقع‌ رفتن‌ در بردن‌ِ بارهايشان‌ كمك‌ نكنيد!

آنها در هنگام‌ خداحافظي‌ به‌ امام‌ گفتند:يا بن‌رسول‌ اللّه‌!تو خوب‌ از ماپذيرائي‌ نمودي‌ واموالي‌ بما بخشيدي‌ ! ولي‌ چرابه‌ غلامانت‌ دستور دادي‌ كه‌ در بردن‌ بارها مارا كمك‌ نكنند؟
امام ‌فرمود:ما خانداني‌ هستيم‌ كه‌ به‌ رفتن‌ مهمان‌ كمك‌ نمي‌ كنيم‌.»



موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
 
 
این وب سایت جهت بسط وگسترش فرهنگ قرآنی ، با لا بردن سطح آگاهیهای دینی اعتقادی تربیتی